گنجور

۱۶- آیات ۸۹ تا ۱۰۰

وَ زَکَرِیّٰا إِذْ نٰادیٰ رَبَّهُ رَبِّ لاٰ تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ اَلْوٰارِثِینَ (۸۹) فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ وَهَبْنٰا لَهُ یَحْییٰ وَ أَصْلَحْنٰا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کٰانُوا یُسٰارِعُونَ فِی اَلْخَیْرٰاتِ وَ یَدْعُونَنٰا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کٰانُوا لَنٰا خٰاشِعِینَ (۹۰) وَ اَلَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهٰا فَنَفَخْنٰا فِیهٰا مِنْ رُوحِنٰا وَ جَعَلْنٰاهٰا وَ اِبْنَهٰا آیَةً لِلْعٰالَمِینَ (۹۱) إِنَّ هٰذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وٰاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ (۹۲) وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنٰا رٰاجِعُونَ (۹۳) فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ اَلصّٰالِحٰاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلاٰ کُفْرٰانَ لِسَعْیِهِ وَ إِنّٰا لَهُ‌ و کٰاتِبُونَ (۹۴) وَ حَرٰامٌ عَلیٰ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنٰاهٰا أَنَّهُمْ لاٰ یَرْجِعُونَ (۹۵) حَتّٰی إِذٰا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ (۹۶) وَ اِقْتَرَبَ اَلْوَعْدُ اَلْحَقُّ فَإِذٰا هِیَ شٰاخِصَةٌ أَبْصٰارُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا یٰا وَیْلَنٰا قَدْ کُنّٰا فِی غَفْلَةٍ مِنْ هٰذٰا بَلْ کُنّٰا ظٰالِمِینَ (۹۷) إِنَّکُمْ وَ مٰا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهٰا وٰارِدُونَ (۹۸) لَوْ کٰانَ هٰؤُلاٰءِ آلِهَةً مٰا وَرَدُوهٰا وَ کُلٌّ فِیهٰا خٰالِدُونَ (۹۹) لَهُمْ فِیهٰا زَفِیرٌ وَ هُمْ فِیهٰا لاٰ یَسْمَعُونَ (۱۰۰)

و زکریا را چون ندا کرد پروردگارش را ای پروردگار من وا مگذار مرا تنها و تویی بهترین وارثان (۸۹) پس اجابت کردیم مر او را و بخشیدیم مر او را یحیی و شایسته کردیم برای او جفت او را بدرستی که ایشان بودند می‌شتافتند در خیرات و می‌خواندند ما را از راه امید و بیم و بودند مر ما را خضوع‌کنندگان (۹۰) و آن را که نگاه داشت فرجش را پس دمیدیم در او از روح خود و گردانیدیم او و پسرش را آیتی برای عالمیان (۹۱) بدرستی که این ملت شما که دین واحد است و منم پروردگار شما پس بپرستید مرا (۹۲) و پاره پاره کردند امرشان را میانشان همه باشند بسوی ما بازگشت‌کنندگان (۹۳) پس آنکه کرد از کارهای شایسته و اوست مؤمن پس نیست انکاری مر سعیش را و بدرستی که مائیم مر او را نویسندگان (۹۴) حرام است بر قریه که هلاک گردانیدیم آن را آنکه ایشان رجوع نکنند (۹۵) تا چون گشاده شود یأجوج و مأجوج و ایشان از هر بلندی می‌شتابند (۹۶) و نزدیک شود وعده درست پس آن‌گاه آن باز مانده باشد دیده‌های آنان که کافر شدند ای وای بر ما بدرستی که بودیم در غفلتی از این بلکه بودیم ستمکاران (۹۷) بدرستی که شما و آنچه می‌پرستید از غیر خدا مایه برافروختن دوزخید شمائید مر او را واردشوندگان (۹۸) اگر می‌بودند آنها الهان وارد نمی‌شدند آن را و همه باشند در آن جاویدان (۹۹) مر ایشان‌راست در آن ناله‌زار و ایشان در آن نمی‌شنوند (۱۰۰)

« در بیان احوال حضرت زکریا علی نبینا و علیه السلام »

وز زکریا یاد می کن در ولا
خواند چون پروردگار خویش را
لَاتَذَرنِی فَرْدا ای نعم المعین
