گنجور

۱۷- آیات ۴۳ تا ۴۶

وَ قٰالَ اَلْمَلِکُ إِنِّی أَریٰ سَبْعَ بَقَرٰاتٍ سِمٰانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجٰافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاٰتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یٰابِسٰاتٍ یٰا أَیُّهَا اَلْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی رُءْیٰایَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّءْیٰا تَعْبُرُونَ (۴۳) قٰالُوا أَضْغٰاثُ أَحْلاٰمٍ وَ مٰا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ اَلْأَحْلاٰمِ بِعٰالِمِینَ (۴۴) وَ قٰالَ اَلَّذِی نَجٰا مِنْهُمٰا وَ اِدَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُکُمْ بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ (۴۵) یُوسُفُ أَیُّهَا اَلصِّدِّیقُ أَفْتِنٰا فِی سَبْعِ بَقَرٰاتٍ سِمٰانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجٰافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاٰتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یٰابِسٰاتٍ لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَی اَلنّٰاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ (۴۶)

و گفت پادشاه بدرستی که من می‌بینم هفت گاو فربه که می‌خورند آنها را هفت گاو لاغر و هفت خوشه گندم سبز و هفت خوشه دیگر همه خشک ای گروه معبران فتوی دهید مرا در خواب من اگر هستید که خوابها را تعبیر می‌کنید (۴۳) گفتند این خوابهای آشفته است و نیستیم ما بتعبیر خوابهای آشفته دانایان (۴۴) و گفت آنکه رهایی یافته بود از آن دو یار و بخاطرش آمد سخن یوسف پس از مدتی من آگاه کنم شما را بتأویلش پس بفرستید مرا نزد یوسف (۴۵) ای یوسف ای بسیار راستگوی اعلام نما بما تعبیر را در اینکه هفت گاو فربه که می‌خوردندشان هفت گاو لاغر و هفت خوشۀ گندم سبز و هفت دیگر خشکها باشد که من برگردم بسوی مردمان باشد که ایشان بدانند (۴۶)

« خواب دیدن ملک مصر »

دید ریّان ملک این گونه خواب
کآمدند از جوی خشکی بی ز آب
هفت گاو فربه و خوردند زود
هفت گاو لاغر آنها را که بود
فربهان را چونکه خوردند از مراد
بر شکمهاشان نشد چیزی زیاد
هفت خوشۀ سبز با اثمار نو
هفت دیگر خشک و نزدیک درو
خشکها پیچیده بر آن سبزها
زیر خود کردند پنهان جمله را
پس ملک گفت ای گروه کاهنان
آگهم سازید بر خوابی چنان
گر شما از علم رؤیا آگهید
نه از طریق علم و حکمت گمرهید
پس بگفتند آن جماعت با خدیو
کاین مگر باشد ز تسویلات دیو
خوابت اعنی فاسد و بیهوده است
از خیالات طبیعت بوده است
ما نه داناییم بر این خوابها
بلکه دانیم ار بود ز آدابها
رؤیت شوریده را تعبیر نیست
گر ندانیم این ز ما تقصیر نیست
شد فرو ریّان به فکر از خواب خویش
یادش آمد ساقی از احوال پیش
وآنکه یوسف گفت در زندان به او
یادِ من کن نزد شه در گفتگو
آمدش از بعد ایّامی زیاد
زآن غریب مانده در زندان به یاد
گفت من بدهم خبر زین خوابتان
پس فرستیدم به زندان این زمان
تا بپرسم زآنکه بر تعبیر خواب
دارد آگاهی، نکو آرم جواب
هست در زندان کسی کو آگه است
گویی او را بر حقیقت ها ره است
گفت ریّان زود رو آور خبر
سوی زندان گشت ساقی ره سپر
گفت ای یوسف که صدّیقی به قول
ده خبر ما را ز خوابی پر ز هول
هفت گاو فربه آمد ره سپرد
هفت گاو لاغر آنها را بخورد
هفت خوشۀ سبز بود اندر عیان
هفت خوشۀ خشک پیچید اندر آن
سبزها را خشک کردند از شتاب
جمله نادانند زین گو تو جواب
