گنجور

۲۰- آیات ۴۱ تا ۴۲

وَ آمِنُوا بِمٰا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمٰا مَعَکُمْ وَ لاٰ تَکُونُوا أَوَّلَ کٰافِرٍ بِهِ وَ لاٰ تَشْتَرُوا بِآیٰاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیّٰایَ فَاتَّقُونِ (۴۱) وَ لاٰ تَلْبِسُوا اَلْحَقَّ بِالْبٰاطِلِ وَ تَکْتُمُوا اَلْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۴۲)

و بگروید بآنچه فرو فرستادم تصدیق کننده‌ای مر آنچه با شماست و نبوده باشید اول کافر بآن و مخرید بآیتهای من بهای اندک را و از من پس بترسید (۴۱) و نپوشید حق را بیهوده و پنهان مکنید حقرا و شما می‌دانید (۴۲)

بگرو ید از جان بر این قرآن همه
که فرستادم به انس و جان همه
با حبیب خود که ختم انبیاست
بعثت او فضل دیگر بر شماست
بهترین تصدیق ز آنچه بوده است
با شما و حق عطاء فرموده است
یعنی آن تورات که اجلالی بود
شرحی از توحید افعالی بود
زآن اشارت شد به افعال از جهات
وین دهد راهت به توحید صفات
أولَ کَافِر نباشید از عناد
کاحتجاب است آن ز وی در اعتقاد
بالعقیده یعنی او محجوب ماند
در طبیعت مغمر و معیوب ماند
نکتۀ «لَا تَشْتَرُواْ» آمد مشیر
بر تجلّی ذاتی ار باشی خبیر
یعنی آن را بر بهای کم مخر
کم بود اوصاف نفس بی هنر
وصف و اسمش را به نفس خود فروش
می مخر گر هیچ داری عقل و هوش
بر چنین تحقیق نیکو ای دو دل
می نپندارم که باشی منتقل
گوید آن خواهم فروشم کاه را
تا که بخرم شهر را و شاه را
چون خریدم خواهم از وی جامه ای
یا نویسد بر جرایم نامه ای
از چنین احمق به جان باید گریخت
بر فجاء و سکته گر خونت نریخت
اغلب این خلق ای جان احمقند
بر بهای کم خریدار حقند
از حماقت مینمایند اختیار
نفس دون را بر وجود کردگار
مینویسند آیتش را از شبَق
بهر تحبیب فواحش بر ورق
یا که بر تحبیب سلطان و وزیر
تا از او حاصل کند شهد و شعیر
نام حق را ضم کند با نام خویش
تا بگیرد از لئیمی کام خویش
باشد این مطلب مفصل ای غلام
گر بگویم مانم از اصل کلام
این قدر هم بهر آن گفتم که تو
ره بری بر نکتۀ لَاتَشْتَرُواْ
فارغم از فکر و تسویلات خلق
غرقه گو باشند در خود تا به حلق
پس بپرهیزید زین شرک درون
گفت بعد از «فَارهَبُون» او «فَاتَّقُون»
باشد این تقوی ز غیر از ذات او
دل نمودن فارغ از ذرات او
آن صفاتی را که خاص از بهر اوست
گر دهی نسبت به غیر ، از قهر اوست
آن حق اندر باطلی پوشیدن است
دل به دنیا بستن و کوشیدن است
حق به باطل پس نپوشید ای گروه
کاه دانید ار ندارد وزن کوه
پیشتان چون خار و گل هم رتبت است
اینست پیدا تا نگویی غفلت است
گر کسی از روی دانش خاک را
سنگ خواند کرده زشت ادراک را
با وجود آنکه بس هم نسبتند
هر دو در معنی قریب الرتبتند
تا چه جای آنکه نور پاک را
پست خواند آن چنان که خاک را
مصطفی هر چند در دور شماست
نی به جان هم طیر و هم طور شماست
حق چرا پوشیده بر باطل کنید ؟
آفتابش را نهان در گِل کنید
چون توان پوشید در گِل آفتاب ؟
نور احمد(ص) بگذرد از صد حجاب
همچنین نور صحابه و آل او
که چو خور تابند از دنبال او
هر زمانی جلوه گر تا محشرند
ز آفتاب و اختران روشن ترند
روشن از نور وی و وصل وی اند
از نژاد باطن و اصل وی اند
هر دلی در هر زمانی سرور است
همدل و هم دودة پیغمبر است
ز اهل بیت است ار ولی است ار امام
اسم را هِل، جو مسمی والسلام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ آمِنُوا بِمٰا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمٰا مَعَکُمْ وَ لاٰ تَکُونُوا أَوَّلَ کٰافِرٍ بِهِ وَ لاٰ تَشْتَرُوا بِآیٰاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیّٰایَ فَاتَّقُونِ (۴۱) وَ لاٰ تَلْبِسُوا اَلْحَقَّ بِالْبٰاطِلِ وَ تَکْتُمُوا اَلْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۴۲)
هوش مصنوعی: به آنچه که نازل کرده‌ام ایمان بیاورید که تصدیق‌کننده‌ی آنچه در دست شماست است و اولین کسی نباشید که به آن کافر می‌شود. آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و فقط از من پرهیز کنید. حق را با باطل مخلوط نکنید و حق را در حالی که می‌دانید کتمان نکنید.