أنْتَ رَبِّی، أنْتَ خَیرُ الْوَارِثِین
شد دعایش مستجاب آن نیک خو
ما ببخشیدیم یحیی را به او
بر صلاح آمد زنش بعد از عقم
بر ولادت قابلش کردیم هم
جملگی بودند این پیغمبران
بس شتابنده به خیرات عیان
هم به خواندن جمله بودند از یقین
راغب و راهب به ما و ز خاشعین
یاد کن آن زن که فرج خویش را
کرد حفظ از ناپسند و ناروا
پس دمیدم اندر او از روح خود
تا در او شد زنده روحانی ولد
می بگرداندیم او را با مسیح
آیتی بر اهل عالم بس صریح
باشد این ملت شما را بالیقین
ملتی واحد ز روی عقل و دین
دین توحید است آن دور از خطاء
بوده بر آن اتفاق انبیاء
بر شما بی شک منم پروردگار
پس مرا باید پرستید از قرار
پاره پاره امر دین خویش را
بین خود کردند مردم بر خطا
فرقه فرقه آمدندی از گزاف
پس شدند آن جمله با هم در خلاف
این گروه مختلف در هر زمان
سوی ما باشند برگردندگان
وآن کسی کو کرد کاری از فعال
نیک و او مؤمن بود در اشتغال
ناسپاسی نیست پس بر سعی او
اجرش اعنی نیست ضایع یک تسو
می نویسیم آنچه زو صادر شود
ثبت لوح از جزء و کل در سرّ شود
نیکویی ضایع نگردد روز دین
لَایُضْیعُ االلهُ أجرَ المُحسِنین
ممتنع بر قریه ای شد کز ازل
حکم بر اهلاکشان رفت از محل
اینکه برگردند بر فطرت که بود
اصل آن توحید در حکم وجود
تا شود بگشوده اندر آشکار
سدّ آن یأجوج و مأجوج از قرار
کآن قوای نفس باشد هم بدن
چونکه منحل گشت این ترکیب تن
می شتابند از هر آن پست و بلند
یعنی از اعضای تن بی سدّ و بند
که مر ایشان را محل بود و مقر
بر ذهاب و بر نزول از رهگذر
گشته مر نزدیک وعده کوست راست
اینست قصه پس در آن حین که بپاست
خیره گردد چشمهای کافران
از نهیب رستخیز و هول آن
می بگویند از اَسف یَا وَیلَنَا
غافل از آن سخت می بودیم ما
یعنی از این روز پر تشویش و غم
بلکه ما بودیم استمکاره هم
خود شما ای مشرکان اندر جزا
وآنچه بپرستید از غیر خدا
جملگی خود هیزم اندر دوزخید
همچو صیدی بگذرنده زآن فخید
گر خدا بودند ایشان در وجود
کی به دوزخ می نمودندی ورود
این بتان یعنی بُدند ار آیتی
کی بُد از دوزخ بر ایشان آفتی
واندر آن باشند ایشان جاودان
هر دم افزون در زفیر و در فغان
واندر آن گفتار نیکی نشنوند
یا کلامی که بدان خرّم شوند
۱۵- آیات ۸۷ تا ۸۸: وَ ذَا اَلنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغٰاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنٰادیٰ فِی اَلظُّلُمٰاتِ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ (۸۷) فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ نَجَّیْنٰاهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ کَذٰلِکَ نُنْجِی اَلْمُؤْمِنِینَ (۸۸)۱۷- آیات ۱۰۱ تا ۱۰۶: إِنَّ اَلَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا اَلْحُسْنیٰ أُولٰئِکَ عَنْهٰا مُبْعَدُونَ (۱۰۱) لاٰ یَسْمَعُونَ حَسِیسَهٰا وَ هُمْ فِی مَا اِشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خٰالِدُونَ (۱۰۲) لاٰ یَحْزُنُهُمُ اَلْفَزَعُ اَلْأَکْبَرُ وَ تَتَلَقّٰاهُمُ اَلْمَلاٰئِکَةُ هٰذٰا یَوْمُکُمُ اَلَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (۱۰۳) یَوْمَ نَطْوِی اَلسَّمٰاءَ کَطَیِّ اَلسِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمٰا بَدَأْنٰا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ وَعْداً عَلَیْنٰا إِنّٰا کُنّٰا فٰاعِلِینَ (۱۰۴) وَ لَقَدْ کَتَبْنٰا فِی اَلزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ اَلذِّکْرِ أَنَّ اَلْأَرْضَ یَرِثُهٰا عِبٰادِیَ اَلصّٰالِحُونَ (۱۰۵) إِنَّ فِی هٰذٰا لَبَلاٰغاً لِقَوْمٍ عٰابِدِینَ (۱۰۶)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ زَکَرِیّٰا إِذْ نٰادیٰ رَبَّهُ رَبِّ لاٰ تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ اَلْوٰارِثِینَ (۸۹) فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ وَهَبْنٰا لَهُ یَحْییٰ وَ أَصْلَحْنٰا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کٰانُوا یُسٰارِعُونَ فِی اَلْخَیْرٰاتِ وَ یَدْعُونَنٰا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کٰانُوا لَنٰا خٰاشِعِینَ (۹۰) وَ اَلَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهٰا فَنَفَخْنٰا فِیهٰا مِنْ رُوحِنٰا وَ جَعَلْنٰاهٰا وَ اِبْنَهٰا آیَةً لِلْعٰالَمِینَ (۹۱) إِنَّ هٰذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وٰاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ (۹۲) وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنٰا رٰاجِعُونَ (۹۳) فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ اَلصّٰالِحٰاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلاٰ کُفْرٰانَ لِسَعْیِهِ وَ إِنّٰا لَهُ‌ و کٰاتِبُونَ (۹۴) وَ حَرٰامٌ عَلیٰ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنٰاهٰا أَنَّهُمْ لاٰ یَرْجِعُونَ (۹۵) حَتّٰی إِذٰا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ (۹۶) وَ اِقْتَرَبَ اَلْوَعْدُ اَلْحَقُّ فَإِذٰا هِیَ شٰاخِصَةٌ أَبْصٰارُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا یٰا وَیْلَنٰا قَدْ کُنّٰا فِی غَفْلَةٍ مِنْ هٰذٰا بَلْ کُنّٰا ظٰالِمِینَ (۹۷) إِنَّکُمْ وَ مٰا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهٰا وٰارِدُونَ (۹۸) لَوْ کٰانَ هٰؤُلاٰءِ آلِهَةً مٰا وَرَدُوهٰا وَ کُلٌّ فِیهٰا خٰالِدُونَ (۹۹) لَهُمْ فِیهٰا زَفِیرٌ وَ هُمْ فِیهٰا لاٰ یَسْمَعُونَ (۱۰۰)
هوش مصنوعی: زکریا زمانی که به پروردگارش دعا کرد، خواست که او را تنها نگذارد و فرمود که تو بهترين وارثان هستی. ما دعایش را اجابت کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او اصلاح کردیم. آنان به سرعت در انجام کارهای نیک پیشی می‌گرفتند و ما را با رغبت و ترس از عذاب، می‌خواندند و برای ما فروتن بودند. زنی که خود را از آلودگی حفظ کرد، ما در او روح خود را دمیدیم و او و فرزندش را آیتی برای جهانیان قرار دادیم. اینک، امتی که شما هستید، امتی واحد است و من پروردگار شما هستم، پس مرا بندگی کنید. آنها در میان خود از دینشان جدا شدند و نهایتاً همه به سوی ما بازمی‌گردند. هر کس کارهای نیکی انجام دهد و مؤمن باشد، از تلاش او بی‌پاسخ نخواهد ماند و ما اعمالش را ثبت می‌کنیم. برای قومی که هلاک کرده‌ایم، حرام است که به زندگی بازگردند. و هنگامی که یأجوج و مأجوج گشوده شوند، از هر مرتفعی به سوی هم می‌شتابند. وعده حق نزدیک شده و در آن زمان، چشمان کافران به شدت خیره می‌شود و می‌گویند: "افسوس بر ما! ما در غفلت از این واقعیت بودیم و ما ظالم بودیم." شما و آنچه غیر از خدا می‌پرستید، هیزم جهنم هستید و شما به آن وارد خواهید شد. اگر آنان واقعی بودند، هرگز به جهنم نمی‌رفتند و همگی در آن جا جاودانه خواهند بود. در جهنم، برای آنها فریاد و ناله‌ای است و در آن‌جا شنوا نخواهند بود.