تا چه گردم باز سوی پادشاه
گویم آنچه بشنوم بی اشتباه
شاید از فضل تو یابند اطلاع
هم ز سرّ خواب خود بی امتناع
۱۶- مناجات: بار الهی حق یعقوب وفی۱۸- آیت ۴۷ تا ۵۲: قٰالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَباً فَمٰا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ إِلاّٰ قَلِیلاً مِمّٰا تَأْکُلُونَ (۴۷) ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ سَبْعٌ شِدٰادٌ یَأْکُلْنَ مٰا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاّٰ قَلِیلاً مِمّٰا تُحْصِنُونَ (۴۸) ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ عٰامٌ فِیهِ یُغٰاثُ اَلنّٰاسُ وَ فِیهِ یَعْصِرُونَ (۴۹) وَ قٰالَ اَلْمَلِکُ اِئْتُونِی بِهِ فَلَمّٰا جٰاءَهُ اَلرَّسُولُ قٰالَ اِرْجِعْ إِلیٰ رَبِّکَ فَسْئَلْهُ مٰا بٰالُ اَلنِّسْوَةِ اَللاّٰتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ (۵۰) قٰالَ مٰا خَطْبُکُنَّ إِذْ رٰاوَدْتُنَّ یُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حٰاشَ لِلّٰهِ مٰا عَلِمْنٰا عَلَیْهِ مِنْ سُوءٍ قٰالَتِ اِمْرَأَةُ اَلْعَزِیزِ اَلْآنَ حَصْحَصَ اَلْحَقُّ أَنَا رٰاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۵۱) ذٰلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَ أَنَّ اَللّٰهَ لاٰ یَهْدِی کَیْدَ اَلْخٰائِنِینَ (۵۲)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ قٰالَ اَلْمَلِکُ إِنِّی أَریٰ سَبْعَ بَقَرٰاتٍ سِمٰانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجٰافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاٰتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یٰابِسٰاتٍ یٰا أَیُّهَا اَلْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی رُءْیٰایَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّءْیٰا تَعْبُرُونَ (۴۳) قٰالُوا أَضْغٰاثُ أَحْلاٰمٍ وَ مٰا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ اَلْأَحْلاٰمِ بِعٰالِمِینَ (۴۴) وَ قٰالَ اَلَّذِی نَجٰا مِنْهُمٰا وَ اِدَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُکُمْ بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ (۴۵) یُوسُفُ أَیُّهَا اَلصِّدِّیقُ أَفْتِنٰا فِی سَبْعِ بَقَرٰاتٍ سِمٰانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجٰافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاٰتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یٰابِسٰاتٍ لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَی اَلنّٰاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ (۴۶)
هوش مصنوعی: ملک گفت: «من هفت گاو چاق می‌بینم که هفت گاو لاغر آن‌ها را می‌خورند و همچنین هفت خوشه سبز و دیگر خوشه‌های خشک». سپس از جمعیت خواست که اگر توانایی تعبیر رؤیا دارند، او را راهنمایی کنند. آن‌ها پاسخ دادند: «این‌ها فقط خواب‌های پریشان هستند و ما در تعبیر خواب‌ها تخصص نداریم». در این حین، یکی از افرادی که از آن‌ها نجات یافته بود و بعداً به ذهنش رسید گفت: «من شما را از تعبیر آن آگاه می‌کنم، پس مرا بفرستید». او به یوسف اشاره کرد و گفت: «ای یوسف، تو که راستگو هستی، درباره هفت گاو چاق که هفت گاو لاغر آن‌ها را می‌خورند و همچنین هفت خوشه سبز و دیگر خوشه‌های خشک، به ما بگو؛ شاید بتوانم به مردم برگردم و آن‌ها را آگاه کنم».
