گنجور

۳- آیات ۱۶ تا ۲۱

وَ اُذْکُرْ فِی اَلْکِتٰابِ مَرْیَمَ إِذِ اِنْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهٰا مَکٰاناً شَرْقِیًّا (۱۶) فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجٰاباً فَأَرْسَلْنٰا إِلَیْهٰا رُوحَنٰا فَتَمَثَّلَ لَهٰا بَشَراً سَوِیًّا (۱۷) قٰالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمٰنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا (۱۸) قٰالَ إِنَّمٰا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاٰماً زَکِیًّا (۱۹) قٰالَتْ أَنّٰی یَکُونُ لِی غُلاٰمٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا (۲۰) قٰالَ کَذٰلِکِ قٰالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنّٰاسِ وَ رَحْمَةً مِنّٰا وَ کٰانَ أَمْراً مَقْضِیًّا (۲۱)

و یاد کن در کتاب مریم هنگامی که کناره گزید از اهلش در جایی شرقی (۱۶) پس گرفت از پیش ایشان ستری پس فرستادیم بسویش روح خود جبرئیل را پس ماننده شد مر انسانی را درشت اندام (۱۷) گفت بدرستی که من پناه می‌برم بخدای بخشنده از تو اگر هستی پرهیزگار (۱۸) گفت نیستم من مگر فرستاده پروردگار تو تا به بخشم مر ترا پسری پاکیزه (۱۹) گفت از کجا باشد مرا فرزندی و مس نکرده مر انسانی و نبوده‌ام بدکاره (۲۰) گفت همچنین گفت پروردگار تو که آن بر من آسانست و تا بگردانیم آن را آیتی از برای مردمان و رحمتی از ما و باشد امری قرار داده شده (۲۱)

کن به قرآن یاد مریم را چو او
گوشه ای بگرفت از یار و عدو
از پی تطهیر در جایی که بود
جانب مشرق به تعیین حدود
بود هنگام طلوع آفتاب
از مکان شرق وین باشد صواب
نزد تأویل، اتصال است آن به روح
عالم قدس آن بود گاه فتوح
هست در وی از مقام طبع و نفس
وز قواهای طبیعت گاه رفس
پرده ای بگرفت ز ایشان پیش رو
یا پس دیوار و کوهی رفت او
پس فرستادیم روح القدس را
سوی او چون گشت پاک از ناروا
پس مصوّر شد به مریم در نظر
او به شکل آدمی نیکو سیر
صورتی روشنتر از مهر منیر
دلفریب و دلنشین و دلپذیر
صورتی بس مستوی و معتدل
همچو اندر سرّ عارف نور دل
ناگهان پیدا شد او را در عیان
روح قدس از لامکان اندر مکان
آب و گل را حق چو داد این اسطقس
تا چه سازد صورت از روح القدس
عفت مریم نگر کو بر اِله
از چنان صورت به جان جوید پناه
گفت من گیرم پناه اندر نهفت
از تو بر بخشنده ای کش نیست جفت
تا نگیرد بر من از کار تو تنگ
پس ز نزد من برون شو بیدرنگ
هیچ اگر از حق تو پرهیزنده ای
نیستی طاغی، مطیع و بنده ای
یا مگر نبود تو را ترس از اِله
که چنین خیره کنی بر من نگاه
قصد خلوت باشدت با من چنین
این نباشد از نشان متقین
پس من از بدبین به حق گیرم پناه
تا مرا در حصن خود دارد نگاه
گفت ، من نبود جز این کز ذوالمنن
بر تو می باشم رسولی مؤتمن
او فرستاده مرا بی اشتباه
که تو از من سوی او گیری پناه
من پناه هر پناه آرنده ام
در پناه خود نگهدارنده ام
مر پناه ممکناتم کرده حق
تا پناه آرند بر من ماخَلَق
آنکه از من می گریزی سوی او
من خود آنم می مپوش از من تو رو
ور که هم پوشی تو رو، آن رو منم
رو به هر سویی کنی آن سو منم
از من اینجا میگریزی بر کجا
رو کنی بر ناامیدی از رجا
جبرئیلم من رسول ذوالجلال
نیست بیرون هیچم از حکم و مجال
کرده حقم نقشبند ماسوی
تا نگارم نقش هر شیئی به جا
نک نگارم نقش فرزندی زکی
مر تو را اندر رحم با زیرکی
وآن بود پیغمبری کامل صفات
کز دم او مرده را باشد حیات
از تعجب گفت مریم چون پسر
باشدم زیرا نسودستم بشر
از نکاحم بوده دست مرد دور
هم نبودم ز اهل غیّ ، یعنی فجور
گفت جبریلش که آری نه از نکاح
کس تو را بنموده مَس هم نه از سفاح
گفت مر پروردگارت لیک این
بر من آسان است گر داری یقین
بی ز مردی یعنی اعطاء ولد
میتوانم کرد هر وقت ار سزد
تا کنیم آن آیتی بر مردمان
هم تو را باشد به قدرت ها نشان
وین مگر امری است مقضی از امور
رفته بر وی حکم و هم یابد صدور
