گنجور

۴- آیات ۲۲ تا ۲۹

وَ قٰالَ اَلشَّیْطٰانُ لَمّٰا قُضِیَ اَلْأَمْرُ إِنَّ اَللّٰهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ اَلْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ مٰا کٰانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطٰانٍ إِلاّٰ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاٰ تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ مٰا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ مٰا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمٰا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ اَلظّٰالِمِینَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ (۲۲) وَ أُدْخِلَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ جَنّٰاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فِیهٰا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهٰا سَلاٰمٌ (۲۳) أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ وَ فَرْعُهٰا فِی اَلسَّمٰاءِ (۲۴) تُؤْتِی أُکُلَهٰا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهٰا وَ یَضْرِبُ اَللّٰهُ اَلْأَمْثٰالَ لِلنّٰاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (۲۵) وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اُجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ اَلْأَرْضِ مٰا لَهٰا مِنْ قَرٰارٍ (۲۶) یُثَبِّتُ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ اَلثّٰابِتِ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ فِی اَلْآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اَللّٰهُ اَلظّٰالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اَللّٰهُ مٰا یَشٰاءُ (۲۷) أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دٰارَ اَلْبَوٰارِ (۲۸) جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهٰا وَ بِئْسَ اَلْقَرٰارُ (۲۹)

و گوید شیطان چون گزارده شد امر بدرستی که شما را وعده داد خدا وعدۀ راست و درست و وعده دادم شما را پس خلاف کردم شما را و نبود مرا بر شما هیچ تسلطی مگر آنکه خواندم شما را پس اجابت کردید مرا پس ملامت مکنید مرا و ملامت کنید نفسهای خود را نیستم من فریادرس شما و نیستید شما فریادرس من بدرستی که من کافر شدم به اینکه شریک گردانیدند مرا از پیش بدرستی که ظالمان مر ایشان‌راست عذابیست پر درد (۲۲) و در آورده می‌شوند آنان که گرویدند و کردند کارهای شایسته در بهشتهایی که از زیرشان نهرها جاویدند در آن باذن پروردگارشان درودشان در آنها سلام است (۲۳) آیا نمی‌بینی که چگونه زد خدا مثلی را کلمه پاکیزه چون درخت پاکیزه‌ایست که اصلش ثابت است و فرعش در آسمان (۲۴) داده می‌شود میوه‌اش هر زمان باذن پروردگارش و می‌زند خدا مثلها را از برای مردمان باشد که ایشان پند گیرند (۲۵) و مثل کلمۀ پلید چون درخت پلیدیست که ریشه‌کن شده باشد از بالای زمین که نباشد مر آن را هیچ قراری (۲۶) ثابت می‌گرداند خدا آنان که گرویدند بگفتار ثابت در زندگانی دنیا و در آخرت و گمراه می‌کند خدا ستمکاران را و می‌کند خدا آنچه می‌خواهد (۲۷) آیا ننگرستی به آنانکه تبدیل کردند نعمت خدا را بکفر و فرو آوردند قومشان را بسرای هلاکت (۲۸) که دوزخ است در آیند آن را و چه بد جایگاهی است (۲۹)

نیست ما را خود پناهی بر قرار
دیو گوید امر چون شد برگذار
وعدة حق مر شما را بود راست
وعدة من گشت ظاهر که خطاست
