گنجور

۵- آیات ۲۰ تا ۲۱

إِنَّهُمْ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً (۲۰) وَ کَذٰلِکَ أَعْثَرْنٰا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اَللّٰهِ حَقٌّ وَ أَنَّ اَلسّٰاعَةَ لاٰ رَیْبَ فِیهٰا إِذْ یَتَنٰازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقٰالُوا اِبْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیٰاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قٰالَ اَلَّذِینَ غَلَبُوا عَلیٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً (۲۱)

بدرستی که ایشان اگر دست یابند بر شما سنگسار کنند شما را یا باز گردانند شما را در کیش خود و هرگز رستگار نشوید آن‌گاه هرگز (۲۰) و همچنین واقف گردانیدیم بر ایشان تا بدانند بدرستی که وعده خدا حق است و بر دستی که قیامت نیست شکی در آن هنگامی که نزاع می‌کردند میان خود در کار ایشان پس گفتند بنا کنید بر ایشان بنائی پروردگار ایشان داناتر است بایشان گفتند آنان که غالب شدند بر امر ایشان هر آینه می‌سازیم بر ایشان مسجدی (۲۱)

مطلع گردند گر ایشان ز کار
می کنند ای دون شما را سنگسار
یا شما را همچنان که خوانده پیش
بازگردانند بر آئین خویش
می نگردید ایچ دیگر رستگار
آن زمان کآگه شوند از حال و کار
از قبول دینشان یا رستگی
نیست دیگر بر شما در بستگی
حاصل آنکه رفت تملیخا به نام
سوی شهر از بهر تحصیل طعام
چون رسید او سوی شهر از رهگذر
شهر و اهلش دید بر وضع دگر
گشت حیران پس در آورد آن درم
تا خرد نان گفت آن خبّاز هم
کز کجا این گنج آوردی به دست
باز بنما نی کز این خواهی تو رست
رفته رفته تا که بر حاکم رسید
پس به وی کردند تهدیدی شدید
گشت ملجأ قصۀ خود باز گفت
شد روان آن سو چه این از وی شنفت
با کثیری ز اهل شهر از پی شکیب
از پی تفتیش آن امر عجیب
جمله دیدند آن جوانان را به غار
با لباس نو، نه بر چرک و غبار
لوح را خواندند کآنجا هِشته بود
واندر آن احوالشان بنوشته بود
گفت أعثَرنَا کَذَالِک از نشان
مطلع گردند تا بر حالشان
می بدانند أنَّ وَعدَ االلهِ حَق
در قیامت نیست ریب و حرف و دق
چونکه می بودند ایشان در نزاع
نزد امر دین خود بالاجتماع
پاره ای گفتند گر در منبعث
روح تنها نی که با جسم رثث
پاره ای گفتند با هم روح و تن
منبعث گردند در یوم المحن
بودشان اینسان میان خود جدال
کرد اینسان پس هویدا ذوالجلال
بودشان یا گفتگو بهر بنا
که کنند آنجا بنائی خوش بپا
فرقه ای گفتند دیواری بلند
هِشت باید تا بر آن ناید گزند
هم دِهی بایست نیکو از وجوه
کرد مر بنیاد در این پای کوه
این چنین باید بنائی ساخته
که شوند از آن بناء بشناخته
هست داناتر بر ایشان کردگار
زآنچه ز ایشان گفته خلق روزگار
آنچه یعنی آن زمان و این زمان
ز اهل کهف آورده مردم بر زبان
وآنکه می بودندشان غالب به دین
مسجدی گفتند گیریم اندر این
۴- آیه ۱۹: وَ کَذٰلِکَ بَعَثْنٰاهُمْ لِیَتَسٰاءَلُوا بَیْنَهُمْ قٰالَ قٰائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قٰالُوا لَبِثْنٰا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قٰالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمٰا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هٰذِهِ إِلَی اَلْمَدِینَةِ فَلْیَنْظُرْ أَیُّهٰا أَزْکیٰ طَعٰاماً فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لاٰ یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً (۱۹)۶- آیات ۲۲ تا ۲۶: سَیَقُولُونَ ثَلاٰثَةٌ رٰابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَ یَقُولُونَ خَمْسَةٌ سٰادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَیْبِ وَ یَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثٰامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مٰا یَعْلَمُهُمْ إِلاّٰ قَلِیلٌ فَلاٰ تُمٰارِ فِیهِمْ إِلاّٰ مِرٰاءً ظٰاهِراً وَ لاٰ تَسْتَفْتِ فِیهِمْ مِنْهُمْ أَحَداً (۲۲) وَ لاٰ تَقُولَنَّ لِشَیْ‌ءٍ إِنِّی فٰاعِلٌ ذٰلِکَ غَداً (۲۳) إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ وَ اُذْکُرْ رَبَّکَ إِذٰا نَسِیتَ وَ قُلْ عَسیٰ أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هٰذٰا رَشَداً (۲۴) وَ لَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاٰثَ مِائَةٍ سِنِینَ وَ اِزْدَادُوا تِسْعاً (۲۵) قُلِ اَللّٰهُ أَعْلَمُ بِمٰا لَبِثُوا لَهُ غَیْبُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ مٰا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لاٰ یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَداً (۲۶)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