و بگروید بآنچه فرو فرستادم تصدیق کننده‌ای مر آنچه با شماست و نبوده باشید اول کافر بآن و مخرید بآیتهای من بهای اندک را و از من پس بترسید (۴۱) و نپوشید حق را بیهوده و پنهان مکنید حقرا و شما می‌دانید (۴۲)
هوش مصنوعی: به آنچه که فرستاده‌ام ایمان بیاورید، که تأییدکننده آنچه در میان شماست است و نباید اولین افرادی باشید که به آن کافر می‌شوند. در برابر آیات من بهای کمی نپردازید و از من بترسید. حق را کتمان نکنید و آن را به شکل بیهوده پنهان نسازید، چرا که شما حقیقت را می‌دانید.
بگرو ید از جان بر این قرآن همه
که فرستادم به انس و جان همه
هوش مصنوعی: از تمام وجودم به این قرآن که فرستادم بر انسان‌ها و روح‌ها، متعهد و وابسته‌ام.
با حبیب خود که ختم انبیاست
بعثت او فضل دیگر بر شماست
هوش مصنوعی: حضور معشوقی که آخرین پیامبر است، به شما نعمت و برکت ویژه‌ای عطا کرده است.
بهترین تصدیق ز آنچه بوده است
با شما و حق عطاء فرموده است
هوش مصنوعی: بهترین تأیید بر آنچه که با شما بوده است، از سوی حق تعالی به شما داده شده است.
یعنی آن تورات که اجلالی بود
شرحی از توحید افعالی بود
هوش مصنوعی: این قطعه به معنای این است که آن تورات که به طور ویژه و با شکوهی بیان شده است، در واقع توضیحی در مورد یکتایی و فعل‌های خداوند بوده است.
زآن اشارت شد به افعال از جهات
وین دهد راهت به توحید صفات
هوش مصنوعی: این اشاره به اعمال مختلف از جنبه‌های مختلف دارد و این موضوع به توحید در صفات الهی راهنما می‌شود.
أولَ کَافِر نباشید از عناد
کاحتجاب است آن ز وی در اعتقاد
هوش مصنوعی: نخستین کافر نباشید به دلیل دشمنی، زیرا آن دشمنی باعث می‌شود که شما از حقیقت پنهان بمانید.
بالعقیده یعنی او محجوب ماند
در طبیعت مغمر و معیوب ماند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که به دلیل باورها و عقاید خاص، او نمی‌تواند به درک واقعی و کامل از طبیعت دست یابد و به همین دلیل در یک وضعیت نقص و محدودیت باقی می‌ماند.
نکتۀ «لَا تَشْتَرُواْ» آمد مشیر
بر تجلّی ذاتی ار باشی خبیر
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که به حقیقت یا وجود اصلی و ذاتی چیزها نباید از طریق خرید و فروش و معاملات سطحی نگاه کرد. بلکـه، کسی که درک عمیق‌تری دارد، باید به تجلی‌های واقعی و معنوی توجه کند. به عبارت دیگر، ارزش‌های واقعی فراتر از مادیات هستند و تنها با فهم عمیق می‌توان به آن‌ها دست یافت.
یعنی آن را بر بهای کم مخر
کم بود اوصاف نفس بی هنر
هوش مصنوعی: به این معناست که ارزش چیزها را باید بر اساس ویژگی‌ها و صفات آن‌ها سنجید، و اگر چیزی کم ارزش باشد، نباید بهایی زیاد برای آن قائل شد. به عبارت دیگر، اگر انسانی بدون هنر و توانایی باشد، نباید انتظار داشت که به او بهای زیادی داده شود.