اینکه گفتم نیست حشری در عیان
ور بود، باشد شفاعت با بتان
پس شما را وعده من شد خلاف
آنچه گفتم بود بر کذب و گزاف
بر شما از وعده های بی نمود
حجت و سلطانی ای از من نبود
جز که من خواندم شما را بر ضلال
پس شما کردید اجابت بی سؤال
پس شما بر من ملامت ناورید
زآنکه هم خود بر ملامت درخورید
مر شما را من نی ام فریادرس
هم شما نبوید بر من دادرس
من شدم کافر بر آن کز پیش از این
با حق انبازم گرفتید از یقین
یا که من کافر به حق بودم ز پیش
خود به ترک سجده از طغیان بیش
پس نه من امروزتان بر یاری ام
باشد از شرک شما بیزاری ام
زآنکه امروز است ظالم را عِقاب
چاره نبود مشرکان را از عذاب
این سخن بشنو هم امروز از عدو
نیست حاجت محشری تا گوید او
عقل در معنی بود پیغمبرت
بر تو سازد کشف حال محشرت
نفس را بینی که میلش بر هواست
میکند امرت به فعلی کآن خطاست
چون شدی همراه میل نفس دون
حزن و اندوهی تو را گیرد فزون
در تو گردد وهم غالب، دل ضعیف
خویش بینی پیشِ هر دونی خفیف
گویی از چه من چنین بی دل شدم
خائف و غمگین و مستأصل شدم
شهر را والی و در جِیشم امیر
همچو دزدان ا ز چه گشتم سر به زیر
این همان روز است و این حال خسیس
که به خود یابی بود قول بلیس
گر به دین یابی تنبه ، ذی هُشی
ور نه تو نی آدمی، کآدم کُشی
نفس هر دم افکند در صد فخت
دوزخی خود، نیست ننگ از دوزخت
دوزخی سوزندهتر هیچ از تو نیست
سوزی اندر خود همین اهریمنی است
بعد ذکر حال کفار و وعید
وعدة ایمانیان از حق رسید
گفت أدخِلَ الَّذِینَ آمَنُواْ
که عملها کرده اند ایشان نکو
در بهشتی دلپذیر و دلنشین
جاری از وی جوی شیر و انگبین
نزد اهل معرفت شیر و عسل
گشته مر تعبیر بر علم و عمل
جاودان دارند اندر وی مقام
ز امر حق افرشتگانشان در سلام
هیچ آیا ننگری ای دیده ور
حق مثلها چون زند در خیر و شرّ
مر کلام پاک گفت اندر سرشت
چون درخت پاک باشد در بهشت
آن سخن تهلیل و توحید خداست
اصل ثابت، فرع آن اندر سماست
چون شجر که اصل آن باشد به خاک
شاخ ایمان رفته از وی بر سماک
هر زمان از رخصت پروردگار
میوه شیرین و خوش آرد به بار
میزند حق این مثلها ز اختصاص
تا که دریابند آن را عام و خاص
یا که باشد حبّ و ایمان آن درخت
اصل آن در دل به توحید است سخت
شاخه ها باشد عمل های نکو
کز زمین بر چرخ هفتم رفته او
هر زمان از مشیّت حق بارور
اهل دانش می خورند از وی ثمر
وآن کلام کفر باشد در مثل
چون درختی کآن خبیث است از ازل
همچو حنظل تلخ و ناخوش بوی و بد
رسته از روی زمین بی بیخ و حد
نیست او را هیچ پایان و قرار
هم نه اندر اصل و فرعش اعتبار
میکند بر مؤمنان ثابت خدای
مر به قولی ثابت اندر عقل و رای
در حیات دنیوی بی معذرت
همچنین اندر سرای آخرت
یا به دنیا بدهد ایشان را ثبات
تا به آخر در کلامی بر نجات
هم کند ثابت به مؤمن در جزاء
وعدة خود را در اکرام و عطاء
ظالمان را هم نماید گمره او
تا نیابد ره به توحیدش عدو
واگذارد یعنی اندر گمرهی
تا نگویند آن کلام از آگهی
میکند آن را که می خواهد خدای
مصلحت را بر عباد از اقتضای
ای رسول آیا ندیدی که چسان
نعمتم کردند تبدیل آن کسان
نعمت حق را به کفر اعنی بَدل
مشرکان کردند اندر هر محل
وَأحَلُّواْ قَومَهُم دَارَ الْبَوَار
جایشان دادند در بِئْسَ الْقَرَار
همچو اولاد امیّه که یزید
با خود آنها را به دوزخ درکشید
