گنجور

۲۹- آیات ۸۷ تا ۸۹

یٰا بَنِیَّ اِذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لاٰ تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اَللّٰهِ إِنَّهُ لاٰ یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْکٰافِرُونَ (۸۷) فَلَمّٰا دَخَلُوا عَلَیْهِ قٰالُوا یٰا أَیُّهَا اَلْعَزِیزُ مَسَّنٰا وَ أَهْلَنَا اَلضُّرُّ وَ جِئْنٰا بِبِضٰاعَةٍ مُزْجٰاةٍ فَأَوْفِ لَنَا اَلْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنٰا إِنَّ اَللّٰهَ یَجْزِی اَلْمُتَصَدِّقِینَ (۸۸) قٰالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مٰا فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جٰاهِلُونَ (۸۹)

ای پسران من بروید پس تفحص کنید از یوسف و برادرش و نومید مشوید از رحمت خدا بدرستی که نومید نمی‌شود از رحمت خدا مگر گروه کافران (۸۷) پس چون داخل شدند بر او گفتند ای عزیز مس کرد ما را و کسان ما را آزار و آورده‌ایم مایه تجارت اندکی پس تمام نمای ما را پیمانه و تصدق کن بر ما بدرستی که خدا جزا می‌دهد صدقه‌دهندگان را (۸۸) گفت آیا دانستید آنچه را کردید بیوسف و برادرش هنگامی که شما بودید نادانان (۸۹)

پس بگفت او یَا بَنِی اذْهَبُواْ
میکنید از یوسف من جستجو
نی شوید از رحمت حق نا امید
راحت از روحش به ما خواهد رسید
مینگردد نا امید از رحمتش
جز که او کافر بود بر حضرتش
پس به یوسف نامه ای بنوشت او
کاینست از یعقوب پیغمبر به تو
که ملیک مصر و صاحب رفعتی
بر تو حق داده است ملک و نعمتی
اهل بیت درد و اندوهیم ما
حق موکل کرده بهر ما بلا
جملۀ اجداد ما تا بوالبشر
در بلاء بودند غرقه سر به سر
بود فرزندی که در سامان من
دوست تر بود او ز فرزندان من
پس ببردندش برادرهای او
سوی صحراء ماند خالی جای او
پس بگفتند آنکه او را خورده گرگ
گشت بر من درد و اندوهش بزرگ
چشم من از فرقتش گردیده کور
گریه بس کردم به هر شام و سحور
یک برادر داشت از مادر که من
زو تسلّی داشتم اندر محن
تو به دزدی کرده ای او را به بند
از تو این تهمت به ما نبود پسند
ما نه ایم از خاندانی که به ما
باشد این نسبت سزاوار و روا
گر که نفرستی به من، غمخوار من
پس بترس از آه آتشبار من
میکنم بر تو دعائی در سحر
که به پشت هفتمت بخشد اثر
ریشه ات از بُن براندازم تمام
از من است این بر تو حجت والسلام
پس به فرزندان سپرد آن نامه را
تا برند آن ماه زرین جامه را
هم برند از کشک و پشم و روغنش
هدیه از کنعان به وجهی احسنش
پس چو در مصر آمدند ایشان فرود
متفق گشتند با روئیل زود
پس به درگاه ملک داخل شدند
نامۀ یعقوب را حامل شدند
پس بگفتند ای عزیز نیک بخت
گشته بر ما و اهل ما بس کار سخت
از بضاعت اندکی آورده ایم
وآن بر احسانت بهانه کرده ایم
مختلف باشند ارباب خبر
که چه بوده است آن بضاعت در نظر
بوده چیزی که نیرزد درهمی
پس ببردند آن به درگاهش همی
کیل را پس کن ز بهر ما تمام
کن تصدّق بی بهایی ده طعام
حق دهد بخشندگان را مر جزاء
پیش از آنی که دهند ایشان عطاء
نامۀ یعقوب را هم پیش تخت
بر نهادندی به فیروزی بخت
چون بخواند او نامه را بگریست زار
رفت از دستش عنان اختیار
رو به اخوان کرد و گفت آیا شما
هیچ دیدید آنچه کردید از جفا
در جهان با یوسف و هم با اخیه
که نبود از فعلها آن را شبیه
چون شما نادان و هم جاهل بُدید
سخت از قطع رحم غافل بُدید
این نگفت او بر طریق سرزنش
در کریمان نیست این وصف و روش
خواست تا یابند در نفس انتباه
هم رسد غفرانشان زود از اِله
پس بر ایشان برفکند از رخ نقاب
بی حجابش تا ببینند آفتاب
مر ورا از روی و مو بشناختند
خویش را بر پای او انداختند
