گنجور

۶- آیات ۳۷ تا ۴۳

رَبَّنٰا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوٰادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ اَلْمُحَرَّمِ رَبَّنٰا لِیُقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ اَلنّٰاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ اُرْزُقْهُمْ مِنَ اَلثَّمَرٰاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ (۳۷) رَبَّنٰا إِنَّکَ تَعْلَمُ مٰا نُخْفِی وَ مٰا نُعْلِنُ وَ مٰا یَخْفیٰ عَلَی اَللّٰهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ فِی اَلْأَرْضِ وَ لاٰ فِی اَلسَّمٰاءِ (۳۸) اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی اَلْکِبَرِ إِسْمٰاعِیلَ وَ إِسْحٰاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ اَلدُّعٰاءِ (۳۹) رَبِّ اِجْعَلْنِی مُقِیمَ اَلصَّلاٰةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنٰا وَ تَقَبَّلْ دُعٰاءِ (۴۰) رَبَّنَا اِغْفِرْ لِی وَ لِوٰالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ اَلْحِسٰابُ (۴۱) وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَللّٰهَ غٰافِلاً عَمّٰا یَعْمَلُ اَلظّٰالِمُونَ إِنَّمٰا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ اَلْأَبْصٰارُ (۴۲) مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُؤُسِهِمْ لاٰ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَوٰاءٌ (۴۳)

ای پروردگار من بدرستی که من ساکن گردانیدم برخی از فرزندانم به وادی بی‌کشت و زرعی نزد خانه تو که حرام گردانیده شده پروردگار ما تا برپا بدارند نماز را پس بگردان دلهای برخی از مردمان را که بشتابد بسوی ایشان و روزی ده ایشان را از ثمرها باشد که ایشان شکرگزاری کنند (۳۷) ای پروردگار ما بدرستی که تو می‌دانی آنچه را پنهان می‌داریم و آنچه آشکار می‌کنیم و پوشیده نمی‌باشد بر خدا هیچ چیزی نه در زمین و نه در آسمان (۳۸) ستایش مر خدای را که بخشید بمن در بزرگی اسماعیل و اسحق را بدرستی که پروردگار من شنوندۀ دعائی (۳۹) ای پروردگار من بگردان مرا بر پا دارنده نماز و از فرزندانم ای پروردگار ما و قبول کن دعای مرا (۴۰) ای پروردگار ما بیامرز مرا و والدینم را و مر مؤمنان را روزی که قائم شود حساب (۴۱) و مپندار البته خدا را بیخبر از آنچه می‌کنند ستمکاران جز این نیست باز پس می‌اندازیم ایشان را برای روزی که گشاده می‌ماند در آن چشمها (۴۲) شتاب‌زدگان ببالا دارندگان سرهاشان را بر نمی‌گردد بسوی ایشان چشمهاشان و دلهاشان باشد خالی (۴۳)

ربّنا اسکنت من ذریتی
انت ربّی عالم بالنیتی
من نمودم ساکن از امر تو خود
بر زمینی غَیرِ ذِی زَرع این ولد
چونکه اسماعیل از هاجر به نام
مر تولد یافت اندر ارض شام
رشک آمد ساره را با شوهرش
گفت کن دور این پسر با مادرش
در زمینی بر که آبادی در آن
می نباشد، شد به کفر او در زمان
آمد او را پیک خلاّق جلیل
کآنچه گوید ساره بپذیر ای خلیل
ز امر حق پس بُرد ابراهیم هم
هاجر و فرزند در ارض حرم
در زمین مکه بی یار و معین
بازشان هِشت آن خلیل پاک دین
گفت یا رب دادم ایشان را سکون
در زمینی خشک و بی آب و عیون
نزد خانۀ تو که کردستی حرام
اندر آن هتک و تهاون را تمام
دادم ایشان را سکون ای بی نیاز
تا بپا دارند در طاعت نماز
پس بگردان قلب بعضی را ز ناس
سوی ایشان رایگان از بهر پاس
دِه بر اهل این بلد رزق آن چنان
از ثمرها مر شوند از شاکران
خود تو دانی ای خداوند علیم
آنچه پنهان و آشکارا میکنیم
رحم تو بر ما ز ما باشد فزون
کآگهی از حال بیرون و درون