۳- آیات ۱۴ تا ۲۱: وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ اَلْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذٰلِکَ لِمَنْ خٰافَ مَقٰامِی وَ خٰافَ وَعِیدِ (۱۴) وَ اِسْتَفْتَحُوا وَ خٰابَ کُلُّ جَبّٰارٍ عَنِیدٍ (۱۵) مِنْ وَرٰائِهِ جَهَنَّمُ وَ یُسْقیٰ مِنْ مٰاءٍ صَدِیدٍ (۱۶) یَتَجَرَّعُهُ وَ لاٰ یَکٰادُ یُسِیغُهُ وَ یَأْتِیهِ اَلْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکٰانٍ وَ مٰا هُوَ بِمَیِّتٍ وَ مِنْ وَرٰائِهِ عَذٰابٌ غَلِیظٌ (۱۷) مَثَلُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمٰالُهُمْ کَرَمٰادٍ اِشْتَدَّتْ بِهِ اَلرِّیحُ فِی یَوْمٍ عٰاصِفٍ لاٰ یَقْدِرُونَ مِمّٰا کَسَبُوا عَلیٰ شَیْ‌ءٍ ذٰلِکَ هُوَ اَلضَّلاٰلُ اَلْبَعِیدُ (۱۸) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اَللّٰهَ خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ (۱۹) وَ مٰا ذٰلِکَ عَلَی اَللّٰهِ بِعَزِیزٍ (۲۰) وَ بَرَزُوا لِلّٰهِ جَمِیعاً فَقٰالَ اَلضُّعَفٰاءُ لِلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا إِنّٰا کُنّٰا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنّٰا مِنْ عَذٰابِ اَللّٰهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ قٰالُوا لَوْ هَدٰانَا اَللّٰهُ لَهَدَیْنٰاکُمْ سَوٰاءٌ عَلَیْنٰا أَ جَزِعْنٰا أَمْ صَبَرْنٰا مٰا لَنٰا مِنْ مَحِیصٍ (۲۱)۵- آیات ۳۰ تا ۳۶: وَ جَعَلُوا لِلّٰهِ أَنْدٰاداً لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَی اَلنّٰارِ (۳۰) قُلْ لِعِبٰادِیَ اَلَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ وَ یُنْفِقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ سِرًّا وَ عَلاٰنِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لاٰ بَیْعٌ فِیهِ وَ لاٰ خِلاٰلٌ (۳۱) اَللّٰهُ اَلَّذِی خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ اَلسَّمٰاءِ مٰاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ اَلثَّمَرٰاتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَلْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی اَلْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَلْأَنْهٰارَ (۳۲) وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ دٰائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اَللَّیْلَ وَ اَلنَّهٰارَ (۳۳) وَ آتٰاکُمْ مِنْ کُلِّ مٰا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ لاٰ تُحْصُوهٰا إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَظَلُومٌ کَفّٰارٌ (۳۴) وَ إِذْ قٰالَ إِبْرٰاهِیمُ رَبِّ اِجْعَلْ هَذَا اَلْبَلَدَ آمِناً وَ اُجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ اَلْأَصْنٰامَ (۳۵) رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِنَ اَلنّٰاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصٰانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۳۶)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ قٰالَ اَلشَّیْطٰانُ لَمّٰا قُضِیَ اَلْأَمْرُ إِنَّ اَللّٰهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ اَلْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ مٰا کٰانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطٰانٍ إِلاّٰ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاٰ تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ مٰا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ مٰا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمٰا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ اَلظّٰالِمِینَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ (۲۲) وَ أُدْخِلَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ جَنّٰاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فِیهٰا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهٰا سَلاٰمٌ (۲۳) أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ وَ فَرْعُهٰا فِی اَلسَّمٰاءِ (۲۴) تُؤْتِی أُکُلَهٰا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهٰا وَ یَضْرِبُ اَللّٰهُ اَلْأَمْثٰالَ لِلنّٰاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (۲۵) وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اُجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ اَلْأَرْضِ مٰا لَهٰا مِنْ قَرٰارٍ (۲۶) یُثَبِّتُ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ اَلثّٰابِتِ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ فِی اَلْآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اَللّٰهُ اَلظّٰالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اَللّٰهُ مٰا یَشٰاءُ (۲۷) أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دٰارَ اَلْبَوٰارِ (۲۸) جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهٰا وَ بِئْسَ اَلْقَرٰارُ (۲۹)
هوش مصنوعی: شیطان گفت: وقتی که کار مقرر شد، همانا خدا به شما وعده حق داده بود و من نیز وعده می‌دادم اما به وعده‌ام عمل نکردم. هیچ گونه سلطه‌ای بر شما نداشتم جز اینکه شما را دعوت کردم و شما پاسخ دادید. پس مرا سرزنش نکنید و خودتان را سرزنش کنید. من نمی‌توانم به فریاد شما برسم و شما هم نمی‌توانید به فریاد من برسید. من به آنچه که پیش‌تر با من شریک کرده‌اید، کافر هستم. همانا برای ستمکاران عذاب دردناکی است. و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وارد بهشت‌هایی می‌شوند که در زیر آنها نهرها جاری است و آنها در آنجا جاودانه خواهند بود به اذن پروردگارشان. در آنجا سلام و درود بر آنهاست. آیا نمی‌بینی که خدا چه مثالی زده است: کلمه‌ای پاکیزه مانند درختی نیکو که ریشه‌اش ثابت و شاخه‌هایش در آسمان است؟ این درخت هر زمانی به اذن پروردگارش میوه‌اش را می‌دهد و خدا مثال‌ها را برای مردم می‌زند تا شاید متذکر شوند. اما مثل کلمه‌ای ناپاک، مانند درختی ناپاک است که از سطح زمین کنده شده و هیچ پایانی ندارد. خدا مؤمنان را با سخن ثابت در زندگی دنیا و در آخرت ثابت قدم می‌دارد و ستمکاران را به گمراهی می‌اندازد و خدا هر چه بخواهد، انجام می‌دهد. آیا نمی‌بینی کسانی را که نعمت خدا را به کفر بدل کرده و قوم خود را به سرزمین هلاکت رسانده‌اند؟ جهنم را خواهند چشید و چه بد پایانی است.
و گوید شیطان چون گزارده شد امر بدرستی که شما را وعده داد خدا وعدۀ راست و درست و وعده دادم شما را پس خلاف کردم شما را و نبود مرا بر شما هیچ تسلطی مگر آنکه خواندم شما را پس اجابت کردید مرا پس ملامت مکنید مرا و ملامت کنید نفسهای خود را نیستم من فریادرس شما و نیستید شما فریادرس من بدرستی که من کافر شدم به اینکه شریک گردانیدند مرا از پیش بدرستی که ظالمان مر ایشان‌راست عذابیست پر درد (۲۲) و در آورده می‌شوند آنان که گرویدند و کردند کارهای شایسته در بهشتهایی که از زیرشان نهرها جاویدند در آن باذن پروردگارشان درودشان در آنها سلام است (۲۳) آیا نمی‌بینی که چگونه زد خدا مثلی را کلمه پاکیزه چون درخت