گنجور

۱۶- آیات ۸۹ تا ۹۸

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (۸۹) حَتّٰی إِذٰا بَلَغَ مَطْلِعَ اَلشَّمْسِ وَجَدَهٰا تَطْلُعُ عَلیٰ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهٰا سِتْراً (۹۰) کَذٰلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنٰا بِمٰا لَدَیْهِ خُبْراً (۹۱) ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (۹۲) حَتّٰی إِذٰا بَلَغَ بَیْنَ اَلسَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمٰا قَوْماً لاٰ یَکٰادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً (۹۳) قٰالُوا یٰا ذَا اَلْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ‌ پس از پی رفت سببی را (۸۹) مُفْسِدُونَ فِی اَلْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلیٰ أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنٰا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا (۹۴) قٰالَ مٰا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً (۹۵) آتُونِی زُبَرَ اَلْحَدِیدِ حَتّٰی إِذٰا سٰاویٰ بَیْنَ اَلصَّدَفَیْنِ قٰالَ اُنْفُخُوا حَتّٰی إِذٰا جَعَلَهُ نٰاراً قٰالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً (۹۶) فَمَا اِسْطٰاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَ مَا اِسْتَطٰاعُوا لَهُ نَقْباً (۹۷) قٰالَ هٰذٰا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی فَإِذٰا جٰاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکّٰاءَ وَ کٰانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا (۹۸)

تا چون رسید بجای بر آمدن آفتاب یافت آن را که بر می‌آید بر گروهی که نگردانیده بودیم برای ایشان از پیش از آن پوششی (۹۰) همچنین و بدرستی که احاطه داشتیم بآنچه بود نزد او از راه آگاهی (۹۱) پس از پی رفت سببی را (۹۲) تا چون رسید میانه دو سد یافت از پیش آن دو تا گروهی را که نزدیک نبودند که بفهمند سخنی را (۹۳) گفتند ای ذو القرنین بدرستی که یأجوج و مأجوج فسادکنندگانند در زمین پس آیا بگردانیم برای تو خرجی بر آنکه بسازی میانۀ ما و میانۀ ایشان سدی (۹۴) گفت آنچه تمکن داده مرا در آن پروردگار من بهتر است پس مدد کنید مرا بقوتی که بسازم میان شما و میان ایشان سدی (۹۵) یارید نزد من پارچه‌های آهن تا وقتی که برابر شود میانۀ آن دو کوه گفت بدهید تا وقتی که گردانید آن را آتش گفت بیارید نزد من تا بریزم بر آن مس گداخته (۹۶) پس نتوانستند که بالا روند آن را و نتوانستند مر او را سوراخ کردن (۹۷) گفت این رحمتی است از پروردگارم پس چون آید وعده پروردگار من می‌گرداندش ریزه‌ریزه و باشد وعدۀ پروردگار من حق (۹۸)

پس ز پی شد مر سبب را در رجوع
تا رسد آنجا که خور یابد طلوع
یافت طالع شمس را در جوششی
بر گروهی که نبُدشان پوششی
همچنان بود امر او که علم ما
کرد احاطه از خبر مانا ورا
یا جنود و مکنتش بود آن چنان
که محیط الاّ که حق بودی بر آن
گشت تابع پس سبب را از وجوه
تا رسید او در میان هر دو کوه
یافت قومی پیش آن کوه از بسیج
که زبانی می نفهمیدند هیچ
پس به ذو القرنین گفتند آن گروه
با اشارت یا مترجم پیش کوه
در زمین یأجوج و مأجوج آشکار
میکنند افساد از هر رهگذار
از پس این کوه چون آیند در
میبرند و میخورند از خشک و تر
بهر ما نز خوردنی ماند چیز
نی ز حیوان و مواشی یا جهیز
ما تو را آریم خرج از مال خود
تا کِشی آیا میان ما تو سد
آنچه خواهی آوریمت ما جمیع
تا کِشی مابین ما سدی رفیع
گفت تمکین داده بر من کارساز
اندر آن یعنی ز مالم بی نیاز
پس مرا یاری کنید از چیزها
یعنی از اسباب و آلاتی شما
همچو سنگ و چوب و آهن بی شمار
تا کشم سدی میانتان استوار
پس زمین را کَند تا نزدیک آب