عرض حاجت محض عجز و بندگی است
ور نه حاجت عرض در حاجات نیست
بر خدا پوشیده نبود هیچ چیز
در زمین و در سماء روح نیز
آنچه یعنی گویی آن را با زبان
یا به سرّ دل بداند بینشان
آن خدا را حمد گویم بی عدد
که به من بخشید در پیری ولد
داد اسماعیل و اسحاق آن بدیع
مر دعا ء را رب من باشد سمیع
مر مرا گردان تو ای پروردگار
در نماز و در حضورم پایدار
همچنین بر بعضی از ذریّتم
دِه تو این توفیق خیر از خصلتم
کن تو ای پروردگار ما قبول
این دعاء را ای تو خلاّق عقول
والدینم را هم ای پروردگار
مغفرت کن چون تویی آمرزگار
اهل ایمان را هم افزون کن ثواب
اندر آن روزی که قائ م شد حساب
می مپندار ای رسول پاک جان
حق بود غافل ز فعل ظالمان
غیر از این نبود که اندازد به پس
رنجشان را بهر روزی سخت بس
کاندر آن مر خیره گردد دیده ها
یا ز هول آید برونشان از قفا
مُهطِعِین یعنی که اشتابندگان
سوی اسرافیل خواننده عیان
که خلایق را به محشر خواند او
مات و حیران آن چنان گرداند او
از تحیّر و اضطراب و ابتلا
باز ماند سوی بالا رأسها
باز ناید چشمها بی اُشتلم
این است لَایَرْتَدُ إلَیهِم طَرْفُهُم
یعنی از حیرت به خود کردن نگاه
نیست ممکن بهرشان در هیچ گاه
همچنین باشد ز سوء رایشان
خالی از فهم و خرد دلهایشان
قلبها از خوف یا بر حلقها
باز ماند همچو شی ئی در هوا
۵- آیات ۳۰ تا ۳۶: وَ جَعَلُوا لِلّٰهِ أَنْدٰاداً لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَی اَلنّٰارِ (۳۰) قُلْ لِعِبٰادِیَ اَلَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ وَ یُنْفِقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ سِرًّا وَ عَلاٰنِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لاٰ بَیْعٌ فِیهِ وَ لاٰ خِلاٰلٌ (۳۱) اَللّٰهُ اَلَّذِی خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ اَلسَّمٰاءِ مٰاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ اَلثَّمَرٰاتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَلْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی اَلْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَلْأَنْهٰارَ (۳۲) وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ دٰائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَللَّیْلَ وَ اَلنَّهٰارَ (۳۳) وَ آتٰاکُمْ مِنْ کُلِّ مٰا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ لاٰ تُحْصُوهٰا إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَظَلُومٌ کَفّٰارٌ (۳۴) وَ إِذْ قٰالَ إِبْرٰاهِیمُ رَبِّ اِجْعَلْ هَذَا اَلْبَلَدَ آمِناً وَ اُجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ اَلْأَصْنٰامَ (۳۵) رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِنَ اَلنّٰاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصٰانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۳۶)۷- آیات ۴۴ تا ۵۲: وَ أَنْذِرِ اَلنّٰاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ اَلْعَذٰابُ فَیَقُولُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا رَبَّنٰا أَخِّرْنٰا إِلیٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ اَلرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَکُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مٰا لَکُمْ مِنْ زَوٰالٍ (۴۴) وَ سَکَنْتُمْ فِی مَسٰاکِنِ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنٰا بِهِمْ وَ ضَرَبْنٰا لَکُمُ اَلْأَمْثٰالَ (۴۵) وَ قَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَ عِنْدَ اَللّٰهِ مَکْرُهُمْ وَ إِنْ کٰانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ اَلْجِبٰالُ (۴۶) فَلاٰ تَحْسَبَنَّ اَللّٰهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اَللّٰهَ عَزِیزٌ ذُو اِنتِقٰامٍ (۴۷) یَوْمَ تُبَدَّلُ اَلْأَرْضُ غَیْرَ اَلْأَرْضِ وَ اَلسَّمٰاوٰاتُ وَ بَرَزُوا لِلّٰهِ اَلْوٰاحِدِ اَلْقَهّٰارِ (۴۸) وَ تَرَی اَلْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی اَلْأَصْفٰادِ (۴۹) سَرٰابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرٰانٍ وَ تَغْشیٰ وُجُوهَهُمُ اَلنّٰارُ (۵۰) لِیَجْزِیَ اَللّٰهُ کُلَّ نَفْسٍ مٰا کَسَبَتْ إِنَّ اَللّٰهَ سَرِیعُ اَلْحِسٰابِ (۵۱) هٰذٰا بَلاٰغٌ لِلنّٰاسِ وَ لِیُنْذَرُوا بِهِ وَ لِیَعْلَمُوا أَنَّمٰا هُوَ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ وَ لِیَذَّکَّرَ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ (۵۲)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رَبَّنٰا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوٰادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ اَلْمُحَرَّمِ رَبَّنٰا لِیُقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ اَلنّٰاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ اُرْزُقْهُمْ مِنَ اَلثَّمَرٰاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ (۳۷) رَبَّنٰا إِنَّکَ تَعْلَمُ مٰا نُخْفِی وَ مٰا نُعْلِنُ وَ مٰا یَخْفیٰ عَلَی اَللّٰهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ فِی اَلْأَرْضِ وَ لاٰ فِی اَلسَّمٰاءِ (۳۸) اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی اَلْکِبَرِ إِسْمٰاعِیلَ وَ إِسْحٰاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ اَلدُّعٰاءِ (۳۹) رَبِّ اِجْعَلْنِی مُقِیمَ اَلصَّلاٰةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنٰا وَ تَقَبَّلْ دُعٰاءِ (۴۰) رَبَّنَا اِغْفِرْ لِی وَ لِوٰالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ اَلْحِسٰابُ (۴۱) وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَللّٰهَ غٰافِلاً عَمّٰا یَعْمَلُ اَلظّٰالِمُونَ إِنَّمٰا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ اَلْأَبْصٰارُ (۴۲) مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُؤُسِهِمْ لاٰ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَوٰاءٌ (۴۳)
هوش مصنوعی: پروردگارا، من برخی از فرزندانم را در دره‌ای غیرزراعی در کنار خانه با ارزش تو سکونت دادم. پروردگارا، تا آنها نماز را برپا دارند، پس دل‌های مردمی را به سوی آنها متمایل کن و از میوه‌ها به آنها روزی عطا کن، باشد که سپاسگزار شوند. پروردگارا، تو می‌دانی آنچه را که پنهان می‌داریم و آنچه را که آشکار می‌سازیم و هیچ چیزی در زمین و آسمان از خداوند پنهان نیست. سپاس برای خداوندی که به من در سنین بالا اسماعیل و اسحاق را عطا فرمود، در حقیقت پروردگار من دعاها را می‌شنود. پروردگارا، مرا و فرزندانم را به نماز قائم ساز و دعای ما را بپذیر. پروردگارا، برای من و والدینم و مؤمنان در روز حسابرسی ببخش. و نپندار که خداوند از آنچه ظالمین انجام می‌دهند غافل است، او تنها آنها را برای روزی که دیدها خیره می‌شود به تاخیر می‌اندازد. در آن روز، افراد با سرهای افراشته و چشمانی غافل به ما برخورد می‌کنند و دل‌هایشان خالی از هر چیزی است.