پاکیزه‌ایست که اصلش ثابت است و فرعش در آسمان (۲۴) داده می‌شود میوه‌اش هر زمان باذن پروردگارش و می‌زند خدا مثلها را از برای مردمان باشد که ایشان پند گیرند (۲۵) و مثل کلمۀ پلید چون درخت پلیدیست که ریشه‌کن شده باشد از بالای زمین که نباشد مر آن را هیچ قراری (۲۶) ثابت می‌گرداند خدا آنان که گرویدند بگفتار ثابت در زندگانی دنیا و در آخرت و گمراه می‌کند خدا ستمکاران را و می‌کند خدا آنچه می‌خواهد (۲۷) آیا ننگرستی به آنانکه تبدیل کردند نعمت خدا را بکفر و فرو آوردند قومشان را بسرای هلاکت (۲۸) که دوزخ است در آیند آن را و چه بد جایگاهی است (۲۹)
هوش مصنوعی: شیطان می‌گوید: زمانی که کار به انجام رسید، وعده‌ای که خدا به شما داده بود حقیقی بود. من هم وعده‌ای به شما دادم، اما خلاف آن عمل کردم. بر شما تسلطی نداشتم جز اینکه شما را به سوی خود دعوت کردم و شما به دعوت من پاسخ دادید. پس مرا سرزنش نکنید و خودتان را ملامت کنید. من نمی‌توانم به شما کمک کنم و شما نیز نمی‌توانید به من یاری دهید. من به اینکه شما مرا شریک خدا قرار دادید، کافر شدم و برای ظالمان عذابی سخت وجود دارد. اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند، در بهشت‌هایی خواهند بود که از زیرشان نهرهایی جاری است و در آنجا درود و سلام از سوی پروردگارشان بر آن‌ها نازل می‌شود. آیا نمی‌بینی که خدا چگونه مثل می‌زند؟ کلمه پاکیزه مانند درختی پاکیزه است که ریشه‌اش ثابت و شاخه‌اش در آسمان است. میوه‌اش هر زمان به اذن پروردگارش داده می‌شود و خدا مثل‌ها را برای مردم می‌زند تا پند گیرند. اما کلمه پلید مانند درختی پلید است که ریشه‌اش از زمین کنده شده و هیچ استحکامی ندارد. خداوند کسانی را که ایمان آورده‌اند، با گفتاری محکم در دنیا و آخرت ثابت قدم می‌سازد و ستمکاران را گمراه می‌کند و خدا هر آنچه بخواهد انجام می‌دهد. آیا نمی‌بینی کسانی را که نعمت خدا را انکار کردند و قوم خود را به وادی هلاکت کشاندند؟ آن‌ها به دوزخ خواهند رفت و چه بدسرنوشتی در انتظارشان است.
نیست ما را خود پناهی بر قرار
دیو گوید امر چون شد برگذار
هوش مصنوعی: ما هیچ پناهگاه و تکیه‌گاهی نداریم و دیو می‌گوید که چنین وضعیتی نمی‌تواند ادامه یابد.
وعدة حق مر شما را بود راست
وعدة من گشت ظاهر که خطاست
هوش مصنوعی: وعده حقی که شما برای من داشتید، واقعی و درست بود، اما وعده من به شما آشکار شد که نادرست است.
اینکه گفتم نیست حشری در عیان
ور بود، باشد شفاعت با بتان
هوش مصنوعی: اینکه گفتم در ظاهر هیچ نشانه‌ای از شگفتی و هیجان نیست؛ اگر هم باشد، شاید از جانب بت‌ها وساطت و پشتیبانی وجود داشته باشد.
پس شما را وعده من شد خلاف
آنچه گفتم بود بر کذب و گزاف
هوش مصنوعی: بنابراین، وعده‌ای که به شما دادم، برخلاف آنچه که قبلاً گفته بودم، دروغ و بی‌اساس بود.
بر شما از وعده های بی نمود
حجت و سلطانی ای از من نبود
هوش مصنوعی: من از شما نشانه‌ای از وعده‌های بی‌نظیر و حکومت و سلطنت ندیدم.
جز که من خواندم شما را بر ضلال
پس شما کردید اجابت بی سؤال
هوش مصنوعی: تنها من شما را دعوت کردم به مسیر نادرست، اما شما بدون هیچ پرسشی به آن دعوت پاسخ دادید.
پس شما بر من ملامت ناورید
زآنکه هم خود بر ملامت درخورید
هوش مصنوعی: شما حق ندارید مرا سرزنش کنید، چون خودتان هم قابل سرزنش هستید.
مر شما را من نی ام فریادرس
هم شما نبوید بر من دادرس
هوش مصنوعی: من شما را به عنوان صدا و یا یاری نمی‌شناسم و شما هم نمی‌توانید به من کمک کنید.
