گنجور

۳۰- آیات ۹۰ تا ۹۲

قٰالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قٰالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هٰذٰا أَخِی قَدْ مَنَّ اَللّٰهُ عَلَیْنٰا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یُضِیعُ أَجْرَ اَلْمُحْسِنِینَ (۹۰) قٰالُوا تَاللّٰهِ لَقَدْ آثَرَکَ اَللّٰهُ عَلَیْنٰا وَ إِنْ کُنّٰا لَخٰاطِئِینَ (۹۱) قٰالَ لاٰ تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ اَلْیَوْمَ یَغْفِرُ اَللّٰهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ اَلرّٰاحِمِینَ (۹۲)

گفتند آیا بدرستی که تو هر آینه تویی یوسف گفت منم یوسف و اینست برادرم بدرستی که بخشش کرد خدا بر ما بدرستی که کسی که پرهیزکاری می‌کند و صبر می‌نماید بدرستی که خدا ضایع نمی‌کند مزد نیکوکاران را (۹۰) گفتند بخدا که بتحقیق برگزید ترا خدا بر ما و بدرستی که ما هستیم هر آینه خطاکاران (۹۱) گفت نیست سرزنشی بر شما امروز میامرزد خدا شما را و او رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگانست (۹۲)

یوسفی آیا تویی کامل خصال
جز تو را نبود چنین حسن و جمال
این بگفتند از تعجب زآنکه بود
در نظرشان ز ابتداء بس بی نمود
چون بدیدندش به آن فرّ و شکوه
بس عجیب آمد به چشم آن گروه
گفت آری یوسفم من بی سخن
بر سر این باشد نشان ز اجداد من
و اینست بنیامین برادر مر مرا
که بزادستیم از یک مادرا
حق به ما از فضل خود منّت نهاد
از سلامت وز کرامت وز رشاد
زآنکه هر کس کو بترسد از خدای
هم نماید صبر در رنج و بلای
پس خدا ضایع نسازد بالیقین
در دو عالم هیچ اجر محسنین
گفت با الله برگزیدت حق به ما
از کمال سیرت و حسن و سخا
مر تو را بود این نکویی در سرشت
بود ما را هم سرشت افعال زشت
زآنچه کردیم از عملها بر خلاف
بر خطای خویش داریم اعتراف
گفت یوسف بر شما امروز پس
هیچ نبود سرزنش از هیچ کس
حق بیامرزد شما را بیگمان
کوست بخشنده تر از بخشندگان
روز فتح مکه گفتا مصطفی(ص)
مکیان را چون کنم من با شما
مر گمانتان چیست بر من کز حدود
بر شما جاری نمایم سخت و زود
مکیان از خوف او سوی حرم
جسته بودندی پناه از بیش و کم
آنچه با من کرده اید از هر قبیل
خود شما دانید بی حرف و دلیل
ظنّتان بر من چه باشد خود شما
مر تلافی را هم از آن کردها
ظنّمان گفتند نبود جز به خیر
در تو چون در جود ممتازی ز غیر
تو کریمی هم پدر بودت کریم
چون نبخشایی بر این مشت لئیم
گفت خواهم با شما کرد آنچه پیش
کرد یوسف با برادرهای خویش
پس نوازش کرد اخوان را چنان
که نبُد گویی به یاد افعالشان
بلکه گویی بود ، از ایشان، او خجل
تا نباشند از عملها منفعل