ای پروردگار من بدرستی که من ساکن گردانیدم برخی از فرزندانم به وادی بی‌کشت و زرعی نزد خانه تو که حرام گردانیده شده پروردگار ما تا برپا بدارند نماز را پس بگردان دلهای برخی از مردمان را که بشتابد بسوی ایشان و روزی ده ایشان را از ثمرها باشد که ایشان شکرگزاری کنند (۳۷) ای پروردگار ما بدرستی که تو می‌دانی آنچه را پنهان می‌داریم و آنچه آشکار می‌کنیم و پوشیده نمی‌باشد بر خدا هیچ چیزی نه در زمین و نه در آسمان (۳۸) ستایش مر خدای را که بخشید بمن در بزرگی اسماعیل و اسحق را بدرستی که پروردگار من شنوندۀ دعائی (۳۹) ای پروردگار من بگردان مرا بر پا دارنده نماز و از فرزندانم ای پروردگار ما و قبول کن دعای مرا (۴۰) ای پروردگار ما بیامرز مرا و والدینم را و مر مؤمنان را روزی که قائم شود حساب (۴۱) و مپندار البته خدا را بیخبر از آنچه می‌کنند ستمکاران جز این نیست باز پس می‌اندازیم ایشان را برای روزی که گشاده می‌ماند در آن چشمها (۴۲) شتاب‌زدگان ببالا دارندگان سرهاشان را بر نمی‌گردد بسوی ایشان چشمهاشان و دلهاشان باشد خالی (۴۳)
هوش مصنوعی: ای خداوند من، به راستی که من برخی از فرزندانم را در دره‌ای بی‌کشاورزی نزدیک خانه‌ات سکونت دادم که تو آن را حرام اعلام کرده‌ای. هدف من این است که آنها نماز را برپا دارند. پس، دل‌های برخی از مردم را به سوی آنها برگردان و از میوه‌ها به آنها روزی بده تا شکرگزاری کنند. ای پروردگار ما، تو به خوبی می‌دانی آنچه را که در دل‌هایمان پنهان کرده‌ایم و آنچه را که آشکار می‌سازیم. هیچ چیزی نه در زمین و نه در آسمان بر خداوند پوشیده نیست. ستایش مخصوص خداوندی است که به من اسماعیل و اسحاق را بخشید، که پروردگار من دعایم را می‌شنود. ای پروردگار من، مرا به برپایی نماز پاسداری کن و همچنین فرزندانم را. ای پروردگار ما، دعایم را بپذیر. ای پروردگار ما، مرا و پدر و مادرهایم را و همه مؤمنان را در روزی که حسابرسی برپا می‌شود، ببخش. و تصور نکن که خداوند از کارهای ستمکاران غافل است؛ بلکه ما آنها را به تأخیر می‌اندازیم تا روزی که چشم‌ها در آن روز به‌راستی متوجه می‌شود. در آن روز، نگاه‌های شتاب‌زده و سرهای بلندتر نمی‌تواند به سوی آنها باز گردد و دل‌هایشان از ترس خالی است.
ربّنا اسکنت من ذریتی
انت ربّی عالم بالنیتی
هوش مصنوعی: خدایا، من و فرزندانم را در این سرزمین سکونت بخشیدی، تو پروردگار منی و به نیات من آگاهی.
من نمودم ساکن از امر تو خود
بر زمینی غَیرِ ذِی زَرع این ولد
هوش مصنوعی: من به خاطر تو از کار و زندگی خود جدا شدم، در سرزمینی که بارور نیست و چیزی نمی‌روید.
چونکه اسماعیل از هاجر به نام
مر تولد یافت اندر ارض شام
هوش مصنوعی: اسماعیل به دنیا آمد و مادرش هاجر او را در سرزمین شام به دنیا آورد.
رشک آمد ساره را با شوهرش
گفت کن دور این پسر با مادرش
هوش مصنوعی: ساره به شوهرش حسادت می‌ورزد و می‌گوید: این پسر را از مادرش دور کن.
در زمینی بر که آبادی در آن
می نباشد، شد به کفر او در زمان
هوش مصنوعی: در جایی که آبادانی و زندگی وجود ندارد، به خاطر کفر او در آن زمان، وضعیت این چنین است.