من شدم کافر بر آن کز پیش از این
با حق انبازم گرفتید از یقین
هوش مصنوعی: من به خاطر این که قبلاً به یقین به یک حقیقت باور داشتم، حالا نسبت به آن باور خود کافر شده‌ام.
یا که من کافر به حق بودم ز پیش
خود به ترک سجده از طغیان بیش
هوش مصنوعی: شاید من از ابتدا کافر بودم و به خاطر طغیان زیاد، سجده را ترک کردم.
پس نه من امروزتان بر یاری ام
باشد از شرک شما بیزاری ام
هوش مصنوعی: من امروز به شما کمک نمی‌کنم، زیرا از افکار ناپسند شما بیزارم.
زآنکه امروز است ظالم را عِقاب
چاره نبود مشرکان را از عذاب
هوش مصنوعی: امروز برای ظالم کیفر و مجازات در نظر گرفته نشده است و مشرکان نیز از عذاب و گرفتار شدن در امان نیستند.
این سخن بشنو هم امروز از عدو
نیست حاجت محشری تا گوید او
هوش مصنوعی: این سخن را امروز بشنو؛ نیازی به روز محشر نیست تا از دشمن بگویی.
عقل در معنی بود پیغمبرت
بر تو سازد کشف حال محشرت
هوش مصنوعی: عقل به تو کمک می‌کند تا بفهمی پیغمبر چگونه حقیقت و واقعیت روز قیامت را برای تو روشن می‌سازد.
نفس را بینی که میلش بر هواست
میکند امرت به فعلی کآن خطاست
هوش مصنوعی: نفس را می‌بینی که تمایلاتش به سوی خواسته‌های دنیوی است و همین امر تو را به کارهایی وامی‌دارد که اشتباه هستند.
چون شدی همراه میل نفس دون
حزن و اندوهی تو را گیرد فزون
هوش مصنوعی: زمانی که با خواسته‌های نفس سرکش همراه شوی، اندوه و غم تو را بیشتر در بر می‌گیرد.
در تو گردد وهم غالب، دل ضعیف
خویش بینی پیشِ هر دونی خفیف
هوش مصنوعی: در وجود تو، خیال و تصور غالب می‌شود و هر بار که دل ضعیف‌ات را می‌بینی، خود را در برابر افراد بی‌اعتبار و پست، ضعیف و خفیف احساس می‌کنی.
گویی از چه من چنین بی دل شدم
خائف و غمگین و مستأصل شدم
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد من دلیل بی‌دلی و ناامیدی‌ام را نمی‌دانم و از این وضعیت بسیار نگران و غمگین هستم.
شهر را والی و در جِیشم امیر
همچو دزدان ا ز چه گشتم سر به زیر
هوش مصنوعی: شهر را حاکمی است و من در خفا و ناپیدا به مانند دزدان زندگی می‌کنم، و از این وضعیت خجالت‌زده هستم.
این همان روز است و این حال خسیس
که به خود یابی بود قول بلیس
هوش مصنوعی: این روز، همان روزی است که در حالتی نگران‌کننده و خسیس به سر می‌بریم، در حالی که وعده‌ای فراموش شده به ما داده شده است.
گر به دین یابی تنبه ، ذی هُشی
ور نه تو نی آدمی، کآدم کُشی
هوش مصنوعی: اگر در دین و معنویت به آگاهی برسی، انسان با فهمی می‌شوی، اما اگر این آگاهی را نیابی، دیگر نمی‌توانی انسان حساب شوی، چرا که در این حالت، به نوعی مانند کشنده انسان‌ها هستی.
نفس هر دم افکند در صد فخت
دوزخی خود، نیست ننگ از دوزخت
هوش مصنوعی: هر لحظه که نفس می‌کشم، گناهانی را که انجام داده‌ام در دل خود دارم و از عواقب آن نمی‌ترسم.