إِنَّهُمْ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً (۲۰) وَ کَذٰلِکَ أَعْثَرْنٰا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اَللّٰهِ حَقٌّ وَ أَنَّ اَلسّٰاعَةَ لاٰ رَیْبَ فِیهٰا إِذْ یَتَنٰازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقٰالُوا اِبْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیٰاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قٰالَ اَلَّذِینَ غَلَبُوا عَلیٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً (۲۱)
هوش مصنوعی: اگر آن‌ها بر شما تسلط پیدا کنند، شما را سنگسار می‌کنند یا مجدداً به دین خود برمی‌گردانند و در آن صورت هرگز موفق نخواهید شد. همچنین ما آن‌ها را در این موضوع آگاه کردیم تا بدانند که وعده خداوند حق است و درباره قیامت شکی وجود ندارد. در آن زمان، آن‌ها در مورد کارشان بین خودشان بحث می‌کردند و گفتند: «برای آن‌ها ساختمانی بسازید. پروردگارشان بهتر از آن‌ها را می‌شناسد.» کسانی که بر جریان امورشان مسلط شدند، گفتند: «ما قطعاً برای آن‌ها مکانی برای عبادت خواهیم ساخت.»
بدرستی که ایشان اگر دست یابند بر شما سنگسار کنند شما را یا باز گردانند شما را در کیش خود و هرگز رستگار نشوید آن‌گاه هرگز (۲۰) و همچنین واقف گردانیدیم بر ایشان تا بدانند بدرستی که وعده خدا حق است و بر دستی که قیامت نیست شکی در آن هنگامی که نزاع می‌کردند میان خود در کار ایشان پس گفتند بنا کنید بر ایشان بنائی پروردگار ایشان داناتر است بایشان گفتند آنان که غالب شدند بر امر ایشان هر آینه می‌سازیم بر ایشان مسجدی (۲۱)
هوش مصنوعی: به درستی که اگر آنها به شما دست یابند، شما را سنگسار می‌کنند یا شما را به آیین خود باز می‌گردانند و هرگز نخواهید توانست رستگار شوید. همچنین ما به آنها آگاهی دادیم تا بدانند که وعده خدا حقیقت دارد و در قیامت شکی نیست. زمانی که در مورد امور خود با هم نزاع می‌کردند، گفتند بر آنان بنایی بسازید، زیرا پروردگارشان داناتر است. کسانی که بر امر آنها تسلط یافتند، گفتند: ما حتماً برای آنها مسجدی می‌سازیم.
مطلع گردند گر ایشان ز کار
می کنند ای دون شما را سنگسار
هوش مصنوعی: اگر این افراد از کار خود آگاه شوند و بفهمند، ای بی‌خبران، شما را مجازات خواهند کرد.
یا شما را همچنان که خوانده پیش
بازگردانند بر آئین خویش
هوش مصنوعی: شاید شما را به روشی که قبلاً تعلیم دیده‌اید، دوباره به شرایط و اصول خودتان بازگردانند.
می نگردید ایچ دیگر رستگار
آن زمان کآگه شوند از حال و کار
هوش مصنوعی: به دیگران ننگرید که در آن هنگام که از وضعیت و فعالیت‌های شما باخبر شوند، نجات پیدا می‌کنید.
از قبول دینشان یا رستگی
نیست دیگر بر شما در بستگی
هوش مصنوعی: اگر دین آن‌ها را بپذیرید، دیگر راه نجاتی برای شما وجود ندارد و در این وابستگی باقی می‌مانید.
حاصل آنکه رفت تملیخا به نام
سوی شهر از بهر تحصیل طعام
هوش مصنوعی: نتیجه این است که او به نام رفتن به شهر، برای تهیه غذا قدم به راه گذاشت.
چون رسید او سوی شهر از رهگذر
شهر و اهلش دید بر وضع دگر
هوش مصنوعی: زمانی که او به شهر رسید، از مسیر به شهر و مردم آن نگاه کرد و مشاهده کرد که حال و اوضاع متفاوتی دارند.
گشت حیران پس در آورد آن درم
تا خرد نان گفت آن خبّاز هم
هوش مصنوعی: پس از آنکه در شگفتی مانده بود، در نهایت پولش را بیرون آورد تا نانی بخرد؛ پس نانوا هم به او گفت که چه کار کند.
کز کجا این گنج آوردی به دست
باز بنما نی کز این خواهی تو رست
هوش مصنوعی: از کجا این گنج را به دست آوردی؟ نشان بده که از کجا به دستش آوردی، زیرا با این کار به آزادی نخواهی رسید.