وصف و اسمش را به نفس خود فروش
می مخر گر هیچ داری عقل و هوش
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به وصف و نام او بپردازی، این کار را با نفس خودت انجام نده و راهی برای این کار پیدا نکن. مگر اینکه عقل و درک کافی داری.
بر چنین تحقیق نیکو ای دو دل
می نپندارم که باشی منتقل
هوش مصنوعی: من به خوبی تحقیق کردم و بر این باورم که تو در این موضوع تغییر نکرده‌ای.
گوید آن خواهم فروشم کاه را
تا که بخرم شهر را و شاه را
هوش مصنوعی: می‌گوید که اگر بتوانم، چیزی بی‌ارزش مثل کاه را می‌فروشم تا به جای آن شهری بزرگ و حتی یک پادشاه بخرم.
چون خریدم خواهم از وی جامه ای
یا نویسد بر جرایم نامه ای
هوش مصنوعی: زمانی که من چیزی را به دست می‌آورم، آرزو می‌کنم که از آن شخص لباس جدیدی بخرم یا اینکه بر روی خطاها و اشتباهاتم نوشته‌ای باشد.
از چنین احمق به جان باید گریخت
بر فجاء و سکته گر خونت نریخت
هوش مصنوعی: باید از چنین آدم نادانی دوری کرد، چرا که اگر در موردش بی‌احتیاطی شود، ممکن است به شدت آسیب برساند و خونریزی به بار بیاورد.
اغلب این خلق ای جان احمقند
بر بهای کم خریدار حقند
هوش مصنوعی: بیشتر مردم، عزی، بسیار نادان‌اند و به بها و ارزش کم، حقیقت را می‌خرند.
از حماقت مینمایند اختیار
نفس دون را بر وجود کردگار
هوش مصنوعی: به خاطر نادانی، برخی افراد اختیار نفس پست خود را بر وجود خداوند ترجیح می‌دهند.
مینویسند آیتش را از شبَق
بهر تحبیب فواحش بر ورق
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به بیان زیبایی و جذابیت معشوقه‌ای می‌پردازد که به طرز دلنشینی در دل و نظر دیگران تأثیر گذاشته و آن را به صفات خاصی تشبیه می‌کند. به نوعی می‌توان گفت که او عشق را به شباهت نوعی آیت یا نشانه‌های خاص تعبیر کرده که در دنیای ورق نوشته می‌شود. این مفهوم می‌تواند نشان‌دهنده زیبایی و خاص بودن معشوق باشد.
یا که بر تحبیب سلطان و وزیر
تا از او حاصل کند شهد و شعیر
هوش مصنوعی: شاید به دوستی و محبت سلطان و وزیر بیندیشد تا از آن‌ها بهره‌مند شود و لذت ببرد.
نام حق را ضم کند با نام خویش
تا بگیرد از لئیمی کام خویش
هوش مصنوعی: انسان می‌خواهد نام خدا را به نام خود بیفزاید تا از ناپاکی‌های درونش رهایی یابد و به خواسته‌های حقیقیش دست یابد.
باشد این مطلب مفصل ای غلام
گر بگویم مانم از اصل کلام
هوش مصنوعی: این موضوع بسیار گسترده و پیچیده است، ای خدمت گزار، اگر بخواهم به تفصیل بگویم، از اصل سخن دور می‌شوم.
این قدر هم بهر آن گفتم که تو
ره بری بر نکتۀ لَاتَشْتَرُواْ
هوش مصنوعی: من از این بابت به تو هشدار دادم که تو بر نکته‌ای توجه کنی که نباید دنبال خرید آن باشی.
فارغم از فکر و تسویلات خلق
غرقه گو باشند در خود تا به حلق
هوش مصنوعی: از نگرانی و تدبیرهای مردم آزاد شده‌ام، وقتی که غرق در خودشان هستند، تا جایی که به راه نفس خود برسند.
پس بپرهیزید زین شرک درون
گفت بعد از «فَارهَبُون» او «فَاتَّقُون»
هوش مصنوعی: پس از این شرک درون پرهیز کنید و به یاد داشته باشید که خداوند فرموده است: «از من بترسید» و همچنین «تقوای من را داشته باشید».
باشد این تقوی ز غیر از ذات او
دل نمودن فارغ از ذرات او
هوش مصنوعی: این بیت به این نکته اشاره دارد که اگر تقوی از ذات خداوند نشات نگیرد، از عناصر و چیزهای دیگر دل کندن و پرهیز کردن، بی‌فایده و ناپایدار است. برای داشتن تقوی واقعی، باید به خداوند و ذات مقدس او توجه کرد و از غیر او دل کند.