دوزخی سوزندهتر هیچ از تو نیست
سوزی اندر خود همین اهریمنی است
هوش مصنوعی: هیچ چیزی سوزان‌تر از تو نیست، زیرا آتش درون خود تو همان اهریمن است که می‌سوزاند.
بعد ذکر حال کفار و وعید
وعدة ایمانیان از حق رسید
هوش مصنوعی: پس از بیان وضعیت کافران و تهدیدهایشان، وعده‌ای از ایمان‌داران به حق و حقیقت مطرح شد.
گفت أدخِلَ الَّذِینَ آمَنُواْ
که عملها کرده اند ایشان نکو
هوش مصنوعی: گفته شده است که کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال نیکو انجام داده‌اند، داخل بهشت خواهند شد.
در بهشتی دلپذیر و دلنشین
جاری از وی جوی شیر و انگبین
هوش مصنوعی: در یک بهشت زیبا و دل‌انگیز، نهرهایی از شیر و عسل روان است.
نزد اهل معرفت شیر و عسل
گشته مر تعبیر بر علم و عمل
هوش مصنوعی: افراد دانشمند و صاحب بصیرت، علم و عمل را به مانند شیر و عسل می‌دانند؛ یعنی آنها را بسیار مقبول و باارزش می‌شمارند.
جاودان دارند اندر وی مقام
ز امر حق افرشتگانشان در سلام
هوش مصنوعی: در آنجا ابدیت و جایگاه ویژه‌ای دارند که به خاطر فرمان راستین خداوند، فرشتگان به آن‌ها درود می‌فرستند.
هیچ آیا ننگری ای دیده ور
حق مثلها چون زند در خیر و شرّ
هوش مصنوعی: هیچ گاه به این نکته نمی‌اندیشی که ای بیننده، حق مانند مثال‌هایش در خیر و شر چه تأثیری دارد.
مر کلام پاک گفت اندر سرشت
چون درخت پاک باشد در بهشت
هوش مصنوعی: کلامی که به درستی و پاکی بیان می‌شود، حاکی از شخصیت نیک است. همان‌طور که درختی سالم و درست، در بهشت می‌روید، سخنان پاک نیز از ذات نیکو و راستین برمی‌آید.
آن سخن تهلیل و توحید خداست
اصل ثابت، فرع آن اندر سماست
هوش مصنوعی: سخن ذکر و ستایش خداوند، اساس ثابت و محکم است، در حالی که جنبه‌های گوناگون آن در عالم وجود تغییر می‌کند و متفاوت است.
چون شجر که اصل آن باشد به خاک
شاخ ایمان رفته از وی بر سماک
هوش مصنوعی: مانند درختی که ریشه‌اش در خاک است و شاخه‌هایش به سمت آسمان رشد کرده‌اند.
هر زمان از رخصت پروردگار
میوه شیرین و خوش آرد به بار
هوش مصنوعی: هر زمانی که خدا اجازه دهد، میوه‌ای شیرین و خوشمزه به بار می‌نشیند.
میزند حق این مثلها ز اختصاص
تا که دریابند آن را عام و خاص
هوش مصنوعی: خداوند این تشبیهات و تمثیل‌ها را به گونه‌ای بیان می‌کند که هم عموم و هم خصوص از آن بهره‌مند شوند و درک کنند.
یا که باشد حبّ و ایمان آن درخت
اصل آن در دل به توحید است سخت
هوش مصنوعی: حب و ایمان همچون درختی هستند که ریشه‌اش در دل انسان به توحید محکم است.
شاخه ها باشد عمل های نکو
کز زمین بر چرخ هفتم رفته او
هوش مصنوعی: عمل‌های نیک مانند شاخه‌هایی هستند که از زمین به سمت آسمان می‌روند و به دورترین مکان‌ها می‌رسند.
هر زمان از مشیّت حق بارور
اهل دانش می خورند از وی ثمر
هوش مصنوعی: در هر زمانی، اهل دانش از اراده و خواست الهی بهره‌مند می‌شوند و از آن، نتایج پرباری به دست می‌آورند.
