گنجور

شمارهٔ ۴۵

من به ملک دل شهنشه بوده‌ام تا بوده‌ام
از رموز عشق آگه بوده‌ام تا بوده‌ام
دل بر آن گیسوی مشکین داده‌ام تا داده‌ام
محو آن رخسار چون مه بوده‌ام تا بوده‌ام
دفتر و سجاده یکسو هشته‌ام تا هشته‌ام
دور از زهاد ابله بوده‌ام تا بوده‌ام
درس عشق از خط ساقی خوانده‌ام تا خوانده‌ام
بحر علم علم الله بوده‌ام تا بوده‌ام
کوی جانان را به مژگان رفته‌ام تا رفته‌ام
خاک آن ایوان و درگه بوده‌ام تا بوده‌ام
راه با اهل طریقت رفته‌ام تا رفته‌ام
سالکان را رهبر و ره بوده‌ام تا بوده‌ام
از من آلوده دامان کسب پاکی در‌خور است
چون ز خودبینی منزه بوده‌ام تا بوده‌ام
بر کمال اهل معنی، بر ثبوت اهل فقر
خویش برهان موجه بوده‌ام تا بوده‌ام
گر ببخشد جرم عالم را صفی برجاست چون
بندهٔ رحمتعلی شه بوده‌‌ام تا بوده‌ام
ریزه خوار خوان عرفانم جهانی گشت از آنک
ریزه خوار نعمت‌ الله بوده‌ام تا بوده‌ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من به ملک دل شهنشه بوده‌ام تا بوده‌ام
از رموز عشق آگه بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: من از زمان‌های دور در دل پادشاه عشق زندگی کرده‌ام و از اسرار عشق آگاه بوده‌ام.
دل بر آن گیسوی مشکین داده‌ام تا داده‌ام
محو آن رخسار چون مه بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: من دل خود را به آن گیسوی سیاه سپرده‌ام و تا زمانی که این عشق را دارم، همیشه در زیبایی چهره او که مانند ماه درخشان است غرق می‌شوم.
دفتر و سجاده یکسو هشته‌ام تا هشته‌ام
دور از زهاد ابله بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: من دفتر و سجاده را کنار گذاشته‌ام و از زاهدان نادان دور شده‌ام و همیشه در این حال بوده‌ام.
درس عشق از خط ساقی خوانده‌ام تا خوانده‌ام
بحر علم علم الله بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: در زمینه عشق، از سخنان ساقی آموخته‌ام و از زمانی که آموخته‌ام، دریایی از علم و دانش الهی بوده‌ام.
کوی جانان را به مژگان رفته‌ام تا رفته‌ام
خاک آن ایوان و درگه بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: به جایی که محبوبم است، با چشم‌های اشک‌آلود رفته‌ام و تا زمانی که به یاد می‌آورم، خاک آنجا و درب آن را خاکسار بوده‌ام.
راه با اهل طریقت رفته‌ام تا رفته‌ام
سالکان را رهبر و ره بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: من در مسیر زندگی با دوستانی که به سیر و سلوک می‌پردازند، همراه بوده‌ام و تا زمانی که در این راه بوده‌ام، خود نیز به عنوان راهنما و پیشرفت‌کننده‌ی دیگران عمل کرده‌ام.
از من آلوده دامان کسب پاکی در‌خور است
چون ز خودبینی منزه بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: آلودگی من از دامن کسب و کارم ناشی است، زیرا در تمام مدت زندگی‌ام از خودبینی و خودپسندی دور بوده‌ام.
بر کمال اهل معنی، بر ثبوت اهل فقر
خویش برهان موجه بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: من همیشه نشان داده‌ام که بر کمال و فضائل اهل معنا واقف هستم و در واقعیت، درستی و حقیقت زندگی اهل فقر را نیز ثابت کرده‌ام.
گر ببخشد جرم عالم را صفی برجاست چون
بندهٔ رحمتعلی شه بوده‌‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: اگر خداوند دنیای گناهکاران را ببخشد، من همچنان در مقام بندگی هستم و تا به حال با عشق و محبت به او زندگی کرده‌ام.
ریزه خوار خوان عرفانم جهانی گشت از آنک
ریزه خوار نعمت‌ الله بوده‌ام تا بوده‌ام
هوش مصنوعی: من در سر سفره معرفت و عرفان نشسته‌ام و به لطف خداوند بهره‌مند شده‌ام، به همین دلیل جهان برای من تغییر کرده و پر از معنا شده است.

حاشیه ها

1403/02/18 09:05
ضیا احمدی

سلام

در بیت سوم «زُهّادِ ابله» اشتباه تایپی دارد. (اتصالِ حرفِ دال به کلمه دوم)