و زکریا را چون ندا کرد پروردگارش را ای پروردگار من وا مگذار مرا تنها و تویی بهترین وارثان (۸۹) پس اجابت کردیم مر او را و بخشیدیم مر او را یحیی و شایسته کردیم برای او جفت او را بدرستی که ایشان بودند می‌شتافتند در خیرات و می‌خواندند ما را از راه امید و بیم و بودند مر ما را خضوع‌کنندگان (۹۰) و آن را که نگاه داشت فرجش را پس دمیدیم در او از روح خود و گردانیدیم او و پسرش را آیتی برای عالمیان (۹۱) بدرستی که این ملت شما که دین واحد است و منم پروردگار شما پس بپرستید مرا (۹۲) و پاره پاره کردند امرشان را میانشان همه باشند بسوی ما بازگشت‌کنندگان (۹۳) پس آنکه کرد از کارهای شایسته و اوست مؤمن پس نیست انکاری مر سعیش را و بدرستی که مائیم مر او را نویسندگان (۹۴) حرام است بر قریه که هلاک گردانیدیم آن را آنکه ایشان رجوع نکنند (۹۵) تا چون گشاده شود یأجوج و مأجوج و ایشان از هر بلندی می‌شتابند (۹۶) و نزدیک شود وعده درست پس آن‌گاه آن باز مانده باشد دیده‌های آنان که کافر شدند ای وای بر ما بدرستی که بودیم در غفلتی از این بلکه بودیم ستمکاران (۹۷) بدرستی که شما و آنچه می‌پرستید از غیر خدا مایه برافروختن دوزخید شمائید مر او را واردشوندگان (۹۸) اگر می‌بودند آنها الهان وارد نمی‌شدند آن را و همه باشند در آن جاویدان (۹۹) مر ایشان‌راست در آن ناله‌زار و ایشان در آن نمی‌شنوند (۱۰۰)
هوش مصنوعی: زکریا گفت: "ای پروردگارم، مرا تنها نگذار و تو بهترین وارثانی." پروردگار دعایش را اجابت کرد و یحیی را به او بخشید و همسرش را نیز برای او مناسب قرار داد. آنها در انجام کارهای نیک می‌شتافتند و با امید و ترس نام او را می‌بردند و در برابر او خاشع بودند. سپس خداوند روح خود را در وجود زکریا دمید و او و پسرش را نشانه‌ای برای جهانیان قرار داد. خداوند فرمود: "این ملت شما یک دین دارند و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستید." اما آنها بین خود اختلاف کردند و هر کس به سوی خدا بازگشت. کسانی که کارهای نیک انجام دهند و مؤمن باشند، هیچ چیزی از تلاششان نادیده نخواهد ماند و خداوند آنها را یادداشت می‌کند. همچنین بر قریه‌هایی که خداوند هلاک کرده، حرام است که به آن بازگردند، تا زمانی که یأجوج و مأجوج آزاد شوند و از هر بلندی به سرعت بیایند. وقتی وعده حق نزدیک شود، کسانی که کافر شده‌اند می‌گویند: "ای کاش ما در این دنیا غافل نبودیم و ستمگر نمی‌شدیم." شما و آنچه غیر از خدا می‌پرستید، آتش جهنم را به وجود خواهید آورد و وارد آن خواهید شد. اگر آنها خدایانی بودند، هرگز به جهنم نمی‌رفتند و همه در آن جاویدان خواهند بود. آنها در آنجا باید ناله کنند اما نمی‌شنوند.
« در بیان احوال حضرت زکریا علی نبینا و علیه السلام »
هوش مصنوعی: حالت‌ها و وقایع زندگی حضرت زکریا علیه سلام مورد بررسی و توصیف قرار می‌گیرد.
وز زکریا یاد می کن در ولا
خواند چون پروردگار خویش را
هوش مصنوعی: به یاد زکریا بشتاب، او در دعا خواند و راز و نیاز کرد، همان‌طور که پروردگارش را می‌پرستید.
لَاتَذَرنِی فَرْدا ای نعم المعین
أنْتَ رَبِّی، أنْتَ خَیرُ الْوَارِثِین
هوش مصنوعی: مرا تنها نگذار ای بهترین یاری، تو پروردگار منی و بهترین وارثان هستی.