و گفت پادشاه بدرستی که من می‌بینم هفت گاو فربه که می‌خورند آنها را هفت گاو لاغر و هفت خوشه گندم سبز و هفت خوشه دیگر همه خشک ای گروه معبران فتوی دهید مرا در خواب من اگر هستید که خوابها را تعبیر می‌کنید (۴۳) گفتند این خوابهای آشفته است و نیستیم ما بتعبیر خوابهای آشفته دانایان (۴۴) و گفت آنکه رهایی یافته بود از آن دو یار و بخاطرش آمد سخن یوسف پس از مدتی من آگاه کنم شما را بتأویلش پس بفرستید مرا نزد یوسف (۴۵) ای یوسف ای بسیار راستگوی اعلام نما بما تعبیر را در اینکه هفت گاو فربه که می‌خوردندشان هفت گاو لاغر و هفت خوشۀ گندم سبز و هفت دیگر خشکها باشد که من برگردم بسوی مردمان باشد که ایشان بدانند (۴۶)
هوش مصنوعی: پادشاه با حیرت گفت که در خواب دیدم هفت گاو چاق وجود دارند که توسط هفت گاو لاغر خورده می‌شوند و همچنین هفت خوشه گندم سبز و هفت خوشه دیگر خشک. ای گروه معبران، اگر می‌توانید خواب‌های مرا تعبیر کنید، به من بگویید. آنها پاسخ دادند که این خواب‌ها پیچیده است و ما توانایی تعبیر خواب‌های پیچیده را نداریم. سپس یکی از دو زندانی که نجات یافته بود به یاد یوسف افتاد و گفت که من شما را از تأویل خواب آگاه می‌کنم، پس مرا به نزد یوسف بفرستید. او به یوسف گفت: ای یوسف راستگو، تعبیر این خواب را به ما بگو تا مردم بدانند.
« خواب دیدن ملک مصر »
هوش مصنوعی: خواب دیدن در مورد پادشاهی مصر به معنای دریافت پیام یا آگاهی از وقایع آینده به وسیله خواب است. این خواب می‌تواند نشانه‌هایی از تغییرات مهم یا تصمیمات بزرگ در زندگی فرد باشد. در این خواب، ممکن است نمادهایی از قدرت، ثروت و مسئولیت وجود داشته باشد که به نوعی به وضعیت یا احساسات خواب بیننده مرتبط است.
دید ریّان ملک این گونه خواب
کآمدند از جوی خشکی بی ز آب
هوش مصنوعی: ریّان، پادشاه، دید که این‌چنین خواب آمده و از جوی خشک بی‌آب به سوی او حرکت کردند.
هفت گاو فربه و خوردند زود
هفت گاو لاغر آنها را که بود
هوش مصنوعی: هفت گاو چاق که به خوبی تغذیه شده بودند، به سرعت هفت گاو لاغر را که در آنجا حضور داشتند، خوردند.
فربهان را چونکه خوردند از مراد
بر شکمهاشان نشد چیزی زیاد
هوش مصنوعی: زمانی که فربه‌ها را خوردند، از آرزوها و خواسته‌هایشان برای شکم‌هایشان چیزی افزوده نشد.
هفت خوشۀ سبز با اثمار نو
هفت دیگر خشک و نزدیک درو
هوش مصنوعی: هفت خوشه سبز و پرثمر در حال رشد هستند، در حالی که هفت خوشه دیگر خشک شده و به زمان برداشت نزدیک می‌شوند.
خشکها پیچیده بر آن سبزها
زیر خود کردند پنهان جمله را
هوش مصنوعی: خشک‌ها زیر سبزها را پنهان کردند و همه را در خود گرفتند.
پس ملک گفت ای گروه کاهنان
آگهم سازید بر خوابی چنان
هوش مصنوعی: پس فرمانروا به جمع کاهنان گفت که مرا از خواب و رویایی که دیده‌ام، آگاه کنید و روشن کنید که چه معنایی دارد.
گر شما از علم رؤیا آگهید
نه از طریق علم و حکمت گمرهید
هوش مصنوعی: اگر شما به حقیقت خواب‌ها و رؤیاها آگاه باشید، دیگر از طریق علم و حکمت سردرگم نخواهید بود.
پس بگفتند آن جماعت با خدیو
کاین مگر باشد ز تسویلات دیو
هوش مصنوعی: پس آن گروه به پادشاه گفتند که آیا این حالت ناشی از فریب‌ها و نیرنگ‌های شیطان نیست؟
خوابت اعنی فاسد و بیهوده است
از خیالات طبیعت بوده است
هوش مصنوعی: خواب تو بیهوده و بی‌معنی است و به خاطر تصورات دنیوی و طبیعی است.
