شمارهٔ ۳۹
هیچ شگفتی ز هر چه هست بعالم
نیست عجیبتر ز چشم خیره آدم
میخورد از روزگار نیش پیاپی
باز طمع زو کند بنوش دمادم
هر چه کم آری ز دهر خواهی از و بیش
هیچ نیابی که کرده بیش تراکم
ماتم یاران نکرد عیش ترا تلخ
عیش ندیدی که بود قاصد ماتم
جمع کنی مالها بعمر و نبینی
بهره از آن جز و بال و حاصل جز غم
جمع تو کردی برنج و خورد براحت
آنکه نبودت بهیچ زخمی مرهم
هیچ نگوید که خواجه مرده و از وی
بهر من اسباب زندگیست فراهم
هیچ نیاری بیاد آنکه ترا چیست
حاصل هستی عمل چو گشت مجسم
هیچ ندانی که آدمی بحقیقت
چیست که بر ماسوا سر است و مقدم
رتبه خود را گرفت هر چه ز هستی
بهره در آمد چه آشکار و چه مبهم
بر اثر خود بوند انجم و افلاک
بر قدم خود روند اشهب و ادهم
اینهمه باشد ولی شگفتتر از نقش
فکرت نقاش بین و حکمت اسلم
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هیچ شگفتی ز هر چه هست بعالم
نیست عجیبتر ز چشم خیره آدم
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ چیزی به اندازه نگاه خیره انسان عجیب و شگفتانگیز نیست.
میخورد از روزگار نیش پیاپی
باز طمع زو کند بنوش دمادم
هوش مصنوعی: زندگی به او نیشها و زخمهای مکرر میزند، اما او همچنان بیوقفه به دنبال لذت و خوشی است و نمیتواند دست از آرزوهایش بردارد.
هر چه کم آری ز دهر خواهی از و بیش
هیچ نیابی که کرده بیش تراکم
هوش مصنوعی: هر چیزی که از دنیا کم کنی، از آن به تو نخواهد رسید و هیچ چیز اضافهای هم نخواهی یافت، چون دنیا خودش به اندازه کافی فشار بر تو میآورد.
ماتم یاران نکرد عیش ترا تلخ
عیش ندیدی که بود قاصد ماتم
هوش مصنوعی: دوستانت به خاطر غم و اندوهی که دارند، نتوانستهاند شادی تو را خراب کنند. شاید خبر تلخ غم آنها را نشنیدی که بر شادی تو تأثیر بگذارد.
جمع کنی مالها بعمر و نبینی
بهره از آن جز و بال و حاصل جز غم
هوش مصنوعی: اگر تمام مال و ثروت را در عمرت جمع کنی اما نتوانی از آن بهرهای ببری، تنها بار سنگینی بر دوشهای خود احساس خواهی کرد و جز غم چیزی نصیب تو نخواهد شد.
جمع تو کردی برنج و خورد براحت
آنکه نبودت بهیچ زخمی مرهم
هوش مصنوعی: تو برنج زیادی را جمع کردهای و به راحتی میخوری، در حالی که هیچ زخم و درد نداری که درمانش کنی.
هیچ نگوید که خواجه مرده و از وی
بهر من اسباب زندگیست فراهم
هوش مصنوعی: هیچکس نمیگوید که ارباب مرده است، زیرا از او برای من وسایل زندگی فراهم شده است.
هیچ نیاری بیاد آنکه ترا چیست
حاصل هستی عمل چو گشت مجسم
هوش مصنوعی: هیچ کسی نمیتواند به یاد تو باشد مگر آنکه بفهمد به چه چیزی دست یافتهای. وقتی کارها و اعمالت به شکل واقعی در آمدهاند، این نشاندهنده وجود و نتیجه تلاشهایت است.
هیچ ندانی که آدمی بحقیقت
چیست که بر ماسوا سر است و مقدم
هوش مصنوعی: آیا میدانستی که حقیقت انسان چیست؟ او از نظر اصلی خود بر دیگران برتری دارد و در واقع، سرآمد همه چیزهاست.
رتبه خود را گرفت هر چه ز هستی
بهره در آمد چه آشکار و چه مبهم
هوش مصنوعی: هر کسی به اندازهای که از وجود و قابلیتهای خود بهره برده است، موقعیت و مقامش مشخص میشود، چه این بهرهبرداری واضح باشد و چه به صورت ناپیدا و مخفی.
بر اثر خود بوند انجم و افلاک
بر قدم خود روند اشهب و ادهم
هوش مصنوعی: به واسطهی تأثیر خود، ستارهها و آسمانها به سمت او حرکت میکنند و اسبهای سیاه و سفید نیز زیر پای او به جلو میروند.
اینهمه باشد ولی شگفتتر از نقش
فکرت نقاش بین و حکمت اسلم
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که زیباییها و هنرهای مختلف وجود داشته باشد، باز هم شگفتانگیزتر از تصویرهایی که در ذهن تو نقش میبندد، هنر حکمت و دانش است.