۲- آیات ۹ تا ۱۵: قٰالَ کَذٰلِکَ قٰالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً (۹) قٰالَ رَبِّ اِجْعَلْ لِی آیَةً قٰالَ آیَتُکَ أَلاّٰ تُکَلِّمَ اَلنّٰاسَ ثَلاٰثَ لَیٰالٍ سَوِیًّا (۱۰) فَخَرَجَ عَلیٰ قَوْمِهِ مِنَ اَلْمِحْرٰابِ فَأَوْحیٰ‌ إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیًّا (۱۱) یٰا یَحْییٰ خُذِ اَلْکِتٰابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَیْنٰاهُ اَلْحُکْمَ صَبِیًّا (۱۲) وَ حَنٰاناً مِنْ لَدُنّٰا وَ زَکٰاةً وَ کٰانَ تَقِیًّا (۱۳) وَ بَرًّا بِوٰالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُنْ جَبّٰاراً عَصِیًّا (۱۴) وَ سَلاٰمٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا (۱۵)۴- آیات ۲۲ تا ۳۳: فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکٰاناً قَصِیًّا (۲۲) فَأَجٰاءَهَا اَلْمَخٰاضُ إِلیٰ جِذْعِ اَلنَّخْلَةِ قٰالَتْ یٰا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هٰذٰا وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیًّا (۲۳) فَنٰادٰاهٰا مِنْ تَحْتِهٰا أَلاّٰ تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا (۲۴) وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ اَلنَّخْلَةِ تُسٰاقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا (۲۵) فَکُلِی وَ اِشْرَبِی وَ قَرِّی عَیْناً فَإِمّٰا تَرَیِنَّ مِنَ اَلْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمٰنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ اَلْیَوْمَ إِنْسِیًّا (۲۶) فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهٰا تَحْمِلُهُ قٰالُوا یٰا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا (۲۷) یٰا أُخْتَ هٰارُونَ مٰا کٰانَ أَبُوکِ اِمْرَأَ سَوْءٍ وَ مٰا کٰانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا (۲۸) فَأَشٰارَتْ إِلَیْهِ قٰالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کٰانَ فِی اَلْمَهْدِ صَبِیًّا (۲۹) قٰالَ إِنِّی عَبْدُ اَللّٰهِ آتٰانِیَ اَلْکِتٰابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا (۳۰) وَ جَعَلَنِی مُبٰارَکاً أَیْنَ مٰا کُنْتُ وَ أَوْصٰانِی بِالصَّلاٰةِ وَ اَلزَّکٰاةِ مٰا دُمْتُ حَیًّا (۳۱) وَ بَرًّا بِوٰالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّٰاراً شَقِیًّا (۳۲) وَ اَلسَّلاٰمُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا (۳۳)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ اُذْکُرْ فِی اَلْکِتٰابِ مَرْیَمَ إِذِ اِنْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهٰا مَکٰاناً شَرْقِیًّا (۱۶) فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجٰاباً فَأَرْسَلْنٰا إِلَیْهٰا رُوحَنٰا فَتَمَثَّلَ لَهٰا بَشَراً سَوِیًّا (۱۷) قٰالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمٰنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا (۱۸) قٰالَ إِنَّمٰا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاٰماً زَکِیًّا (۱۹) قٰالَتْ أَنّٰی یَکُونُ لِی غُلاٰمٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا (۲۰) قٰالَ کَذٰلِکِ قٰالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنّٰاسِ وَ رَحْمَةً مِنّٰا وَ کٰانَ أَمْراً مَقْضِیًّا (۲۱)
هوش مصنوعی: در مورد مریم یاد کن، زمانی که از خانواده‌اش در مکانی شرقی جدا شد. او از آنها حجاب و پرده‌ای گرفت و ما روح‌الامین را به سوی او فرستادیم. او در حالی که انسانی کامل در برابرش ظاهر شد گفت: «من به خدای رحمان از تو پناه می‌برم اگر تو پرهیزگار باشی.» او در پاسخ گفت: «من فقط فرستاده پروردگارت برای این هستم که پسری پاک به تو عطا کنم.» مریم گفت: «چگونه ممکن است برای من پسری باشد در حالی که هیچ انسانی به من دست نزده و من هرگز زنا نکرده‌ام؟» فرستاده گفت: «این طور است؛ پروردگار تو فرموده که این کار بر من آسان است و ما می‌خواهیم او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از جانب خود قرار دهیم و این امری است که تحقق یافته است.»