قطعه ها افکند ز آهن بی حساب
تا مساوی شد میان هر دو کوه
سخت و محکم ساخت سدی با شکوه
گفت آهنها به آتش بردمید
تا که بر بالای آن ریزم حدید
یک صد و پنجاه گز سدی فکند
تا مساوی گشت با کوه بلند
ناتوان گشتند مر یأجوجیان
تا برآیند ایچ بر بالای آن
نه توانستند کز آلات خویش
ثُقبهای در وی کنند احداث پیش
گفت اینکه یافتید آسایشی
از خدای من بود بخشایشی
پس چو آید وعده پروردگار
سازد آن را خُرد و مُرد از هر کنار
وین ز آثار قیامت بی خطاست
وعدة حق باشد آن بر صدق و راست
چونکه ذوالقرنین آن سد بر نهاد
عزم زآن پس کرد بر فتح بلاد
خلق را میخواند بر توحید و دین
یک جهت بر قلع و قمع مشرکین
۱۵- آیات ۸۳ تا ۸۸: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنْ ذِی اَلْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَیْکُمْ مِنْهُ ذِکْراً (۸۳) إِنّٰا مَکَّنّٰا لَهُ فِی اَلْأَرْضِ وَ آتَیْنٰاهُ مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ سَبَباً (۸۴) فَأَتْبَعَ سَبَباً (۸۵) حَتّٰی إِذٰا بَلَغَ مَغْرِبَ اَلشَّمْسِ وَجَدَهٰا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَهٰا قَوْماً قُلْنٰا یٰا ذَا اَلْقَرْنَیْنِ إِمّٰا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمّٰا أَنْ تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْناً (۸۶) قٰالَ أَمّٰا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلیٰ رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذٰاباً نُکْراً (۸۷) وَ أَمّٰا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صٰالِحاً فَلَهُ جَزٰاءً اَلْحُسْنیٰ وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنٰا یُسْراً (۸۸)۱۷- آیات ۹۹ تا ۱۰۴: وَ تَرَکْنٰا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِی اَلصُّورِ فَجَمَعْنٰاهُمْ جَمْعاً (۹۹) وَ عَرَضْنٰا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِلْکٰافِرِینَ عَرْضاً (۱۰۰) اَلَّذِینَ کٰانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطٰاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَ کٰانُوا لاٰ یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً (۱۰۱) أَ فَحَسِبَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبٰادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیٰاءَ إِنّٰا أَعْتَدْنٰا جَهَنَّمَ لِلْکٰافِرِینَ نُزُلاً (۱۰۲) قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمٰالاً (۱۰۳) اَلَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً (۱۰۴)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (۸۹) حَتّٰی إِذٰا بَلَغَ مَطْلِعَ اَلشَّمْسِ وَجَدَهٰا تَطْلُعُ عَلیٰ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهٰا سِتْراً (۹۰) کَذٰلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنٰا بِمٰا لَدَیْهِ خُبْراً (۹۱) ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (۹۲) حَتّٰی إِذٰا بَلَغَ بَیْنَ اَلسَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمٰا قَوْماً لاٰ یَکٰادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً (۹۳) قٰالُوا یٰا ذَا اَلْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ‌ پس از پی رفت سببی را (۸۹) مُفْسِدُونَ فِی اَلْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلیٰ أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنٰا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا (۹۴) قٰالَ مٰا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً (۹۵) آتُونِی زُبَرَ اَلْحَدِیدِ حَتّٰی إِذٰا سٰاویٰ بَیْنَ اَلصَّدَفَیْنِ قٰالَ اُنْفُخُوا حَتّٰی إِذٰا جَعَلَهُ نٰاراً قٰالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً (۹۶) فَمَا اِسْطٰاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَ مَا اِسْتَطٰاعُوا لَهُ نَقْباً (۹۷) قٰالَ هٰذٰا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی فَإِذٰا جٰاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکّٰاءَ وَ کٰانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا (۹۸)
هوش مصنوعی: سپس او راهی را در پیش گرفت (۸۹) تا اینکه به جایی رسید که خورشید طلوع می‌کرد و آنجا را یافت که خورشید بر قومی طلوع می‌کند که ما برای آن‌ها از خورشید حفاظی قرار نداده‌ایم (۹۰) همچنین، ما از آنچه که نزد او بود، آگاهی کامل داریم (۹۱). سپس او دوباره راهی دیگر در پیش گرفت (۹۲) تا اینکه به محلی رسید میان دو سد و قومی را یافت که تقریباً مفهوم نمی‌فهمیدند (۹۳). آن‌ها گفتند: «ای ذو القرنین، یأجوج و مأجوج مفسدانی در زمین‌اند، آیا برای ما خرجی تعیین می‌کنی تا بین ما و آن‌ها سدی بسازی؟» (۹۴) او پاسخ داد: «آنچه که پروردگارم به من عطا کرده است، بهتر است، پس با نیروی خود به من کمک کنید تا بین شما و آن‌ها سدی بسازم» (۹۵). گفتند: «تکه‌های آهن به من بدهید»، تا اینکه وقتی میان دو دیوار هموار کرد، گفت: «بدمید!» و هنگامی که آن را آتشین کرد، گفت: «بر روی آن قلع بریزید» (۹۶). پس آن‌ها نتوانستند بر آن غلبه کنند و نتوانستند آن را نقب بزنند (۹۷). او گفت: «این رحمت پروردگار من است، و هنگامی که وعده پروردگارم بیاید، آن را به خاک می‌ساید و وعده پروردگارم حقیقی است» (۹۸).
تا چون رسید بجای بر آمدن آفتاب یافت آن را که بر می‌آید بر گروهی که نگردانیده بودیم برای ایشان از پیش از آن پوششی (۹۰) همچنین و بدرستی که احاطه داشتیم بآنچه بود نزد او از راه آگاهی (۹۱) پس از پی رفت سببی را (۹۲) تا چون رسید میانه دو سد یافت از پیش آن دو تا گروهی را که نزدیک نبودند که بفهمند سخنی را (۹۳) گفتند ای ذو القرنین بدرستی که یأجوج و مأجوج فسادکنندگانند در زمین پس آیا بگردانیم برای تو خرجی بر آنکه بسازی میانۀ ما و میانۀ ایشان سدی (۹۴) گفت آنچه تمکن داده مرا در آن پروردگار من بهتر است پس مدد کنید مرا بقوتی که بسازم میان شما و میان ایشان سدی (۹۵) یارید نزد من پارچه‌های آهن تا وقتی که برابر شود میانۀ آن دو کوه گفت بدهید تا وقتی که گردانید آن را آتش گفت بیارید نزد من تا بریزم بر آن مس گداخته (۹۶) پس نتوانستند که بالا روند آن را و نتوانستند مر او را سوراخ کردن (۹۷) گفت این رحمتی است از پروردگارم پس چون آید وعده پروردگار من می‌گرداندش ریزه‌ریزه و باشد وعدۀ پروردگار من حق (۹۸)
هوش مصنوعی: وقتی به جایی رسید که آفتاب طلوع می‌کند، شخصی را دید که برای گروهی که ما پیش از این به هیچ‌وجه راهنمایی نکرده بودیم، وعده‌ای در نظر داشت. ما به همه‌ی چیزهایی که نزد او بود، آگاهی داشتیم. سپس به دنبال راهی رفت و وقتی به میان دو کوه رسید، گروهی را دید که نزدیک بود از فهمیدن سخن ناتوان باشند. آن‌ها گفتند: «ای ذو القرنین، یقیناً یأجوج و مأجوج در زمین فساد می‌کنند. آیا خرجی برای تو در نظر بگیریم تا بتوانی سدی بین ما و آن‌ها بسازی؟» او پاسخ داد: «آنچه پروردگارم به من داده، بهتر است. پس به من کمک کنید تا سدی بسازم.» او از آن‌ها خواست تا تکه‌های آهن بیاورند. وقتی که این تکه‌ها را جمع کردند، دستور داد که آن‌ها را در آتش بگذارند و سپس بر روی آن مس گداخته بریزد. آن‌ها نتوانستند از سدی که او ساخت بالا بروند و یا آن را سوراخ کنند. او گفت: «این رحمتی از پروردگارم است. اما وقتی وعده پروردگارم بیاید، آن را به خرده‌های کوچک تبدیل خواهد کرد و وعده‌اش واقعی است.»
