شمارهٔ ۵
عجب آمدم که آمد ز تو مژدهٔ وصالی
که به عمر خود ندادم به وصالت احتمالی
بنما رخ ار چه شاهی ز حجاب طره گاهی
که شبی به روی ماهی نگرم ز بعد سالی
به تو زیید ار که خوبان به رخت شوند قربان
که ندید چشم دوران ز تو خوبتر جمالی
به فقیه طعنه کم زن به سیهدلی و خامی
که ندیده روی ماهت که نبرده ره به حالی
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عجب آمدم که آمد ز تو مژدهٔ وصالی
که به عمر خود ندادم به وصالت احتمالی
هوش مصنوعی: عجب است که خبر از وصالی از سوی تو رسید، در حالی که من در طول زندگیام حتی امیدی به وصال نداشتهام.
بنما رخ ار چه شاهی ز حجاب طره گاهی
که شبی به روی ماهی نگرم ز بعد سالی
هوش مصنوعی: اگر به من بگویی که زیباییات را نشان بده، هرچند که زیبایی تو مانند تاجی است که پوشیده شده، من میخواهم هر شب به چهرهات نگاه کنم، حتی اگر پس از سالها دوری باشد.
به تو زیید ار که خوبان به رخت شوند قربان
که ندید چشم دوران ز تو خوبتر جمالی
هوش مصنوعی: اگر تو زیبا هستی، خوبان هم برای تو قربانی میشوند؛ زیرا چشم زمان هرگز زیباییای بهتر از تو ندیده است.
به فقیه طعنه کم زن به سیهدلی و خامی
که ندیده روی ماهت که نبرده ره به حالی
هوش مصنوعی: به کسی که دانش و تجربه کمتری دارد، زیاد طعنه نزن، زیرا او از زیباییهای واقعی تو بیخبر است و درک درستی از حالت و وضعیت تو ندارد.