۲۸- آیات ۸۳ تا ۸۶: قٰالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَی اَللّٰهُ أَنْ یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ اَلْعَلِیمُ اَلْحَکِیمُ (۸۳) وَ تَوَلّٰی عَنْهُمْ وَ قٰالَ یٰا أَسَفیٰ عَلیٰ یُوسُفَ وَ اِبْیَضَّتْ عَیْنٰاهُ مِنَ اَلْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ (۸۴) قٰالُوا تَاللّٰهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتّٰی تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ اَلْهٰالِکِینَ (۸۵) قٰالَ إِنَّمٰا أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اَللّٰهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّٰهِ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ (۸۶)۳۰- آیات ۹۰ تا ۹۲: قٰالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قٰالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هٰذٰا أَخِی قَدْ مَنَّ اَللّٰهُ عَلَیْنٰا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یُضِیعُ أَجْرَ اَلْمُحْسِنِینَ (۹۰) قٰالُوا تَاللّٰهِ لَقَدْ آثَرَکَ اَللّٰهُ عَلَیْنٰا وَ إِنْ کُنّٰا لَخٰاطِئِینَ (۹۱) قٰالَ لاٰ تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ اَلْیَوْمَ یَغْفِرُ اَللّٰهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ اَلرّٰاحِمِینَ (۹۲)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یٰا بَنِیَّ اِذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لاٰ تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اَللّٰهِ إِنَّهُ لاٰ یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْکٰافِرُونَ (۸۷) فَلَمّٰا دَخَلُوا عَلَیْهِ قٰالُوا یٰا أَیُّهَا اَلْعَزِیزُ مَسَّنٰا وَ أَهْلَنَا اَلضُّرُّ وَ جِئْنٰا بِبِضٰاعَةٍ مُزْجٰاةٍ فَأَوْفِ لَنَا اَلْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنٰا إِنَّ اَللّٰهَ یَجْزِی اَلْمُتَصَدِّقِینَ (۸۸) قٰالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مٰا فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جٰاهِلُونَ (۸۹)
هوش مصنوعی: ای فرزندان من، بروید و از یوسف و برادرش خبری بگیرید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا تنها کافران هستند که از رحمت خدا ناامید می‌شوند. وقتی که به یوسف رسیدند، گفتند: ای عزیز، به ما و خانواده‌امان سختی رسیده است و با کالای کم‌ارزشی آمده‌ایم، بنابراین کیسه‌ ما را پر کن و به ما صدقه بده، چرا که خداوند نیکوکاران را پاداش می‌دهد. یوسف پرسید: آیا می‌دانید با یوسف و برادرش چه کردید در حالیکه نادان بودید؟
ای پسران من بروید پس تفحص کنید از یوسف و برادرش و نومید مشوید از رحمت خدا بدرستی که نومید نمی‌شود از رحمت خدا مگر گروه کافران (۸۷) پس چون داخل شدند بر او گفتند ای عزیز مس کرد ما را و کسان ما را آزار و آورده‌ایم مایه تجارت اندکی پس تمام نمای ما را پیمانه و تصدق کن بر ما بدرستی که خدا جزا می‌دهد صدقه‌دهندگان را (۸۸) گفت آیا دانستید آنچه را کردید بیوسف و برادرش هنگامی که شما بودید نادانان (۸۹)
هوش مصنوعی: ای پسران من، به جستجوی یوسف و برادرش بروید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا تنها کافران از رحمت خدا ناامید می‌شوند. وقتی که به او رسیدند، گفتند: ای عزیز، ما و خانواده‌امان به زحمت افتاده‌ایم و تنها مقداری کالا برای تجارت با خود آورده‌ایم، پس لطفاً ما را در این کار کمک کن، چون خداوند پاداش‌دهنده صدقه‌دهندگان است. او گفت: آیا نمی‌دانید چه کارهایی که با یوسف و برادرش کردید، وقتی که نادان بودید؟
پس بگفت او یَا بَنِی اذْهَبُواْ
میکنید از یوسف من جستجو
هوش مصنوعی: او به فرزندانش گفت: «بروید و از یوسف، برادر کوچک‌تان، جستجو کنید.»
