گنجور

شمارهٔ ۷

کسی که کرد نفی تفسیر من
که این زوست باشد از پیش ازین
بخندد ابلیس بر آن بینوا
که این بود ز احمقان اولین
دو صد هزار نظم و نثر صفی
جهان نموده چون بهشت برین
تو اغشمی که نشنوی بوی گل
چه حاصلت ز سنبل و یاسمین
چه حاصل آنکه آفتاب منیر
بتابد آن بهر خفاش و عمین
صفی نرنجد از کلام حسود
که گفته حرفی از ره حقد و کین
ولیک باشدم از اینرو دریغ
که حق نموده لعن بر مفترین
بر او دهد خدای توفیق آن
که تا شود به بخردی همنشین

اطلاعات

وزن: مفاعلن مفاعلن فاعلن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی که کرد نفی تفسیر من
که این زوست باشد از پیش ازین
هوش مصنوعی: کسی که تفسیر من را رد کرد، باید بداند که این موضوع از قبل وجود داشته است.
بخندد ابلیس بر آن بینوا
که این بود ز احمقان اولین
هوش مصنوعی: ابلیس بر آن انسان بیچاره می‌خندد که او هم یکی از احمق‌ترین افراد است.
دو صد هزار نظم و نثر صفی
جهان نموده چون بهشت برین
هوش مصنوعی: دو صد هزار اثر نیکو از نظم و نثر در جهان ایجاد شده که مانند بهشت برین درخشان و زیبا هستند.
تو اغشمی که نشنوی بوی گل
چه حاصلت ز سنبل و یاسمین
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که اگر بوی گل را نشنوی، چه فایده‌ای برایت از سنبل و یاسمین خواهد بود؟
چه حاصل آنکه آفتاب منیر
بتابد آن بهر خفاش و عمین
هوش مصنوعی: چه فایده‌ای دارد اگر خورشید درخشان به درخشد، در حالی که نفعی برای خفاش‌ها و موجودات دیگر نداشته باشد؟
صفی نرنجد از کلام حسود
که گفته حرفی از ره حقد و کین
هوش مصنوعی: صفی از حرف‌های دشمنی که با کینه و حسادت گفته شده، ناراحت نمی‌شود.
ولیک باشدم از اینرو دریغ
که حق نموده لعن بر مفترین
هوش مصنوعی: اما من از این موضوع ناراحت هستم که خداوند لعنت کرده بر کسانی که نافرمانی می‌کنند.
بر او دهد خدای توفیق آن
که تا شود به بخردی همنشین
هوش مصنوعی: خداوند به او توفیق عطا کند تا هم‌نشینی با افراد دانا و خردمند برایش میسر شود.