ما نه داناییم بر این خوابها
بلکه دانیم ار بود ز آدابها
هوش مصنوعی: ما در مورد این خواب‌ها آگاهی نداریم، اما می‌دانیم اگر خواب‌ها به آداب و رسوم وابسته باشند، قابل فهم‌تر خواهند بود.
رؤیت شوریده را تعبیر نیست
گر ندانیم این ز ما تقصیر نیست
هوش مصنوعی: دیدن کسی که در حالت جنون و شیدایی است، اگر تفسیر و توضیحی نداشته باشیم، تقصیری از ما نیست.
شد فرو ریّان به فکر از خواب خویش
یادش آمد ساقی از احوال پیش
هوش مصنوعی: در این بیت، گویا شخصی از خواب بیدار شده و به فکر در مورد گذشته‌اش و تجربیاتش می‌افتد. یادش می‌آید که چگونه در گذشته، ساقی (جامه‌دار یا نوشیدنی‌دهنده) با او بوده و احوالات آن زمان را به یاد می‌آورد. این حالت نشان‌دهندهٔ یک بازنگری در زندگی و تفکر در مورد لحظات گذشته است.
وآنکه یوسف گفت در زندان به او
یادِ من کن نزد شه در گفتگو
هوش مصنوعی: یوسف در زندان به کسی که به او قول داده بود یادش را نزد پادشاه ببرد، گفت: در گفتگو با پادشاه از من یاد کن.
آمدش از بعد ایّامی زیاد
زآن غریب مانده در زندان به یاد
هوش مصنوعی: بعد از روزهای زیادی که گذشت، به یاد آن فرد غریبی که در زندان مانده بود، به سراغش آمد.
گفت من بدهم خبر زین خوابتان
پس فرستیدم به زندان این زمان
هوش مصنوعی: گفتم که من خبر خواب شما را بدهم، بنابراین این زمان شما را به زندان فرستادم.
تا بپرسم زآنکه بر تعبیر خواب
دارد آگاهی، نکو آرم جواب
هوش مصنوعی: می‌خواهم از کسی که در تفسیر خواب مهارت دارد بپرسم، تا پاسخ خوبی بگیرم.
هست در زندان کسی کو آگه است
گویی او را بر حقیقت ها ره است
هوش مصنوعی: کسی در زندان است که به حقیقت‌ها آگاهی دارد، انگار او را به سمت واقعیت‌ها هدایت کرده‌اند.
گفت ریّان زود رو آور خبر
سوی زندان گشت ساقی ره سپر
هوش مصنوعی: ریّان به سرعت از خبر زندان آگاه شد و به ساقی گفت که راهی را در پیش بگیرد.
گفت ای یوسف که صدّیقی به قول
ده خبر ما را ز خوابی پر ز هول
هوش مصنوعی: افرادی به یوسف می‌گویند که تو راستگویی و صداقت داری. حالا، خبر ما را از خوابی که پر از ترس و دلهره بوده، به ما برسان.
هفت گاو فربه آمد ره سپرد
هفت گاو لاغر آنها را بخورد
هوش مصنوعی: هفت گاو چاق و چیل به راه افتادند و در همین حین، هفت گاو لاغر آنها را خوردند.
هفت خوشۀ سبز بود اندر عیان
هفت خوشۀ خشک پیچید اندر آن
هوش مصنوعی: در این تصویر، هفت خوشه سبز و تازه به وضوح نمایان است، در حالی که هفت خوشه خشک و پژمرده در آن محو شده‌اند.
سبزها را خشک کردند از شتاب
جمله نادانند زین گو تو جواب
هوش مصنوعی: افرادی که به سرعت سبزه‌ها را خشک می‌کنند، ناآگاه و نادان هستند، پس تو باید به آنها پاسخ دهی.
تا چه گردم باز سوی پادشاه
گویم آنچه بشنوم بی اشتباه
هوش مصنوعی: من به دنبال ملاقات پادشاه هستم تا هر آنچه را که می‌شنوم بدون اشتباه به او بگویم.
شاید از فضل تو یابند اطلاع
هم ز سرّ خواب خود بی امتناع
هوش مصنوعی: شاید دیگران به کمک نیکی و دانش تو از راز خواب خود آگاه شوند، بدون اینکه از تو چیزی بخواهند.