شمارهٔ ۹
به سیزده از رجب آن بیقرین
عیان شد از غیب خفا بر زمین
ظهور حق شد به چنین ماه و روز
منت خدا را به ظهوری چنین
نَصر مِن الله وَ فَتحٌ قَریب
فتوح و نصری که ندارد قرین
ز فتحها سرآمد این بود و گفت
انّا فَتَحنا لَک فَتَحنا مُبین
بهل به جا تمیز مفرد ز جمع
نه شاعرم که درخورم باشد این
شد از خدا به خلق نعمت تمام
ولا تجد اکثرهُم شاکرین
فَیَنظر الانسان مم خلق
تبارک الله احسن الخالقین
مولی الموالی و امام الاجل
هوالعلی امتعال المکین
به ذکر او پیمبران مفتخر
فمالهم عن ذکره المعرضین
هوالذی لیس کمثله شیی
نه مثل و نه مثل نه شبه و قرین
نه بلکه اسم و رسم را ره در اوست
به وحدتش مناسب آمد همین
ولن اجد من دونه ملتحد
ایاه نعبد و به نستعین
محب او بهشتش اول مقام
عدوی او سعیرش آخر یقین
به منکر و مکذبش هر دو تن
قیل ادخلا النار معالدخلین
علامت مخالفش در عیان
تکبر است و عجب و هم کذب و کین
فذلک الذی یدع الیتیم
ولا یحض علی طعام المسکین
بر این جماعت است انذار حق
فانظر الی عاقبه المنذرین
نوشته در کتاب احباب او
کتاب الابرار لفی علیین
وجوههم یومئذ ناظره
انا کذلک نجزی المحسنین
یدخل من یشاء فی رحمته
به رحمتش علی رحمت امین
به جنت قرب چو گیرند جای
قیلَ لَهُم تَمتعوا حتّی حین
سر آن بود که باشدش ز آستان
در آن بود که ریزدش ز آستین
اشارهاش به خلق اشیاء دلیل
ارادهاش به نظم عالم متین
ودادش از شکست پشتی قوی
ولایش از عذاب حصنی حصین
نبیند آنکه هر زمانش به چشم
بود بهر دو نشئه کور و غبین
کسی که نشناخت به یکتاییش
نموده نقش شرکت خویش از جبین
به حاسدین او بود این خطاب
اِنَّ اَنتُم الافی ضلالٌ مُبین
مکذبش ددان ابلیسخو
مصدقش ملایک و مرسلین
ولی او به ملک دین پادشاه
دو عالمش تمام زیر نگین
موآلفش به وصف حق متصف
مخالفش به سوء سیرت رهین
ندیدش آنکه یا که دیدش بکم
کم از کم است و از گروه عمین
خطاست ظلم و شرکت و بت باش فرد
ز اول و ز دویم و سیمین
ولا یغوث و یعوق و نسر
وکن مَعَالواحِد حَقٌ مبین
به جز به اذن و امر او روز حشر
بود عبث شفاعت شافعین
جماعتی کز او شکستند عهد
اولٰئِکَ لَهُم عَذابٌ مهین
به مرتضی گرت بود اتکال
ولا تخفف انک من آمنین
نشسته باشی ار که در فلک نوح
مدار غم نیی تو از مغرقین
خود این کسی بود که با مهر او
گلش بود در آفرینش عجین
یوئیده بنصره من یشاء
گر او کند مگر که نصرت به دین
بسبش آنکه شد ز خلق مجاز
نبود جز به اصل فطرت لعین
بلیس نام او بر با ادب
اعوذبالله مِنَ الجاهلین
به دوزخ این خطابش آید به گوش
کَذٰلِک نفعل بالمُجرمین
اِنَّ عَذاب ربّک لواقع
لکل مارقین و القا سطین
بجو ولای مرتضی نی به ظن
که ظن بود رویه غافلین
مباش متکی به عقل و نظر
که نیست حکمت اندرین ره متین
مجو طریقی به جز از راه فقر
طریق عارفان کامل یقین
طریق رستگان از هر دو کون
نه فقر جاهلان دنیا گزین