و یاد کن در کتاب مریم هنگامی که کناره گزید از اهلش در جایی شرقی (۱۶) پس گرفت از پیش ایشان ستری پس فرستادیم بسویش روح خود جبرئیل را پس ماننده شد مر انسانی را درشت اندام (۱۷) گفت بدرستی که من پناه می‌برم بخدای بخشنده از تو اگر هستی پرهیزگار (۱۸) گفت نیستم من مگر فرستاده پروردگار تو تا به بخشم مر ترا پسری پاکیزه (۱۹) گفت از کجا باشد مرا فرزندی و مس نکرده مر انسانی و نبوده‌ام بدکاره (۲۰) گفت همچنین گفت پروردگار تو که آن بر من آسانست و تا بگردانیم آن را آیتی از برای مردمان و رحمتی از ما و باشد امری قرار داده شده (۲۱)
هوش مصنوعی: در داستان مریم آمده است که او زمانی از خانواده‌اش دور شد و به یک مکان شرقی رفت. وقتی که مریم در حال تنهایی بود، روح القدس یعنی جبرئیل به سوی او فرستاده شد و او به شکل یک انسان ظاهر شد. مریم به او گفت که از خدای بخشنده پناه می‌برد اگر تو فردی پرهیزگار هستی. جبرئیل پاسخ داد که من فرستاده خداوند تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم. مریم تعجب کرد و گفت که چگونه می‌تواند فرزندی داشته باشد در حالی که هیچ انسانی به او نزدیک نشده و او نیز بدکاره نیست. جبرئیل در پاسخ گفت که این کار برای پروردگار تو آسان است و این موضوع نشانه‌ای برای مردم و رحمت ما خواهد بود و این امری است که قضاوت شده است.
کن به قرآن یاد مریم را چو او
گوشه ای بگرفت از یار و عدو
هوش مصنوعی: به قرآن قسم، یاد مریم را در دل داشته باش، او که در گوشه‌ای از دنیا، از دشمن و دوست فاصله گرفت.
از پی تطهیر در جایی که بود
جانب مشرق به تعیین حدود
هوش مصنوعی: در جستجوی پاکی و پاک‌سازی در جایی که به‌صورت مشخص به سمت شرق اشاره شده است.
بود هنگام طلوع آفتاب
از مکان شرق وین باشد صواب
هوش مصنوعی: زمانی که آفتاب از سوی شرق طلوع می‌کند، این طبیعی و درست است.
نزد تأویل، اتصال است آن به روح
عالم قدس آن بود گاه فتوح
هوش مصنوعی: با توجه به تفسیر عمیق معنای روح و ارتباط آن با عالم قدس، می‌توان گفت که در اینجا اشاره به پیوند نزدیک و رویارویی با حقیقت‌های والا و مقدس شده است. در این فضا، انسان می‌تواند به فتح و پیروزی‌هایی دست یابد که در راستای شناخت و درک عمیق‌تر از هستی و روح خود است. این ارتباط، نوعی انس و نزدیکی به بُعدهای معنوی زندگی و عالم غیب را به ارمغان می‌آورد.
هست در وی از مقام طبع و نفس
وز قواهای طبیعت گاه رفس
هوش مصنوعی: در وجود او نشانه‌هایی از ذات و روح وجود دارد و گاهی از نیروی طبیعت بهره می‌برد.