شد دعایش مستجاب آن نیک خو
ما ببخشیدیم یحیی را به او
هوش مصنوعی: دعای آن فرد نیکوکار مستجاب شد و ما یحیی را به او بخشیدیم.
بر صلاح آمد زنش بعد از عقم
بر ولادت قابلش کردیم هم
هوش مصنوعی: بعد از اینکه زنش مدتی نتوانست بچه‌دار شود، بالاخره به خاطر خیر و صلاح، او را باردار کردیم.
جملگی بودند این پیغمبران
بس شتابنده به خیرات عیان
هوش مصنوعی: همه این پیامبران به طور آشکار و با شتاب فراوان در کار خیر و نیکی بودند.
هم به خواندن جمله بودند از یقین
راغب و راهب به ما و ز خاشعین
هوش مصنوعی: همه در خواندن قرآن بودند، کسانی که به یقین و ایمان علاقه داشتند و همچنین راهبان و خاشعان (تواضع‌کنندگان) نیز به ما ملحق شدند.
یاد کن آن زن که فرج خویش را
کرد حفظ از ناپسند و ناروا
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که زنی را که حجاب خود را از کارهای ناپسند و نادرست محافظت کرد.
پس دمیدم اندر او از روح خود
تا در او شد زنده روحانی ولد
هوش مصنوعی: پس دمیدم در او از روح خود، تا او زنده شود و روحانی گردد.
می بگرداندیم او را با مسیح
آیتی بر اهل عالم بس صریح
هوش مصنوعی: ما او را به شکلی آشکار برای مردم دنیا به عنوان نشانه‌ای از مسیح می‌گردانیدیم.
باشد این ملت شما را بالیقین
ملتی واحد ز روی عقل و دین
هوش مصنوعی: این ملت، قطعاً بر اساس عقل و دین، باید به عنوان یک وحدت شناخته شود.
دین توحید است آن دور از خطاء
بوده بر آن اتفاق انبیاء
هوش مصنوعی: مذهب و باور به یگانگی خداوند، خالی از اشتباه است و همه پیامبران درباره آن توافق دارند.
بر شما بی شک منم پروردگار
پس مرا باید پرستید از قرار
هوش مصنوعی: به طور قطع من خالق و پروردگار شما هستم، بنابراین باید مرا بپرستید و اطاعت کنید.
پاره پاره امر دین خویش را
بین خود کردند مردم بر خطا
هوش مصنوعی: مردم در مورد دینشان دچار اشتباه شده و آن را به تکه‌های جداگانه تقسیم کرده‌اند.
فرقه فرقه آمدندی از گزاف
پس شدند آن جمله با هم در خلاف
هوش مصنوعی: گروه‌های مختلف به طور تصادفی وارد شدند، اما در نهایت همه آن‌ها در خلاف یکدیگر قرار گرفتند.
این گروه مختلف در هر زمان
سوی ما باشند برگردندگان
هوش مصنوعی: این گروه از افراد با ویژگی‌های گوناگون در هر زمان به سوی ما می‌آیند و به نوعی ما را به یاد گذشته می‌اندازند.
وآن کسی کو کرد کاری از فعال
نیک و او مؤمن بود در اشتغال
هوش مصنوعی: هر کسی که با نیت خوب و ایمان، کاری انجام دهد، در تلاش خود موفق خواهد بود.
ناسپاسی نیست پس بر سعی او
اجرش اعنی نیست ضایع یک تسو
هوش مصنوعی: هیچ ناسپاسی وجود ندارد، پس تلاش او بی‌پاداش نخواهد بود و هیچ تلاشی به هدر نمی‌رود.
می نویسیم آنچه زو صادر شود
ثبت لوح از جزء و کل در سرّ شود
هوش مصنوعی: ما آنچه را که از او سرچشمه می‌گیرد، می‌نویسیم و بر روی لوح ثبت می‌شود، چه جزئی و چه کلی، و در دل آن حقیقت نهفته می‌شود.
نیکویی ضایع نگردد روز دین
لَایُضْیعُ االلهُ أجرَ المُحسِنین
هوش مصنوعی: خوبی‌ها هرگز فراموش نخواهند شد و خداوند پاداش نیکوکاران را هدر نخواهد داد.
ممتنع بر قریه ای شد کز ازل
حکم بر اهلاکشان رفت از محل
هوش مصنوعی: به یک روستایی که از ابتدا قرار بود نابود شود، کسی نتوانست نزدیک شود.