نه فقر آن کسان که آگه نیند
ز اعتقاد و عمل متقین
لترکبن طبقا عن طبق
مطابقی که گردی از آمنین
جهان چو آفرید از بهر توست
مباش غافل از جهانآفرین
ببُر ز خلق بند خوف و طمع
که عاجزند و مضطر و مستکین
حریف نفس توست فولاد مشت
ترا بباید اسپری آهنین
حسین دین توست مقتول نفس
کنی تو لعن ابن سعد و حصین
علاج کن بکش ز نفس انتقام
به پیروی قبله راستین
عدو بد ار هزار ور صد هزار
هنالک و انقلبوا صاغرین
عمل نما به ذکر و فکری تمام
که این بود نشانه سالکین
کجا شدی تو آگه از ذکر و فکر
که دائمی ز فکر دنیا غمین
به حکم اذکرت بود فرض عین
نه با زبان و قلب صافی ز طین
مراد از ذکر بود ذکر قلب
طریقه علی و اصحاب دین
موحدی که روز میدان ازو
شکست پشت و پنجه مشرکین
به بیکسان چو موم نرم و شفیق
به سرکشان چو قلزم آتشین
مقابل آنکه گشت با او به رزم
شکسته بود کشته بر پشت زین
ز صوت و صولتش تو گو بر مثل
فاصبحوا فی دارهم حاثمین
کسی که کین او بدش در کمون
نبوده جز که دوزخش در کمین
و تحسبون انهم مهتدون
الهنا اعلم بالمهتین
ز علم او نشانه بحر محیط
ز حلم او نمونه کوه رزین
حقایقش بر اهل حق منکشف
محامدش بر اهل دین مستبین
جهاد اکبرش ز اصغر فزون
که نفس از او گشت ذلیل و مهین
طریق آن نداند امروز کس
به جز ولی و دوره تابعین
بباید آموخت از او رسم و راه
کسی که خواهد آن ز اهل زمین
شده مسلم این به عقل و نظر
فلا تکونن منالممتدین
فتاد جبرئیل به دریای نیل
نداشت چون که مرشدی بیقرین
چو گشت مرتضایش آموزگار
به وحی و تنزیل حق آمد امین
صفیعلی به لطف او متکی
ز خرمن تصوفش خوشهچین
بر این امیدم که نمانم خجل
به جمع مقربین یوم دین
عمل نبد به دادهایت سبب
مرا مگر که گشت لطفت معین
تو دانی آنچه دادهای بر صفی
نه مردم مکدر دیر بین
وربنا الرحمن المستعان
ارحم وانت ارحم الراحمین
ز خلق و حق درود بیحصر و حد
به احمد و به آل او اجمعین
به یکهزار و سیصد و شانزده
نوشتم این قصیده دلنشین
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به سیزده از رجب آن بیقرین
عیان شد از غیب خفا بر زمین
هوش مصنوعی: در سیزدهم ماه رجب، کسی که از دیگران بیهمتا و برتر است، به طور روشن و آشکار از عالم غیب بر روی زمین ظاهر شد.
ظهور حق شد به چنین ماه و روز
منت خدا را به ظهوری چنین
هوش مصنوعی: ظهور حقیقت در این روز و زمان خاص، نعمت بزرگی از سوی خداوند است که باید شکرگزار آن باشیم.
نَصر مِن الله وَ فَتحٌ قَریب
فتوح و نصری که ندارد قرین
هوش مصنوعی: کمک و یاری از جانب خداوند و پیروزیای نزدیک است، پیروزی و نصری که همتایی ندارد.
ز فتحها سرآمد این بود و گفت
انّا فَتَحنا لَک فَتَحنا مُبین
هوش مصنوعی: این جمله به پیروزیها و دستاوردهای بزرگ اشاره دارد و بیانگر این است که پس از تمام موفقیتها، حالا وقت آن رسیده که پیروزی روشن و واضحی حاصل شود.