نی شوید از رحمت حق نا امید
راحت از روحش به ما خواهد رسید
هوش مصنوعی: از رحمت خداوند ناامید نشوید، زیرا آرامش روح او به ما خواهد رسید.
مینگردد نا امید از رحمتش
جز که او کافر بود بر حضرتش
هوش مصنوعی: هیچ کس جز کافر نیست که از رحمت خدا ناامید شود.
پس به یوسف نامه ای بنوشت او
کاینست از یعقوب پیغمبر به تو
هوش مصنوعی: او نامه‌ای به یوسف نوشت و در آن گفت که این نامه از یعقوب، پیامبر، به توست.
که ملیک مصر و صاحب رفعتی
بر تو حق داده است ملک و نعمتی
هوش مصنوعی: خدای بزرگ و مقام‌دار مصر به تو عزت و نعمت بخشیده است.
اهل بیت درد و اندوهیم ما
حق موکل کرده بهر ما بلا
هوش مصنوعی: ما از اهل بیت پیامبر هستیم و دچار درد و اندوهیم. ما به خاطر مشکلاتی که داریم، به خداوند توکل کرده‌ایم.
جملۀ اجداد ما تا بوالبشر
در بلاء بودند غرقه سر به سر
هوش مصنوعی: اجداد ما از زمان آدم، در مشکلات و دشواری‌ها غرق بودند و همچنان درگیر آن هستند.
بود فرزندی که در سامان من
دوست تر بود او ز فرزندان من
هوش مصنوعی: فرزندی در زندگی‌ام بود که نسبت به همه فرزندانم به او بیشتر علاقه داشتم.
پس ببردندش برادرهای او
سوی صحراء ماند خالی جای او
هوش مصنوعی: برادران او او را به سوی بیابان بردند و در آنجا جایی که او بود خالی ماند.
پس بگفتند آنکه او را خورده گرگ
گشت بر من درد و اندوهش بزرگ
هوش مصنوعی: گفتند کسی که مورد حمله گرگ قرار گرفته، حالا من هم از درد و اندوه او بسیار ناراحتم.
چشم من از فرقتش گردیده کور
گریه بس کردم به هر شام و سحور
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر دوری او نابینا شده و به اندازه کافی در هر شب و صبح گریه کرده‌ام.
یک برادر داشت از مادر که من
زو تسلّی داشتم اندر محن
هوش مصنوعی: من یک برادر از مادرم داشتم که در سختی‌ها و مشکلات، برای من آرامش بخش بود.
تو به دزدی کرده ای او را به بند
از تو این تهمت به ما نبود پسند
هوش مصنوعی: تو او را به دست آورده‌ای، اما این اتهام که تو دزد هستی، برای ما قابل قبول نیست.
ما نه ایم از خاندانی که به ما
باشد این نسبت سزاوار و روا
هوش مصنوعی: ما از خانواده‌ای نیستیم که این نسبت به ما مناسب و شایسته باشد.
گر که نفرستی به من، غمخوار من
پس بترس از آه آتشبار من
هوش مصنوعی: اگر از من دور نشوی و به فکر من نباشی، باید از درد و غم من که همچون آتش سوزان است بترسی.
میکنم بر تو دعائی در سحر
که به پشت هفتمت بخشد اثر
هوش مصنوعی: در صبحگاهی، برای تو دعایی می‌کنم که برکت و تأثیر آن به پشت هفتمت برسد.
ریشه ات از بُن براندازم تمام
از من است این بر تو حجت والسلام
هوش مصنوعی: من تمام مشکلات و دردسرهای تو را به خودم نسبت می‌دهم و می‌خواهم ریشه آنها را از اساس از بین ببرم. دلیل و برهان من برای این کار فقط خود من هستم و دیگر هیچ.
پس به فرزندان سپرد آن نامه را
تا برند آن ماه زرین جامه را
هوش مصنوعی: پس او نامه را به فرزندانش داد تا آن لباس طلایی را به آن ماه، یعنی به او، برسانند.
هم برند از کشک و پشم و روغنش
هدیه از کنعان به وجهی احسنش
هوش مصنوعی: آنها با استفاده از کشک، پشم و روغن، هدیه‌ای از سرزمین کنعان را به بهترین شکل ممکن ارائه کردند.