پرده ای بگرفت ز ایشان پیش رو
یا پس دیوار و کوهی رفت او
هوش مصنوعی: پرده‌ای بین آن‌ها و دیگران ایجاد شد، گویی که دیوار یا کوهی مانع دید و ارتباط شده است.
پس فرستادیم روح القدس را
سوی او چون گشت پاک از ناروا
هوش مصنوعی: بدین صورت، روح القدس را به سوی او فرستادیم، زمانی که او از ناپاکی‌ها پاک و خالص شد.
پس مصوّر شد به مریم در نظر
او به شکل آدمی نیکو سیر
هوش مصنوعی: پس در نظر مریم، تصویری زیبا و انسانی شکل گرفت.
صورتی روشنتر از مهر منیر
دلفریب و دلنشین و دلپذیر
هوش مصنوعی: صورتی زیباتر و روشن‌تر از ماهی که درخشندگی فوق‌العاده‌ای دارد و دل هر بیننده‌ای را می‌رباید و لذت می‌بخشد.
صورتی بس مستوی و معتدل
همچو اندر سرّ عارف نور دل
هوش مصنوعی: صورت زیبایی که به طور بی‌نقص و متوازن است، همانند نوری که در دل عارفان می‌درخشد.
ناگهان پیدا شد او را در عیان
روح قدس از لامکان اندر مکان
هوش مصنوعی: ناگهان او را دیدم که به وضوح در مکانی ظاهر شد، روح قدس از جایی فراتر از مکان‌ها به ما نزدیک شده بود.
آب و گل را حق چو داد این اسطقس
تا چه سازد صورت از روح القدس
هوش مصنوعی: خداوند به آب و گل حق داد و به این ترتیب، روح القدس می‌تواند از این ماده، صورت و شکل بوجود آورد.
عفت مریم نگر کو بر اِله
از چنان صورت به جان جوید پناه
هوش مصنوعی: به زیبایی مریم نگاه کن که چگونه از این چهره، پناه را به جان خود می‌جوید.
گفت من گیرم پناه اندر نهفت
از تو بر بخشنده ای کش نیست جفت
هوش مصنوعی: گفت من از تو پناه می‌طلبم، چون تو بخشنده‌ای هستی و هیچ‌کس نمی‌تواند به اندازه‌ی تو بخشنده باشد.
تا نگیرد بر من از کار تو تنگ
پس ز نزد من برون شو بیدرنگ
هوش مصنوعی: بهتر است هرچه زودتر از نزد من بروی تا مشغله‌ها و کارهای تو باعث ایجاد فشار و خستگی برای من نشود.
هیچ اگر از حق تو پرهیزنده ای
نیستی طاغی، مطیع و بنده ای
هوش مصنوعی: اگر نمی‌توانی از حق خود اجتناب کنی، بدان که در حقیقت تسلیم و وابسته به آن هستی.
یا مگر نبود تو را ترس از اِله
که چنین خیره کنی بر من نگاه
هوش مصنوعی: آیا تو از خدا نمی‌ترسی که این‌گونه با نگاه خیره‌ات مرا تحت تأثیر قرار می‌دهی؟
قصد خلوت باشدت با من چنین
این نباشد از نشان متقین
هوش مصنوعی: اگر قصد خلوت و نزدیکی با من را داری، باید بدانی که این رفتار نشانه‌ای از افراد پرهیزکار نیست.
پس من از بدبین به حق گیرم پناه
تا مرا در حصن خود دارد نگاه
هوش مصنوعی: از افراد بدبین فاصله می‌گیرم و به حقیقت پناه می‌برم تا در دامن آن حقیقت از خطرات محفوظ بمانم.
گفت ، من نبود جز این کز ذوالمنن
بر تو می باشم رسولی مؤتمن
هوش مصنوعی: او گفت، من جز این نیستم که به اذن و لطف خداوند، پیامبری مورد اعتماد برای تو هستم.
او فرستاده مرا بی اشتباه
که تو از من سوی او گیری پناه
هوش مصنوعی: او مرا به عنوان پیامی فرستاده است که به هیچ‌وجه خطا ندارد، تا تو بتوانی از من به سوی او پناه بیاوری.