پس ز پی شد مر سبب را در رجوع
تا رسد آنجا که خور یابد طلوع
هوش مصنوعی: برای رسیدن به جایی که خورشید طلوع می‌کند، باید ابتدا سبب و دلیل را دنبال کرد و در مسیر برگشت، آن را بررسی کرد.
یافت طالع شمس را در جوششی
بر گروهی که نبُدشان پوششی
هوش مصنوعی: خورشید خوشبختی بر گروهی تابید که هیچ‌گونه پناه و پوششی نداشتند و این تابش باعث جوشش و تحرک آنها شد.
همچنان بود امر او که علم ما
کرد احاطه از خبر مانا ورا
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که آنچه او (خداوند) اراده کرده است، سبب شده که دانش ما بر اسرار و خبرهای پایداری که او دارد، احاطه پیدا کند. به عبارتی، اراده الهی باعث شده که ما بتوانیم به دانش و اطلاعاتی درباره‌ی او دست یابیم.
یا جنود و مکنتش بود آن چنان
که محیط الاّ که حق بودی بر آن
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که قدرت و امکانات آن شخص به گونه‌ای بوده است که همه‌جا را در بر می‌گرفته، اما در نهایت، فقط حق آن شخص بر همه‌چیز حاکم بوده است.
گشت تابع پس سبب را از وجوه
تا رسید او در میان هر دو کوه
هوش مصنوعی: سبب و علت باعث شدند که او در میان دو کوه قرار بگیرد.
یافت قومی پیش آن کوه از بسیج
که زبانی می نفهمیدند هیچ
هوش مصنوعی: گروهی در پیش آن کوه جمع شدند که هیچ زبان یکدیگر را نمی‌فهمیدند.
پس به ذو القرنین گفتند آن گروه
با اشارت یا مترجم پیش کوه
هوش مصنوعی: گروهی به ذو القرنین اشاره کردند و به او گفتند که به کوه برو.
در زمین یأجوج و مأجوج آشکار
میکنند افساد از هر رهگذار
هوش مصنوعی: در زمین یأجوج و مأجوج، فساد و خرابی از هر جهتی نمایان می‌شود.
از پس این کوه چون آیند در
میبرند و میخورند از خشک و تر
هوش مصنوعی: بعد از این کوه، افرادی می‌آیند که از همه نوع مواد غذایی، چه خشک و چه تر، می‌برند و مصرف می‌کنند.
بهر ما نز خوردنی ماند چیز
نی ز حیوان و مواشی یا جهیز
هوش مصنوعی: برای ما از خوراک چیزی باقی نمانده است، نه از حیوانات و چهارپایان، و نه از وسایل زندگی.
ما تو را آریم خرج از مال خود
تا کِشی آیا میان ما تو سد
هوش مصنوعی: ما هزینه‌های تو را از مال خود می‌دهیم تا ببینیم آیا تو در میان ما فاصله‌ای ایجاد می‌کنی یا خیر.