اینکه برگردند بر فطرت که بود
اصل آن توحید در حکم وجود
هوش مصنوعی: اینکه انسان‌ها به طبیعت اصلی خود بازگردند، همان چیزی است که اساس توحید و یگانگی در وجود دارد.
تا شود بگشوده اندر آشکار
سدّ آن یأجوج و مأجوج از قرار
هوش مصنوعی: زمانی خواهد رسید که سد یأجوج و مأجوج که مانع از ورود آن‌ها به دنیای ما شده، برداشته می‌شود و آن‌ها به آشکارا ظاهر خواهند شد.
کآن قوای نفس باشد هم بدن
چونکه منحل گشت این ترکیب تن
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که نیروی روح یا نفس انسان به مانند جسم اوست و زمانی که این ترکیب و شکل ظاهری از بین برود، قوت نفس همچنان باقی می‌ماند. به عبارتی، حتی با از بین رفتن بدن، جوهر و ذات روحی انسان همچنان وجود دارد.
می شتابند از هر آن پست و بلند
یعنی از اعضای تن بی سدّ و بند
هوش مصنوعی: از هر گوشه و کنار، اعضای بدن بدون هیچ مانع و محدودیتی به حرکت در می‌آیند.
که مر ایشان را محل بود و مقر
بر ذهاب و بر نزول از رهگذر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای آن‌ها، جایی مشخص و ثابت وجود دارد که به خاطر آن به رفتن و آمدن مشغول‌اند.
گشته مر نزدیک وعده کوست راست
اینست قصه پس در آن حین که بپاست
هوش مصنوعی: در اینجا به موقعیتی اشاره شده است که در آن وعده‌ای نزدیک شده و حقیقتی در آن نهفته است. در زمان مشخصی که شرایط به خوبی پیش می‌رود، داستان یا داستان‌های مختلفی شکل می‌گیرد.
خیره گردد چشمهای کافران
از نهیب رستخیز و هول آن
هوش مصنوعی: چشم‌های کافران در برابر صدای رستاخیز و ترس آن، مبهوت و حیران می‌شود.
می بگویند از اَسف یَا وَیلَنَا
غافل از آن سخت می بودیم ما
هوش مصنوعی: می‌گویند که ما از سختی‌ها و مشکلات غافل بودیم و به آن‌ها توجه نمی‌کردیم، در حالی که واقعیت چیز دیگری بود و ما هنوز در آنجا گرفتار بودیم.
یعنی از این روز پر تشویش و غم
بلکه ما بودیم استمکاره هم
هوش مصنوعی: این روزها پر از نگرانی و غم است، اما ما همچنان در حال تلاش و کوشش هستیم.
خود شما ای مشرکان اندر جزا
وآنچه بپرستید از غیر خدا
هوش مصنوعی: ای مشرکان، شما خود پاسخگوی اعمالتان هستید و به آنچه غیر از خدا می‌پرستید، رسیدگی می‌شود.
جملگی خود هیزم اندر دوزخید
همچو صیدی بگذرنده زآن فخید
هوش مصنوعی: همه شما در دوزخ هیزم هستید، مانند صیدی که از شکار خود می‌گذرد و به خود فخر می‌کند.
گر خدا بودند ایشان در وجود
کی به دوزخ می نمودندی ورود
هوش مصنوعی: اگر خداوند در وجود آن‌ها بود، چگونه ممکن بود که به جهنم وارد شوند؟
این بتان یعنی بُدند ار آیتی
کی بُد از دوزخ بر ایشان آفتی
هوش مصنوعی: این پرستش‌کنندگان به جز بدی چیزی ندارند و اگر نشانه‌ای از عذاب دوزخ بر آن‌ها فرود آید، قطعاً دچار مصیبت خواهند شد.
واندر آن باشند ایشان جاودان
هر دم افزون در زفیر و در فغان
هوش مصنوعی: آن‌ها در آنجا همیشه خواهند بود و هر لحظه در حال شکوفایی و سر و صدا هستند.
واندر آن گفتار نیکی نشنوند
یا کلامی که بدان خرّم شوند
هوش مصنوعی: وقتی در آنجا صحبتی از خوبی نکنند یا کلامی که باعث شادی و خوشحالی شود، شنیده نشود.