پس چو در مصر آمدند ایشان فرود
متفق گشتند با روئیل زود
هوش مصنوعی: وقتی که آنان به مصر رسیدند، به سرعت با روئیل هم‌نظر و هم‌رأی شدند.
پس به درگاه ملک داخل شدند
نامۀ یعقوب را حامل شدند
هوش مصنوعی: آن‌ها به دربار پادشاه وارد شدند و نامه‌ی یعقوب را با خود آوردند.
پس بگفتند ای عزیز نیک بخت
گشته بر ما و اهل ما بس کار سخت
هوش مصنوعی: پس گفتند: ای عزیز و نیکبخت، بر ما و خانواده‌ام کارهای سخت و دشواری بوجود آمده است.
از بضاعت اندکی آورده ایم
وآن بر احسانت بهانه کرده ایم
هوش مصنوعی: ما با داشته‌های اندک خود به نزد تو آمده‌ایم و همین را به عنوان دلیلی برای طلب رحم و لطف تو قرار داده‌ایم.
مختلف باشند ارباب خبر
که چه بوده است آن بضاعت در نظر
هوش مصنوعی: نظر اربابان خبر درباره آنچه گذشته، متفاوت است و هر کدام به نوعی به موضوع نگاه می‌کنند.
بوده چیزی که نیرزد درهمی
پس ببردند آن به درگاهش همی
هوش مصنوعی: چیزی بوده که ارزش چندانی نداشته و آن را به درگاه او برده‌اند.
کیل را پس کن ز بهر ما تمام
کن تصدّق بی بهایی ده طعام
هوش مصنوعی: مقدار غذا را برای ما اندازه‌گیری کن و به ما هدیه بده، هرچند که ارزشی ندارد.
حق دهد بخشندگان را مر جزاء
پیش از آنی که دهند ایشان عطاء
هوش مصنوعی: خداوند پاداش دهندگان را قبل از آنکه چیزی ببخشند، حق می‌دهد.
نامۀ یعقوب را هم پیش تخت
بر نهادندی به فیروزی بخت
هوش مصنوعی: نامه یعقوب را هم نزد تخت سلطنت قرار دادند تا بخت خوب و موفقیتی حاصل شود.
چون بخواند او نامه را بگریست زار
رفت از دستش عنان اختیار
هوش مصنوعی: وقتی او نامه را خواند، با حالتی اندوهگین و اشک‌آلود به گریه افتاد و اختیارش را از دست داد.
رو به اخوان کرد و گفت آیا شما
هیچ دیدید آنچه کردید از جفا
هوش مصنوعی: او به اخوان نگاه کرد و پرسید آیا شما تا به حال متوجه شده‌اید که چه ظلمی به ما وارد کرده‌اید؟
در جهان با یوسف و هم با اخیه
که نبود از فعلها آن را شبیه
هوش مصنوعی: در این دنیا، یوسف و برادرانش با هم نیستند و هیچ یک از اعمالشان شبیه به یکدیگر نیست.
چون شما نادان و هم جاهل بُدید
سخت از قطع رحم غافل بُدید
هوش مصنوعی: چون شما نادان و جهل‌زده هستید، به شدت از بریدن رابطه‌ها بی‌خبر هستید.
این نگفت او بر طریق سرزنش
در کریمان نیست این وصف و روش
هوش مصنوعی: او در اینجا نمی‌گوید که انسان‌های نیکوکار باید به سرزنش دیگران بپردازند؛ بلکه چنین رفتار و خصیصه‌ای در طبیعت شخصیت‌های بزرگ و سخاوتمند نیست.
خواست تا یابند در نفس انتباه
هم رسد غفرانشان زود از اِله
هوش مصنوعی: او خواست که در درون خود آگاهی و بیداری را بیابد، و به همین دلیل متوجه شد که بخشش الهی به سرعت به او می‌رسد.
پس بر ایشان برفکند از رخ نقاب
بی حجابش تا ببینند آفتاب
هوش مصنوعی: پس او از چهره‌اش پرده برمی‌دارد تا مردم نور آفتاب را ببینند.
مر ورا از روی و مو بشناختند
خویش را بر پای او انداختند
هوش مصنوعی: او را فقط از روی صورت و موهایش شناختند و به خاطر او خود را به زمین انداختند.