شمارهٔ ۲۱
دانم که زلف از چه خم اندر خم اوفتد
تا صید دل به بند غمت محکم اوفتد
جز آن دهان که در سخن آید به آشکار
بیرون ز قطره هیچ ندیدم یم اوفتد
چه جای کشته بر تو کند خون دل حلال
بر رؤیت ار که دیده صاحب دم اوفتد
باشد زعارض عرق آلودهات مثل
آن نو شکفته گل که بر او شبنم اوفتد
سرمست چون ز خانه در آیی و بگذری
در هر قدم سریت ابر مقدم اوفتد
خال لبت بیان معما کند وز او
باشد مگر که مسئله مبهم اوفتد
خوابست اینکه بینمت اندر کنار خویش
تا با بشر چگونه پری همدم اوفتد
بر هم مزن دُو طرّه ، که دلهایِ عاشقان،
آشفته و شکسته بروی هم اوفتد
تیر نگاهت ارکه صفی را از پا فکند
شاید که از کمانه او رستم اوفتد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دانم که زلف از چه خم اندر خم اوفتد
تا صید دل به بند غمت محکم اوفتد
هوش مصنوعی: میدانم که زلف او چگونه در هم میپیچد تا دل مرا به خاطر غم تو به دام بیندازد و قفل کند.
جز آن دهان که در سخن آید به آشکار
بیرون ز قطره هیچ ندیدم یم اوفتد
هوش مصنوعی: تنها دهانی که در زندگی به طور واضح سخن میگوید، را دیدهام و در غیر این صورت، هیچ نشانهای از عمق زندگی و وجود نداشتهام.
چه جای کشته بر تو کند خون دل حلال
بر رؤیت ار که دیده صاحب دم اوفتد
هوش مصنوعی: خون دل حلال است اگر به خاطر دیدن تو ریخته شود، پس چه جای نگران کشته شدن به خاطر محبوبی که میتواند باعث افتادن دل میشود.
باشد زعارض عرق آلودهات مثل
آن نو شکفته گل که بر او شبنم اوفتد
هوش مصنوعی: عرق بدن تو مانند شبنم بر روی گل تازه شکفته است.
سرمست چون ز خانه در آیی و بگذری
در هر قدم سریت ابر مقدم اوفتد
هوش مصنوعی: وقتی که با نشاط و شادابی از خانه بیرون میآیی و در مسیر حرکت میکنی، در هر قدمی که برمیداری، سایهی سر و قامت تو را میپوشاند.
خال لبت بیان معما کند وز او
باشد مگر که مسئله مبهم اوفتد
هوش مصنوعی: لبهای تو مانند ردپایی است که معما را بیان میکند و تنها زمانی میتوان از آن درک کرد که خود مسئلهای مبهم و غیرشفاف باشد.
خوابست اینکه بینمت اندر کنار خویش
تا با بشر چگونه پری همدم اوفتد
هوش مصنوعی: بیدارم که تو را در کنار خود ببینم، تا ببینم پری چگونه میتواند با انسان زندگی کند.
بر هم مزن دُو طرّه ، که دلهایِ عاشقان،
آشفته و شکسته بروی هم اوفتد
هوش مصنوعی: موهایت را به هم نزن، چون دلهای عاشقان درهم ریخته و آسیبدیدهاند و این کار باعث میشود که حالشان بدتر شود.
تیر نگاهت ارکه صفی را از پا فکند
شاید که از کمانه او رستم اوفتد
هوش مصنوعی: اگر نگاه تو بتواند صفی را از پا درآورد، شاید رستم هم از تیر کمان تو بیفتد.
حاشیه ها
1403/04/26 11:06
سیدمحمد جهانشاهی
بر هم مزن دُو طرّه ، که دلهایِ عاشقان،