من پناه هر پناه آرنده ام
در پناه خود نگهدارنده ام
هوش مصنوعی: من همیشه پناهی برای کسانی هستم که به دنبال پناه هستند و در عین حال خودم را در پناهی محفوظ نگه می‌دارم.
مر پناه ممکناتم کرده حق
تا پناه آرند بر من ماخَلَق
هوش مصنوعی: خداوند به من پناه داده است تا دیگر موجودات نیز از من حمایت کنند.
آنکه از من می گریزی سوی او
من خود آنم می مپوش از من تو رو
هوش مصنوعی: آنکه از من دوری می‌کنی، من خود همان وجودی هستم که به دنبالت هستم. از من پنهان نشو، چون من همان چیزی هستم که تو به دنبال آن می‌گردی.
ور که هم پوشی تو رو، آن رو منم
رو به هر سویی کنی آن سو منم
هوش مصنوعی: اگر تو با کسی دیدار کنی، من هم در آنجا خواهم بود، هر جا که بروی، من هم با تو خواهم بود.
از من اینجا میگریزی بر کجا
رو کنی بر ناامیدی از رجا
هوش مصنوعی: اگر از من در اینجا دور می‌شوید، به کجا می‌خواهید بروید؟ آیا به ناامیدی و بی‌امیدی فکر می‌کنید یا به امید و آرزو؟
جبرئیلم من رسول ذوالجلال
نیست بیرون هیچم از حکم و مجال
هوش مصنوعی: من فرشته‌ای از جانب خداوند متعال هستم و هیچ چیزی در خارج از اراده و اختیار او وجود ندارد.
کرده حقم نقشبند ماسوی
تا نگارم نقش هر شیئی به جا
هوش مصنوعی: خداوند به من قدرت داده تا بتوانم زیبایی‌ها و نقش‌ها را در موجودات به تصویر بکشم و هر چه را که می‌بینم، به خوبی نشان بدهم.
نک نگارم نقش فرزندی زکی
مر تو را اندر رحم با زیرکی
هوش مصنوعی: عزیزم، نقش و نمای زیبای تو نشان از شخصیت برجسته‌ات دارد، چرا که تو را با هوش و زیرکی در رحم مادر احساس کرده‌ام.
وآن بود پیغمبری کامل صفات
کز دم او مرده را باشد حیات
هوش مصنوعی: این فردی که در اینجا توصیف شده است، پیغمبری است که تمام ویژگی‌های عالی را داراست. او به قدری تأثیرگذار است که حتی انسان‌های مرده نیز با نفس او زنده می‌شوند.
از تعجب گفت مریم چون پسر
باشدم زیرا نسودستم بشر
هوش مصنوعی: مریم از حیرت گفت که چگونه ممکن است من پسر را به دنیا آورم، در حالی که هیچ مردی به من نزدیک نشده است.
از نکاحم بوده دست مرد دور
هم نبودم ز اهل غیّ ، یعنی فجور
هوش مصنوعی: از زمانی که ازدواج کرده‌ام، دست مردی به من نرسیده و به همین دلیل از بدی‌ها و فساد دور مانده‌ام.
گفت جبریلش که آری نه از نکاح
کس تو را بنموده مَس هم نه از سفاح
هوش مصنوعی: جبریل به او گفت که تو نه از طریق ازدواج به وجود آمده‌ای و نه از طریق زنا.
گفت مر پروردگارت لیک این
بر من آسان است گر داری یقین
هوش مصنوعی: خداوند به تو می‌گوید اما این موضوع برای من ساده است، اگر به این موضوع اطمینان داشته باشی.
بی ز مردی یعنی اعطاء ولد
میتوانم کرد هر وقت ار سزد
هوش مصنوعی: من می‌توانم هر زمان که لازم باشد، فرزند بیاورم و به این دلیل نیازی به مرد ندارم.
تا کنیم آن آیتی بر مردمان
هم تو را باشد به قدرت ها نشان
هوش مصنوعی: ما باید نشانی از قدرت‌ها برای مردم به نمایش بگذاریم که تو نیز در این زمینه نمایان باشی.
وین مگر امری است مقضی از امور
رفته بر وی حکم و هم یابد صدور
هوش مصنوعی: این موضوع شاید نتیجه‌ای باشد از مسائلی که پیشتر اتفاق افتاده و بر او تاثیر گذاشته است و همچنان ادامه خواهد یافت.