آمد او را پیک خلاّق جلیل
کآنچه گوید ساره بپذیر ای خلیل
هوش مصنوعی: پیام‌آور خداوند بزرگ به ابراهیم، می‌گوید که هر چه ساره بگوید، باید بپذیری.
ز امر حق پس بُرد ابراهیم هم
هاجر و فرزند در ارض حرم
هوش مصنوعی: ابراهیم به دستور خدا، هاجر و فرزندش را به سرزمینی مقدس و ایمن برد.
در زمین مکه بی یار و معین
بازشان هِشت آن خلیل پاک دین
هوش مصنوعی: در زمین مکه، بدون همراه و کمک، صدای هشت «خلیل» (ابراهیم) پاک دین به گوش می‌رسد.
گفت یا رب دادم ایشان را سکون
در زمینی خشک و بی آب و عیون
هوش مصنوعی: خداوندا، من به آن‌ها در سرزمینی بی آب و خشک آرامش و سکون بخشیدم.
نزد خانۀ تو که کردستی حرام
اندر آن هتک و تهاون را تمام
هوش مصنوعی: نزدیک خانه‌ات که در آن هتک حرمت و بی‌اعتنایی به ارزش‌ها به‌طور کامل صورت گرفته است.
دادم ایشان را سکون ای بی نیاز
تا بپا دارند در طاعت نماز
هوش مصنوعی: من به او آرامش و آسایش بخشیدم، ای بی‌نیاز، تا در عبادت و نماز به پا خیزند.
پس بگردان قلب بعضی را ز ناس
سوی ایشان رایگان از بهر پاس
هوش مصنوعی: پس بعضی از دل‌ها را به سوی آن‌ها برگردان، بدون هیچ خواهش و انتظار، تا در حقّ آن‌ها احترام قائل شوی.
دِه بر اهل این بلد رزق آن چنان
از ثمرها مر شوند از شاکران
هوش مصنوعی: در این شهرستان، برکت و روزی به قدری فراوان است که افرادی که شکرگزارند، از ثمرات و نعمت‌های آن بهره‌مند می‌شوند.
خود تو دانی ای خداوند علیم
آنچه پنهان و آشکارا میکنیم
هوش مصنوعی: ای خداوند دانا، تو خود می‌دانی که ما چه چیزهایی را در دل پنهان می‌کنیم و چه چیزهایی را به زبان می‌آوریم.
رحم تو بر ما ز ما باشد فزون
کآگهی از حال بیرون و درون
هوش مصنوعی: رحمت و محبت تو به ما بیشتر از آن چیزی است که ما نسبت به خودمان می‌دانیم و از حال و هوای درونی و بیرونی خود آگاهیم.
عرض حاجت محض عجز و بندگی است
ور نه حاجت عرض در حاجات نیست
هوش مصنوعی: برای بیان نیاز و درخواست، باید از ناتوانی و مقام بندگی خود آگاه باشیم. در واقع، نیازی به بیان خواسته‌ها نیست، زیرا در ذات خود نیازها نشان از وابستگی و محدودیت ما دارند.
بر خدا پوشیده نبود هیچ چیز
در زمین و در سماء روح نیز
هوش مصنوعی: خدا هیچ چیزی را در زمین و آسمان نمی‌پوشاند و از آن مطلع نیست، حتی روح انسان‌ها هم برای او پنهان نیست.
آنچه یعنی گویی آن را با زبان
یا به سرّ دل بداند بینشان
هوش مصنوعی: آنچه را که انسان می‌تواند با زبان بگوید یا در دل پنهان داشته باشد، دیگران از طریق رفتار و اعمال او درک می‌کنند.
آن خدا را حمد گویم بی عدد
که به من بخشید در پیری ولد
هوش مصنوعی: من بی‌پایان خدا را شکر می‌کنم که در دوران پیری به من فرزندی عطا کرد.
داد اسماعیل و اسحاق آن بدیع
مر دعا ء را رب من باشد سمیع
هوش مصنوعی: ای که به دعا کردن ما گوش می‌دهی، همان‌طور که اسماعیل و اسحاق به تو دعا کردند، تو نیز صدای ما را بشنو و جواب ما را بده.