وآن کلام کفر باشد در مثل
چون درختی کآن خبیث است از ازل
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که برخی از سخنان یا عقاید نادرست و ناپسند مانند درختی است که از ابتدا بد و معیوب بوده است. در واقع، این کلمات هیچ ساختار یا پایگاهی درست ندارند و به خاطر ذات خرابشان، نمی‌توانند درستی یا زیبایی داشته باشند.
همچو حنظل تلخ و ناخوش بوی و بد
رسته از روی زمین بی بیخ و حد
هوش مصنوعی: مانند گیاه حنظل که تلخ و بدبو است و از زمین بدون ریشه و حدود رشد کرده است.
نیست او را هیچ پایان و قرار
هم نه اندر اصل و فرعش اعتبار
هوش مصنوعی: او هیچ پایانی و ثباتی ندارد و نه در اصل و نه در فرعش هیچگونه ارزشی وجود ندارد.
میکند بر مؤمنان ثابت خدای
مر به قولی ثابت اندر عقل و رای
هوش مصنوعی: خداوند به مؤمنان ارتباطی ثابت و پایدار می‌دهد و بر اساس عقل و اندیشه، وعده‌های خود را به تأکید به آنان اعلام می‌کند.
در حیات دنیوی بی معذرت
همچنین اندر سرای آخرت
هوش مصنوعی: در زندگی دنیوی بی هیچ پوزشی، همین گونه در خانه آخرت نیز خواهی بود.
یا به دنیا بدهد ایشان را ثبات
تا به آخر در کلامی بر نجات
هوش مصنوعی: شاید خداوند به این افراد ثبات و استواری بدهد تا تا پایان عمرشان به کلامی که بر نجات دلالت دارد، پایبند بمانند.
هم کند ثابت به مؤمن در جزاء
وعدة خود را در اکرام و عطاء
هوش مصنوعی: خداوند در جزای اعمال مؤمنان، وعده خود را در خصوص کرامت و بخشش ثابت نگه می‌دارد.
ظالمان را هم نماید گمره او
تا نیابد ره به توحیدش عدو
هوش مصنوعی: اینجا بیان شده است که ظلم و کج‌راهی، حتی بر ظالمان نیز تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود که آنان از حقیقت و مسیر درست دور شوند. به طوری که دشمنان نیز به برکت آن، راهی به سوی شناخت خدا و توحید پیدا نکنند.
واگذارد یعنی اندر گمرهی
تا نگویند آن کلام از آگهی
هوش مصنوعی: این جمله به این معنا است که شخصی به حالتی رها شده و در سردرگمی قرار دارد تا دیگران نتوانند بگویند که او از موضوع آگاه است و درک درستی از آن دارد.
میکند آن را که می خواهد خدای
مصلحت را بر عباد از اقتضای
هوش مصنوعی: خداوند بر اساس حکمت و مصلحت خود، آنچه را که می‌خواهد برای بندگانش انجام می‌دهد، نه بر اساس خواسته‌های خود آنها.
ای رسول آیا ندیدی که چسان
نعمتم کردند تبدیل آن کسان
هوش مصنوعی: ای پیامبر، آیا ندیدی که چگونه نعمت مرا به عذاب و سختی برای آنها تبدیل کردند؟
نعمت حق را به کفر اعنی بَدل
مشرکان کردند اندر هر محل
هوش مصنوعی: نعمت‌های الهی را با کفر و نادانی عوض کردند و در هر جا به نوعی این کار را انجام دادند.
وَأحَلُّواْ قَومَهُم دَارَ الْبَوَار
جایشان دادند در بِئْسَ الْقَرَار
هوش مصنوعی: آنها قوم خود را در جایگاه بدی قرار دادند و زندگی‌شان را در هلاکت و نابودی گذاشتند.
همچو اولاد امیّه که یزید
با خود آنها را به دوزخ درکشید
هوش مصنوعی: مانند فرزندان امیّه که یزید آنها را به جهنم همراه خود برد.