آنچه خواهی آوریمت ما جمیع
تا کِشی مابین ما سدی رفیع
هوش مصنوعی: هر چه که بخواهی، ما همه‌اش را برایت فراهم می‌کنیم تا هیچ مانعی بین ما وجود نداشته باشد.
گفت تمکین داده بر من کارساز
اندر آن یعنی ز مالم بی نیاز
هوش مصنوعی: او می‌گوید که من به کسی اعتماد کرده‌ام که مشکلاتم را حل کند و به من کمک کند، به نحوی که دیگر به مال و دارایی‌ام نیازی نداشته باشم.
پس مرا یاری کنید از چیزها
یعنی از اسباب و آلاتی شما
هوش مصنوعی: پس لطفاً به من کمک کنید و از وسایل و ابزارهایی که در اختیارتان است استفاده کنید.
همچو سنگ و چوب و آهن بی شمار
تا کشم سدی میانتان استوار
هوش مصنوعی: من مانند سنگ، چوب و آهن، بی‌شمار و محکم هستم، تا زمانی که یک سد استوار میان شما و من ایجاد کنم.
پس زمین را کَند تا نزدیک آب
قطعه ها افکند ز آهن بی حساب
هوش مصنوعی: پس زمین را بکن و نزدیک آب، تکه‌های بی‌نهایت آهن بیفکن.
تا مساوی شد میان هر دو کوه
سخت و محکم ساخت سدی با شکوه
هوش مصنوعی: وقتی که فاصله میان دو کوه بزرگ و استوار برابر شد، سد بزرگی را با عظمتی خاص بنا کرد.
گفت آهنها به آتش بردمید
تا که بر بالای آن ریزم حدید
هوش مصنوعی: گفت آهن‌ها را به آتش می‌برم تا بتوانم بر روی آن‌ها آهن خالص بریزم.
یک صد و پنجاه گز سدی فکند
تا مساوی گشت با کوه بلند
هوش مصنوعی: یک سد به طول صد و پنجاه گز ساخته شد تا هم‌سطح با کوه بلندی شود.
ناتوان گشتند مر یأجوجیان
تا برآیند ایچ بر بالای آن
هوش مصنوعی: مردم یأجوج و مأجوج توانشان در برابر مشکلات کاهش یافته است، به‌طوری که دیگر نمی‌توانند از موانع عبور کنند.
نه توانستند کز آلات خویش
ثُقبهای در وی کنند احداث پیش
هوش مصنوعی: آن‌ها نتوانستند با ابزارهای خود سوراخ‌هایی در او ایجاد کنند.
گفت اینکه یافتید آسایشی
از خدای من بود بخشایشی
هوش مصنوعی: او می‌گوید که آرامشی که پیدا کرده‌اید، لطف و بخشش خداوند به شما بوده است.
پس چو آید وعده پروردگار
سازد آن را خُرد و مُرد از هر کنار
هوش مصنوعی: زمانی که وعده خداوند فرا برسد، آن را به پودر و خاکستر تبدیل می‌کند و هر چیزی را از میان می‌برد.
وین ز آثار قیامت بی خطاست
وعدة حق باشد آن بر صدق و راست
هوش مصنوعی: این وجود، نشانه‌هایی از روز قیامت دارد و وعده‌ای که به حقیقت و صدق برمی‌گردد، بدون هیچ گونه اشتباهی است.
چونکه ذوالقرنین آن سد بر نهاد
عزم زآن پس کرد بر فتح بلاد
هوش مصنوعی: ذوالقرنین پس از اینکه سدی را بنا کرد، عزمش را بر فتح سرزمین‌ها استوار کرد.
خلق را میخواند بر توحید و دین
یک جهت بر قلع و قمع مشرکین
هوش مصنوعی: مردم را به یکتاپرستی و دین واحد دعوت می‌کند و به سوی از بین بردن مشرکان می‌رود.