رفته رفته تا که بر حاکم رسید
پس به وی کردند تهدیدی شدید
هوش مصنوعی: به تدریج به حاکم رسیدند و سپس تهدیدی جدی به او کردند.
گشت ملجأ قصۀ خود باز گفت
شد روان آن سو چه این از وی شنفت
هوش مصنوعی: داستان او دوباره ذکر شد و روحش به سوی آن سو روانه شد، زیرا او از آنچه شنید، آگاهی یافت.
با کثیری ز اهل شهر از پی شکیب
از پی تفتیش آن امر عجیب
هوش مصنوعی: با جمع زیاد از مردم شهر، به دنبال صبر و شکیبایی و برای پی بردن به آن موضوع شگفت‌انگیز هستم.
جمله دیدند آن جوانان را به غار
با لباس نو، نه بر چرک و غبار
هوش مصنوعی: همه جوانان آن‌ها را در غار دیدند، با لباس‌های نو و تمیز، نه کثیف و غبارآلود.
لوح را خواندند کآنجا هِشته بود
واندر آن احوالشان بنوشته بود
هوش مصنوعی: تخته‌ای را خواندند که در آن، حال و وضع آنها ثبت شده بود و در آن نوشته‌ها، درباره وضعیتشان صحبت شده بود.
گفت أعثَرنَا کَذَالِک از نشان
مطلع گردند تا بر حالشان
هوش مصنوعی: او گفت ما را به این شکل دچار مشکل کردند تا دیگران از وضعیت‌مان آگاه شوند.
می بدانند أنَّ وَعدَ االلهِ حَق
در قیامت نیست ریب و حرف و دق
هوش مصنوعی: آنها می‌دانند که وعده‌ی خدا در روز قیامت حقیقت دارد و در آن شکی وجود ندارد و اینکه هیچ گونه سخنی به دروغ نیست.
چونکه می بودند ایشان در نزاع
نزد امر دین خود بالاجتماع
هوش مصنوعی: وقتی که آن‌ها در مورد مسائل دین خود در حال بحث و جدل بودند، به طور مشترک و دسته‌جمعی در این مورد مواجه می‌شدند.
پاره ای گفتند گر در منبعث
روح تنها نی که با جسم رثث
هوش مصنوعی: برخی می‌گویند که روح تنها نیست و همیشه با جسم ناتوان و ضعیف همراه است.
پاره ای گفتند با هم روح و تن
منبعث گردند در یوم المحن
هوش مصنوعی: عده ای گفته اند که در روزهای سخت و در امتحانات، روح و جسم من به یکدیگر ارتباط پیدا می‌کنند و به ظهور می‌رسند.
بودشان اینسان میان خود جدال
کرد اینسان پس هویدا ذوالجلال
هوش مصنوعی: آن‌ها آن‌چنان در میان خود درگیر بحث و جدل شدند که در نهایت، وجود خداوند بزرگ برایشان آشکار گشت.
بودشان یا گفتگو بهر بنا
که کنند آنجا بنائی خوش بپا
هوش مصنوعی: آن‌ها یا در مورد هر چیزی که بخواهند، در آنجا ساختمانی زیبا بر پا می‌کنند.
فرقه ای گفتند دیواری بلند
هِشت باید تا بر آن ناید گزند
هوش مصنوعی: گروهی معتقد بودند که باید دیواری بلند بسازند تا هیچ آسیبی به آن نرسد.
هم دِهی بایست نیکو از وجوه
کرد مر بنیاد در این پای کوه
هوش مصنوعی: در اینجا صحبت از این است که برای بنیان‌گذاری چیزی مستحکم و پایدار، باید به خوبی و با دقت نیکو از منابع و وجوه مختلف استفاده کرد. به نوعی می‌توان گفت که مانند پای کوهی، که نیاز به استحکام و استواری دارد، برای ساختن چیزی بزرگ و ماندگار نیز باید تلاش و برنامه‌ریزی درستی داشت.
این چنین باید بنائی ساخته
که شوند از آن بناء بشناخته
هوش مصنوعی: باید بنایی بسازیم که به راحتی شناخته شود و از آن به عنوان الگو و نشانه استفاده کنند.
هست داناتر بر ایشان کردگار
زآنچه ز ایشان گفته خلق روزگار
هوش مصنوعی: خداوند از آنچه مردم درباره همدیگر می‌گویند، بیشتر داناست و به حقیقت آن آگاه‌تر است.
آنچه یعنی آن زمان و این زمان
ز اهل کهف آورده مردم بر زبان
هوش مصنوعی: آنچه که در زمان قدیم و زمان حال از اهل کهف (اصحاب کهف) به زبان مردم آمده و صحبت شده است.
وآنکه می بودندشان غالب به دین
مسجدی گفتند گیریم اندر این
هوش مصنوعی: آنهایی که در ایمانی استوار و معتقد به دین خود هستند، به یکدیگر گفتند که بیایید در این مکان مقدس جمع شویم.