بهل به جا تمیز مفرد ز جمع
نه شاعرم که درخورم باشد این
هوش مصنوعی: اجازه بده که در یک مکان مناسب و خلوت بمانم، چون من شاعر نیستم و اینجا مناسب من نیست.
شد از خدا به خلق نعمت تمام
ولا تجد اکثرهُم شاکرین
هوش مصنوعی: خداوند نعمتها را به تمام مخلوقات بخشیده است، اما در میان آنها کمتر کسانی را میتوان یافت که سپاسگزار باشند.
فَیَنظر الانسان مم خلق
تبارک الله احسن الخالقین
هوش مصنوعی: انسان باید به این فکر کند که از چه چیزی خلق شده است. خداوند بهترین آفریننده است.
مولی الموالی و امام الاجل
هوالعلی امتعال المکین
هوش مصنوعی: این عبارت به مقام و ویژگیهای والای یک شخصیت بزرگ اشاره دارد. به طور کلی، این شخصیت را به عنوان پیشوای نیکوکاران و مقام والای او که در مرتبهای بسیار برجسته قرار دارد، معرفی میکند. به نظر میرسد که او به عنوان پناهگاهی مطمئن و جایگاهی مستحکم شناخته شده و مردم به او اعتماد زیادی دارند.
به ذکر او پیمبران مفتخر
فمالهم عن ذکره المعرضین
هوش مصنوعی: پیمبران به یاد خداوند دارای اعتبار و ارزش هستند، اما کسانی که از یاد او غفلت میکنند، چه جایگاهی دارند؟
هوالذی لیس کمثله شیی
نه مثل و نه مثل نه شبه و قرین
هوش مصنوعی: او همان کسی است که هیچ چیز مانند او نیست; نه شباهتی دارد و نه همتایی.
نه بلکه اسم و رسم را ره در اوست
به وحدتش مناسب آمد همین
هوش مصنوعی: در واقع، این موضوع به اسم و ظاهر ارتباطی ندارد؛ بلکه به وحدت و هماهنگی آن مربوط میشود که به همین شکل معنای خود را مییابد.
ولن اجد من دونه ملتحد
ایاه نعبد و به نستعین
هوش مصنوعی: نمیتوانم جز او پناهگاهی پیدا کنم، به او عبادت میکنیم و از او یاری میطلبیم.
محب او بهشتش اول مقام
عدوی او سعیرش آخر یقین
هوش مصنوعی: محبت به او باعث میشود که بهشت، جایگاه نخستین طرفدارانش باشد، در حالی که دشمنانش در نهایت به عذاب گرفتار خواهند شد.
به منکر و مکذبش هر دو تن
قیل ادخلا النار معالدخلین
هوش مصنوعی: این جمله به مفهوم این است که فرد منکر و کسی که ادعای انکار او را دارد، هر دو باید در آتش جهنم وارد شوند، همانند دیگران که به این سرنوشت دچار میشوند.
علامت مخالفش در عیان
تکبر است و عجب و هم کذب و کین
هوش مصنوعی: نشانهی واضح آنکه شخص مخالف به خودبزرگبینی، خودپسندی، دروغ و دشمنی دچار است.
فذلک الذی یدع الیتیم
ولا یحض علی طعام المسکین
هوش مصنوعی: این شخص کسی است که یتیم را رها میکند و به Feeding افراد نیازمند تشویق نمیکند.
بر این جماعت است انذار حق
فانظر الی عاقبه المنذرین
هوش مصنوعی: این گروه نیاز به هشدار و آگاهی از حقیقت دارند، پس به عاقبت و سرنوشت کسانی که هشدار داده شدهاند نگاه کن.
نوشته در کتاب احباب او
کتاب الابرار لفی علیین
هوش مصنوعی: کتاب احباب او در جایگاه بالای مومنان ثبت شده است.