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قٰالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قٰالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هٰذٰا أَخِی قَدْ مَنَّ اَللّٰهُ عَلَیْنٰا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یُضِیعُ أَجْرَ اَلْمُحْسِنِینَ (۹۰) قٰالُوا تَاللّٰهِ لَقَدْ آثَرَکَ اَللّٰهُ عَلَیْنٰا وَ إِنْ کُنّٰا لَخٰاطِئِینَ (۹۱) قٰالَ لاٰ تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ اَلْیَوْمَ یَغْفِرُ اَللّٰهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ اَلرّٰاحِمِینَ (۹۲)
هوش مصنوعی: گفتند: آیا تو واقعاً یوسف هستی؟ او پاسخ داد: بله، من یوسف هستم و این برادر من است. خداوند بر ما نعمت داده است. به‌راستی، هر کس تقوا پیشه کند و صبر نماید، خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد. آنها گفتند: به خدا قسم، خداوند تو را بر ما برتری داده و ما یقیناً گناهکار بوده‌ایم. او گفت: امروز شما را سرزنش نمی‌کنم. خداوند شما را می‌بخشد و او رحمت‌فراترین رحمت‌هاست.
گفتند آیا بدرستی که تو هر آینه تویی یوسف گفت منم یوسف و اینست برادرم بدرستی که بخشش کرد خدا بر ما بدرستی که کسی که پرهیزکاری می‌کند و صبر می‌نماید بدرستی که خدا ضایع نمی‌کند مزد نیکوکاران را (۹۰) گفتند بخدا که بتحقیق برگزید ترا خدا بر ما و بدرستی که ما هستیم هر آینه خطاکاران (۹۱) گفت نیست سرزنشی بر شما امروز میامرزد خدا شما را و او رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگانست (۹۲)
هوش مصنوعی: گفتند آیا تو واقعاً یوسف هستی؟ او پاسخ داد: بله، من یوسف هستم و این برادرم است. خداوند به ما لطف کرده است. در حقیقت، کسانی که پرهیزکار و صبور باشند، پاداش نیکوکاران را خداوند هرگز ضایع نخواهد کرد. آن‌ها گفتند: به خدا سوگند، خدا تو را برگزیده است و ما قطعاً گناهکار هستیم. یوسف گفت: امروز بر شما هیچ سرزنشی نیست، خداوند شما را می‌آمرزد و او بهترین رحمت‌کنندگان است.
یوسفی آیا تویی کامل خصال
جز تو را نبود چنین حسن و جمال
هوش مصنوعی: آیا تو ای یوسف، تمام ویژگی‌های نیک را داری که هیچ‌کس دیگری به این زیبایی و جذابیت نیست؟
این بگفتند از تعجب زآنکه بود
در نظرشان ز ابتداء بس بی نمود
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افراد به خاطر تعجبی که داشتند، این موضوع را مطرح کردند، زیرا از نظر آن‌ها در ابتدا هیچ نشانه‌ای از وجود آن چیز وجود نداشت.
چون بدیدندش به آن فرّ و شکوه
بس عجیب آمد به چشم آن گروه
هوش مصنوعی: وقتی آن افراد او را با آن زیبایی و عظمت شگفت‌انگیز دیدند، به چشمشان بسیار عجیب و جالب آمد.
گفت آری یوسفم من بی سخن
بر سر این باشد نشان ز اجداد من
هوش مصنوعی: او گفت: بله، من یوسف هستم، و نشانه‌ام بر این است که در صحبت کردن نیاز به کلام ندارم، بلکه این نشان از نسل‌های گذشته‌ام است.
و اینست بنیامین برادر مر مرا
که بزادستیم از یک مادرا
هوش مصنوعی: این شخص، بنیامین، برادر من است که هر دو از یک مادر زاده شده‌ایم.
حق به ما از فضل خود منّت نهاد
از سلامت وز کرامت وز رشاد