آن صفاتی را که خاص از بهر اوست
گر دهی نسبت به غیر ، از قهر اوست
هوش مصنوعی: اگر صفاتی که ویژه خداوند است را به دیگران نسبت دهی، این عمل نتیجه خشم و قهر او خواهد بود.
آن حق اندر باطلی پوشیدن است
دل به دنیا بستن و کوشیدن است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسی که در دنیا به ظاهر و باطل مشغول می‌شود، در حقیقت حقیقت را نادیده گرفته و خود را در بند موارد بی‌ارزش اسیر کرده است. به عبارت دیگر، این فرد به جای توجه به ارزش‌های واقعی و بنیادی، وقت و انرژی‌اش را صرف امور سطحی و زودگذر دنیا می‌کند.
حق به باطل پس نپوشید ای گروه
کاه دانید ار ندارد وزن کوه
هوش مصنوعی: ای گروه، حق را به باطل نپوشانید؛ زیرا اگر در کفه ترازوی حق و باطل را مقایسه کنید، باطل هرگز به وزن کوه نمی‌رسد.
پیشتان چون خار و گل هم رتبت است
اینست پیدا تا نگویی غفلت است
هوش مصنوعی: در حضور شما، خار و گل هر دو در یک سطح هستند. این موضوع واضح است، پس نباید بگویید که این ناشی از بی‌توجهی است.
گر کسی از روی دانش خاک را
سنگ خواند کرده زشت ادراک را
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر آگاهی‌اش، خاک را به اشتباه سنگ بنامد، در واقع درک نادرستی از حقیقت دارد.
با وجود آنکه بس هم نسبتند
هر دو در معنی قریب الرتبتند
هوش مصنوعی: هرچند که این دو واژه ارتباط نزدیکی دارند و به هم نزدیک در معنا هستند.
تا چه جای آنکه نور پاک را
پست خواند آن چنان که خاک را
هوش مصنوعی: تا چه حد می‌توان نور خالص و پاک را بی‌ارزش دانست، آن‌گونه که خاک را حقیر می‌شمارند؟
مصطفی هر چند در دور شماست
نی به جان هم طیر و هم طور شماست
هوش مصنوعی: مصطفی هر چند از شما دور است، اما محبت و ارتباطش با جان و روح شما همچنان برقرار است.
حق چرا پوشیده بر باطل کنید ؟
آفتابش را نهان در گِل کنید
هوش مصنوعی: چرا حقیقت را از باطل پنهان می‌کنید؟ مانند این است که بخواهید تابش آفتاب را در گل دفن کنید.
چون توان پوشید در گِل آفتاب ؟
نور احمد(ص) بگذرد از صد حجاب
هوش مصنوعی: چطور می‌توان نور آفتاب را در گِل پنهان کرد؟ نور پیامبر (ص) از صد حجاب و پرده عبور می‌کند.
همچنین نور صحابه و آل او
که چو خور تابند از دنبال او
هوش مصنوعی: نور صحابه و خاندان او مانند خورشید می‌درخشند و از پی او می‌آیند.
هر زمانی جلوه گر تا محشرند
ز آفتاب و اختران روشن ترند
هوش مصنوعی: هر زمان، جلوه‌های زیبای آفتاب و ستاره‌ها بیشتر از پیش نمایان می‌شود و درخشش آن‌ها از هر چیزی به روز محشر نزدیک‌تر است.
روشن از نور وی و وصل وی اند
از نژاد باطن و اصل وی اند
هوش مصنوعی: نور و روشنی او از وجود خود او نشأت می‌گیرد و پیوند و ارتباط با او، از ذات و عمق وجودش ناشی می‌شود.
هر دلی در هر زمانی سرور است
همدل و هم دودة پیغمبر است
هوش مصنوعی: هر دلی در هر زمانی شاد و خوشحال است و همواره با دیگران همدلی و هم‌دردی می‌کند، مانند محبت و دوستی که میان پیامبر و مردم وجود داشت.
ز اهل بیت است ار ولی است ار امام
اسم را هِل، جو مسمی والسلام
هوش مصنوعی: اگر از اهل بیت، ولی یا امامی وجود داشته باشد، نام او را با احترام بیاورید و در مورد او سخن بگویید. با محبت و احترام تمام.