وجوههم یومئذ ناظره
انا کذلک نجزی المحسنین
هوش مصنوعی: در آن روز، چهرهها روشن و شاداب خواهند بود و ما نیز به نیکوکاران این گونه پاداش میدهیم.
یدخل من یشاء فی رحمته
به رحمتش علی رحمت امین
هوش مصنوعی: هر کسی را که بخواهد، به رحمت خود وارد میکند و رحمتی که او بر رحمت امنی دارد.
به جنت قرب چو گیرند جای
قیلَ لَهُم تَمتعوا حتّی حین
هوش مصنوعی: وقتی به بهشت نزدیک میشوند، به آنها گفته میشود که از نعمتها بهرهمند شوید تا زمانی مشخص.
سر آن بود که باشدش ز آستان
در آن بود که ریزدش ز آستین
هوش مصنوعی: مقصود این است که سرنوشت کسی به گونهای رقم میخورد که او از درگاه عشق و مهر به سوی دیگران پرتاب شود، و اینکه آنچه در دل دارد و از آستینش به بیرون میریزد، نشاندهندهٔ احساسات و عشق واقعی اوست.
اشارهاش به خلق اشیاء دلیل
ارادهاش به نظم عالم متین
هوش مصنوعی: خلاقیت در آفرینش اشیاء نشاندهندهای از خواست خداوند برای ایجاد ترتیب و نظام در جهان است.
ودادش از شکست پشتی قوی
ولایش از عذاب حصنی حصین
هوش مصنوعی: دوستیاش همچون پشتی قوی است که از شکست محفوظ میماند و نیکوییاش مانند دژی مستحکم است که از آزار و درد دور است.
نبیند آنکه هر زمانش به چشم
بود بهر دو نشئه کور و غبین
هوش مصنوعی: کسی که همیشه چشمش به دنیا و زیباییهای آن دوخته است، نمیتواند واقعیتهای عمیقتر و معنوی زندگی را ببیند و درک کند. او در دو دنیای مادی و معنوی، همچنان نابینا و غافل خواهد ماند.
کسی که نشناخت به یکتاییش
نموده نقش شرکت خویش از جبین
هوش مصنوعی: کسی که به یگانگی خدا آگاه نیست، به اشتباه در فکر است که شریکی برای او وجود دارد.
به حاسدین او بود این خطاب
اِنَّ اَنتُم الافی ضلالٌ مُبین
هوش مصنوعی: به حسودان گفته میشود که شما در گمراهی آشکاری هستید.
مکذبش ددان ابلیسخو
مصدقش ملایک و مرسلین
هوش مصنوعی: کسانی که به او ایمان ندارند و او را انکار میکنند، شیطانصفت هستند، اما کسانی که او را تأیید میکنند، فرشتگان و پیامبران هستند.
ولی او به ملک دین پادشاه
دو عالمش تمام زیر نگین
هوش مصنوعی: او حاکم بر دنیای دین است و تمام عالم تحت سلطه و کنترل اوست.
موآلفش به وصف حق متصف
مخالفش به سوء سیرت رهین
هوش مصنوعی: نویسندهاش به ویژگیهای نیکو و صفات حق متصف است، در حالی که مخالفش به خاطر رفتار بدش گرفتار و زیر بار سرزنش قرار دارد.
ندیدش آنکه یا که دیدش بکم
کم از کم است و از گروه عمین
هوش مصنوعی: کسی او را نمیبیند یا اگر هم ببیند، به صورت کم و کمکم است و او از گروهی خاص است.
خطاست ظلم و شرکت و بت باش فرد
ز اول و ز دویم و سیمین
هوش مصنوعی: ظلم و شریکسازی و پرستش بت، خطاست. از ابتدا و از دو طرف و از هر سو، باید فردی مستقل و تنها باشی.
ولا یغوث و یعوق و نسر
وکن مَعَالواحِد حَقٌ مبین
هوش مصنوعی: این بیت به ناپسند بودن پرستش نمادها و بتها اشاره دارد و بر اهمیت پرستش تنها خداوند یکتا تأکید میکند. حقیقت روشن این است که فقط باید به خداوند متعال ایمان داشت و به او روی آورد، نه به مخلوقات و نمادهای ساخت بشر.