هوش مصنوعی: خداوند از روی لطف و بخشش خود به ما نیکی کرده است، از نعمت سلامتی، بزرگی و راهنمایی.
زآنکه هر کس کو بترسد از خدای
هم نماید صبر در رنج و بلای
هوش مصنوعی: هر کس که از خدا بترسد، در برابر سختی‌ها و مشکلات صبر خواهد کرد.
پس خدا ضایع نسازد بالیقین
در دو عالم هیچ اجر محسنین
هوش مصنوعی: خداوند قطعاً در هیچ‌یک از دو جهان پاداش نیکوکاران را از بین نمی‌برد.
گفت با الله برگزیدت حق به ما
از کمال سیرت و حسن و سخا
هوش مصنوعی: فرمود: خداوند به خاطر کمال شخصیت، زیبایی و generosity (سخاوت) تو، تو را انتخاب کرده است.
مر تو را بود این نکویی در سرشت
بود ما را هم سرشت افعال زشت
هوش مصنوعی: تو دارای خصلت نیکو هستی، اما ما به خاطر طبیعت‌مان، کارهای زشت انجام می‌دهیم.
زآنچه کردیم از عملها بر خلاف
بر خطای خویش داریم اعتراف
هوش مصنوعی: ما به اشتباهات خودمان اعتراف می‌کنیم؛ چون کارهایی که انجام دادیم، خلاف آنچه باید می‌بود، بوده است.
گفت یوسف بر شما امروز پس
هیچ نبود سرزنش از هیچ کس
هوش مصنوعی: یوسف امروز به شما می‌گوید که هیچ‌چیز مانع سرزنش هیچ‌کس نیست.
حق بیامرزد شما را بیگمان
کوست بخشنده تر از بخشندگان
هوش مصنوعی: خداوند شما را بیامرزد، او به‌راستی بخشنده‌تر از همه بخشندگان است.
روز فتح مکه گفتا مصطفی(ص)
مکیان را چون کنم من با شما
هوش مصنوعی: در روز فتح مکه، پیامبر (ص) به مکّی‌ها فرمود: حالا با شما چه کار کنم؟
مر گمانتان چیست بر من کز حدود
بر شما جاری نمایم سخت و زود
هوش مصنوعی: شما چه تصوری از من دارید که فکر می‌کنید می‌توانم سرسختی و سخت‌گیری را به‌راحتی بر شما اعمال کنم؟
مکیان از خوف او سوی حرم
جسته بودندی پناه از بیش و کم
هوش مصنوعی: مکه‌نشینان به دلیل ترس از او به سمت حرم پناه می‌بردند و از هر گونه کم و کاستی در امان بودند.
آنچه با من کرده اید از هر قبیل
خود شما دانید بی حرف و دلیل
هوش مصنوعی: شما خودتان می‌دانید که با من چه کرده‌اید و نیازی به گفتن و توضیح دادن نیست.
ظنّتان بر من چه باشد خود شما
مر تلافی را هم از آن کردها
هوش مصنوعی: شما درباره من چه فکر می‌کنید؟ خودتان نیز از رفتارهای قبلی‌تان عذرخواهی کنید.
ظنّمان گفتند نبود جز به خیر
در تو چون در جود ممتازی ز غیر
هوش مصنوعی: گفتند که در تو جز خوشی وجود ندارد، زیرا که تو در بخشش و مهربانی از دیگران ممتاز و بی‌نظیری.
تو کریمی هم پدر بودت کریم
چون نبخشایی بر این مشت لئیم
هوش مصنوعی: تو از سادگی و بزرگواری خانواده‌ای، اما اگر به این آدم پست و بی‌احساس رحم نکنی، شکلی از لطف و بزرگواری را از خود نشان نداده‌ای.
گفت خواهم با شما کرد آنچه پیش
کرد یوسف با برادرهای خویش
هوش مصنوعی: می‌گوید قصد دارم با شما همان کاری را کنم که یوسف با برادرانش انجام داد.
پس نوازش کرد اخوان را چنان
که نبُد گویی به یاد افعالشان
هوش مصنوعی: پس به دوستانش محبت و لطفی کرد که گویی به یاد کارهایشان نبود.
بلکه گویی بود ، از ایشان، او خجل
تا نباشند از عملها منفعل
هوش مصنوعی: انگار که او از آنها شرم زده است تا مبادا به خاطر کارهایشان باعث ناراحتی و خجالت دیگران شوند.