گنجور

۴- آیه ۱۹

وَ کَذٰلِکَ بَعَثْنٰاهُمْ لِیَتَسٰاءَلُوا بَیْنَهُمْ قٰالَ قٰائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قٰالُوا لَبِثْنٰا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قٰالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمٰا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هٰذِهِ إِلَی اَلْمَدِینَةِ فَلْیَنْظُرْ أَیُّهٰا أَزْکیٰ طَعٰاماً فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لاٰ یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً (۱۹)

و همچنین برانگیختیم ایشان را تا پرستش کنند میانشان گفت گوینده‌ای از ایشان که چند درنگ کردید گفتند درنگ کردیم یک روز یا بعضی از روز گفتند پروردگار شما داناتر است بآنچه درنگ کردید پس بفرستید یکی‌تان را با درمتان این بسوی شهر پس به بینید که کدام از اهل شهر پاکیزه‌تر است طعامش پس بیاوردتان روزی از آن و باید که نرمی و تلطف کند و نباید که آگاهی دهد بشما احدی را (۱۹)

گفت زآنشان منبعث کردیم ما
بر شهود از غیب آوردیم ما
منبعث کردیم ایشان را به حال
تا کنند از یکدگر مانا سؤال
گفت مر گوینده ای ز ایشان درنگ
چند گه کردید در این غار تنگ
می بگفتند این درنگ ما به نوم
یا که یومی بود یا بعضی ز یوم
لیک از آثار ناخنها و موی
جملگی گشتند در حیرت فروی
زآنکه افزون گشته بود از حد دراز
باعث آن را ندانستند باز
ربّتان گفتند پس داناتر است
بر درنگ از آنچه کردید ابصر است
وجه آن را چون بدانستیم باز
بر مهم خود بِه ار گیریم ساز
یک تن از خود با درم هایی که هست
سوی شهر اینک فرستید ار ره است
تا که آرد بهرتان رزق و طعام
بنگرد پس تا بود طیّب کدام
باید او نرمی کند تا بر شما
کس نگردد مطلع از شهر ما
۳- آیات ۱۶ تا ۱۸: وَ إِذِ اِعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ مٰا یَعْبُدُونَ إِلاَّ اَللّٰهَ فَأْوُوا إِلَی اَلْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرْفَقاً (۱۶) وَ تَرَی اَلشَّمْسَ إِذٰا طَلَعَتْ تَزٰاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذٰاتَ اَلْیَمِینِ وَ إِذٰا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذٰاتَ اَلشِّمٰالِ وَ هُمْ فِی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذٰلِکَ مِنْ آیٰاتِ اَللّٰهِ مَنْ یَهْدِ اَللّٰهُ فَهُوَ اَلْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِداً (۱۷) وَ تَحْسَبُهُمْ أَیْقٰاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذٰاتَ اَلْیَمِینِ وَ ذٰاتَ اَلشِّمٰالِ وَ کَلْبُهُمْ بٰاسِطٌ ذِرٰاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اِطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرٰاراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً (۱۸)۵- آیات ۲۰ تا ۲۱: إِنَّهُمْ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً (۲۰) وَ کَذٰلِکَ أَعْثَرْنٰا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اَللّٰهِ حَقٌّ وَ أَنَّ اَلسّٰاعَةَ لاٰ رَیْبَ فِیهٰا إِذْ یَتَنٰازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقٰالُوا اِبْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیٰاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قٰالَ اَلَّذِینَ غَلَبُوا عَلیٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً (۲۱)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ کَذٰلِکَ بَعَثْنٰاهُمْ لِیَتَسٰاءَلُوا بَیْنَهُمْ قٰالَ قٰائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قٰالُوا لَبِثْنٰا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قٰالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمٰا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هٰذِهِ إِلَی اَلْمَدِینَةِ فَلْیَنْظُرْ أَیُّهٰا أَزْکیٰ طَعٰاماً فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لاٰ یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً (۱۹)
هوش مصنوعی: ما آن‌ها را نیز دوباره برانگیختیم تا درباره مدت زمانی که در خواب بوده‌اند، با یکدیگر صحبت کنند. یکی از آن‌ها گفت: «چقدر در اینجا مانده‌ایم؟» دیگران پاسخ دادند: «ما یک روز یا قسمتی از یک روز را مانده‌ایم.» سپس گفتند: «پروردگارتان بهتر می‌داند که چه مدت در اینجا بوده‌اید. حال، یکی از شما را با این سکه‌ها به شهر بفرستید تا ببیند کدام غذا از همه پاک‌تر است و با آن از آنجا برای شما غذا بیاورد. همچنین باید با احتیاط رفتار کند و به هیچ‌کس درباره شما چیزی نگوید.»
و همچنین برانگیختیم ایشان را تا پرستش کنند میانشان گفت گوینده‌ای از ایشان که چند درنگ کردید گفتند درنگ کردیم یک روز یا بعضی از روز گفتند پروردگار شما داناتر است بآنچه درنگ کردید پس بفرستید یکی‌تان را با درمتان این بسوی شهر پس به بینید که کدام از اهل شهر پاکیزه‌تر است طعامش پس بیاوردتان روزی از آن و باید که نرمی و تلطف کند و نباید که آگاهی دهد بشما احدی را (۱۹)
هوش مصنوعی: ما آن‌ها را به پرستش خود برانگیختیم و در میان‌شان، شخصی صحبت کرد. او از آن‌ها پرسید که چرا تاخیر کرده‌اند. آن‌ها پاسخ دادند که مدت یک روز یا کمتر درنگ کرده‌اند. آن شخص گفت پروردگارتان به آنچه که درنگ کرده‌اید داناتر است. پس باید یکی از شما را با پول‌تان به شهر بفرستید تا ببیند کدام‌یک از مردم آن شهر غذای پاک‌تری دارد. او باید غذایی برای شما بیاورد و باید با نرمی و احترام عمل کند و نباید کسی را از وجود شما مطلع کند.
گفت زآنشان منبعث کردیم ما
بر شهود از غیب آوردیم ما
هوش مصنوعی: ما از وجود آن‌ها الهام گرفتیم و از دنیای نامرئی به درک و شناخت دست پیدا کردیم.
منبعث کردیم ایشان را به حال
تا کنند از یکدگر مانا سؤال
هوش مصنوعی: ما آن‌ها را به حال خود رها کردیم تا از یکدیگر دربارهٔ ماندگاری و ثباتشان بپرسند.
گفت مر گوینده ای ز ایشان درنگ
چند گه کردید در این غار تنگ
هوش مصنوعی: یکی از سخن‌گویان میان آن‌ها پرسید که چرا این‌قدر در این غار تنگ درنگ کرده‌اید؟
می بگفتند این درنگ ما به نوم
یا که یومی بود یا بعضی ز یوم
هوش مصنوعی: می‌گفتند که این تأخیر ما ناشی از خواب یا روزی بوده است، یا شاید هم به خاطر یک قسمت از روز.
لیک از آثار ناخنها و موی
جملگی گشتند در حیرت فروی
هوش مصنوعی: اما از نشانه‌های ناخن‌ها و موها، همه در حیرت و شگفتی فرو رفتند.
زآنکه افزون گشته بود از حد دراز
باعث آن را ندانستند باز
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه طولش از حدی بیشتر شده بود، کسی نتوانست دلیل آن را بفهمد.
ربّتان گفتند پس داناتر است
بر درنگ از آنچه کردید ابصر است
هوش مصنوعی: دو خداوند بزرگتر از آنچه شما انجام داده‌اید، می‌گویند که بهتر است درنگ کنید و جلوتر نروید.
وجه آن را چون بدانستیم باز
بر مهم خود بِه ار گیریم ساز
هوش مصنوعی: وقتی که به حقیقت و ماهیت یک موضوع پی ببریم، باید دوباره بر مسأله اصلی خود تمرکز کنیم و به آن اهمیت دهیم.
یک تن از خود با درم هایی که هست
سوی شهر اینک فرستید ار ره است
هوش مصنوعی: یکی از افراد خود را به سوی شهر فرستاد تا از آنجا چیزهایی که نیاز دارد بیاورد، اگر راهی وجود داشته باشد.
تا که آرد بهرتان رزق و طعام
بنگرد پس تا بود طیّب کدام
هوش مصنوعی: تا زمانی که روزی و غذا به شما می‌رسد، باید در نظر داشته باشید که آیا آنچه به شما می‌رسد خوش‌خیم و نیکو است یا نه.
باید او نرمی کند تا بر شما
کس نگردد مطلع از شهر ما
هوش مصنوعی: او باید نرم و مطیع باشد تا کسی در مورد ما و حالمان خبردار نشود.