مر مرا گردان تو ای پروردگار
در نماز و در حضورم پایدار
هوش مصنوعی: خداوند، تو مرا در نماز و در جلویت ثابت و پایدار کن.
همچنین بر بعضی از ذریّتم
دِه تو این توفیق خیر از خصلتم
هوش مصنوعی: به بعضی از نسل‌های من نیز این سعادت و موفقیت را به خاطر ویژگی‌های خوب تو عطا کن.
کن تو ای پروردگار ما قبول
این دعاء را ای تو خلاّق عقول
هوش مصنوعی: ای پروردگار ما، این دعا را بپذیر، ای کسی که خالق اندیشه‌ها هستی.
والدینم را هم ای پروردگار
مغفرت کن چون تویی آمرزگار
هوش مصنوعی: ای خدا، والدینم را نیز ببخش، زیرا تنها تو هستی که قادر به آمرزش هستی.
اهل ایمان را هم افزون کن ثواب
اندر آن روزی که قائ م شد حساب
هوش مصنوعی: به مؤمنان پاداش بیشتری عطا کن در روزی که حسابرسی آغاز می‌شود.
می مپندار ای رسول پاک جان
حق بود غافل ز فعل ظالمان
هوش مصنوعی: ای پیامبر، می‌گویم که خیال نکن که حق، از کارهای ستمگران غافل است.
غیر از این نبود که اندازد به پس
رنجشان را بهر روزی سخت بس
هوش مصنوعی: جز این نمی‌توانست باشد که به خاطر روزهای سخت آینده، رنج‌هایشان را به عقب بیندازند.
کاندر آن مر خیره گردد دیده ها
یا ز هول آید برونشان از قفا
هوش مصنوعی: در آن مکان، چشم‌ها به شدت خیره می‌شوند یا از ترس، به‌سوی پشت‌ها می‌نگرند و از آنجا خارج می‌شوند.
مُهطِعِین یعنی که اشتابندگان
سوی اسرافیل خواننده عیان
هوش مصنوعی: مُهطِعِین به معنای افرادی است که با شتاب و عجله به سمت اسرافیل (فرشته‌ای که در روز قیامت صور اسرافیل را خواهد دمید) می‌روند. این عبارت نشان‌دهنده حالتی از هیجان و تنش است که در انتظار یک واقعه بزرگ و مهم قرار دارند.
که خلایق را به محشر خواند او
مات و حیران آن چنان گرداند او
هوش مصنوعی: او مردم را برای حساب و کتاب در روز قیامت فرا می‌خواند و آن‌ها را به شدت در حیرت و شگفتی فرو می‌برد.
از تحیّر و اضطراب و ابتلا
باز ماند سوی بالا رأسها
هوش مصنوعی: به خاطر سردرگمی و نگرانی و مشکلات، از پایین ماندن و به سطح بالا رفتن خودداری کن.
باز ناید چشمها بی اُشتلم
این است لَایَرْتَدُ إلَیهِم طَرْفُهُم
هوش مصنوعی: چشم‌ها به سمت او برنمی‌گردند و از فقط دیدن او سیر نمی‌شوند.
یعنی از حیرت به خود کردن نگاه
نیست ممکن بهرشان در هیچ گاه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در وضعیت حیرت و شگفتی، فرد قادر به انجام هیچ کاری نیست و نمی‌تواند به کسی کمک کند. در واقع، در چنین حالتی، زمان و فرصت برای هیچ اقدام یا تغییر دیگری وجود ندارد.
همچنین باشد ز سوء رایشان
خالی از فهم و خرد دلهایشان
هوش مصنوعی: دل‌های آنها خالی از فهم و عقل است و همچنین تحت تأثیر آرا و نظرهای نادرست قرار دارند.
قلبها از خوف یا بر حلقها
باز ماند همچو شی ئی در هوا
هوش مصنوعی: قلب‌ها به خاطر ترس، همان‌طور که شیئی در هوا معلق می‌ماند، متوقف شدند و از حرف زدن بازماندند.