گنجور

شمارهٔ ۳۲

بسیج می کن ای فرخنده اوصاف
بشارت ده که سیمرغ آمد از قاف
غباری کز زمین در راه او خاست
مصفاتر بد از آئینه صاف
گذشت ادوار ما قبل از بد و نیک
از این پس دوره عدلست و انصاف
بزعم جرعه نوشان صفابخش
نماند اندر صراحی درد اجحاف

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بسیج می کن ای فرخنده اوصاف
بشارت ده که سیمرغ آمد از قاف
هوش مصنوعی: ای دارای صفات خوش، با شادی بشارت بده که سیمرغ از قاف آمده است.
غباری کز زمین در راه او خاست
مصفاتر بد از آئینه صاف
هوش مصنوعی: غبار و کثیفی که از زمین در مسیر او بلند شد، از آینه‌ی پاک و صاف هم ناپاک‌تر است.
گذشت ادوار ما قبل از بد و نیک
از این پس دوره عدلست و انصاف
هوش مصنوعی: ایام گذشته با خوبی و بدی سپری شد، اما اکنون زمان عدالت و انصاف فرارسیده است.
بزعم جرعه نوشان صفابخش
نماند اندر صراحی درد اجحاف
هوش مصنوعی: به نظر نوشندگان خوش‌ذوق، در این ظرف دیگر چیزی از شادی و نشاط باقی نمانده و تنها درد و رنج بی‌رحم وجود دارد.