به جز به اذن و امر او روز حشر
بود عبث شفاعت شافعین
هوش مصنوعی: جز با اجازه و فرمان او، در روز قیامت شفاعت شفاعتکنندگان بیفایده است.
جماعتی کز او شکستند عهد
اولٰئِکَ لَهُم عَذابٌ مهین
هوش مصنوعی: گروهی که از او پیمان شکنند، برای آنها عذابی خوارکننده خواهد بود.
به مرتضی گرت بود اتکال
ولا تخفف انک من آمنین
هوش مصنوعی: اگر به مرتضی اعتماد کنی، نترس که تو از امنترینها هستی.
نشسته باشی ار که در فلک نوح
مدار غم نیی تو از مغرقین
هوش مصنوعی: اگر در جایی آرام و مطمئن نشستهای، نگران غم و اندوه نباش، زیرا تو در خطر غرق شدن نیستی.
خود این کسی بود که با مهر او
گلش بود در آفرینش عجین
هوش مصنوعی: این فرد خود کسی است که با محبت او، وجودش در خلق و آفرینش به زیبایی ترکیب شده است.
یوئیده بنصره من یشاء
گر او کند مگر که نصرت به دین
هوش مصنوعی: خداوند هر که را بخواهد یاری میکند، اما اگر شخصی به دین و راه راست اهمیت ندهد، آن یاری شامل حالش نخواهد شد.
بسبش آنکه شد ز خلق مجاز
نبود جز به اصل فطرت لعین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی فردی از طبیعت و ماهیت واقعی خود دور میشود و به خواستههای سطحی و ظاهری توجه میکند، دیگر نمیتواند به درستی به خود و واقعیات زندگیاش دست یابد. در واقع، انسان فقط میتواند به خود واقعیاش برگردد و از آن بهرهمند شود.
بلیس نام او بر با ادب
اعوذبالله مِنَ الجاهلین
هوش مصنوعی: بله، او به نام بلای زندگی است و از بیادبان پناه میبرد.
به دوزخ این خطابش آید به گوش
کَذٰلِک نفعل بالمُجرمین
هوش مصنوعی: در دوزخ، این صدا به گوشش میرسد که ما با مجرمان به همین شکل رفتار میکنیم.
اِنَّ عَذاب ربّک لواقع
لکل مارقین و القا سطین
هوش مصنوعی: عذاب پروردگار تو حتمی است و به ویژه برای کسانی که از حق منحرف شده و به بیراهه رفتهاند خواهد رسید.
بجو ولای مرتضی نی به ظن
که ظن بود رویه غافلین
هوش مصنوعی: به دنبال محبت و سرپرستی علی باش، نه به گمان و حدس، چرا که گمان دروغ است و نشانه بیخبری و غفلت.
مباش متکی به عقل و نظر
که نیست حکمت اندرین ره متین
هوش مصنوعی: به عقل و نظر خود بیش از حد اعتماد نکن، زیرا در این مسیر، حکمت و درک درست وجود ندارد.
مجو طریقی به جز از راه فقر
طریق عارفان کامل یقین
هوش مصنوعی: به دنبال راهی غیر از فقر نباش، زیرا عارفان واقعی تنها از این طریق به یقین کامل میرسند.
طریق رستگان از هر دو کون
نه فقر جاهلان دنیا گزین
هوش مصنوعی: راه نجات و رستگاری مردم از همه جهات، انتخاب نکردن فقر و نداری دنیوی از سوی نادانان است.
نه فقر آن کسان که آگه نیند
ز اعتقاد و عمل متقین
هوش مصنوعی: این افراد، که از ایمان و عمل کسانی که خود را با تقوا میشناسند، آگاه نیستند، هرگز در فقر به سر نمیبرند.
لترکبن طبقا عن طبق
مطابقی که گردی از آمنین
هوش مصنوعی: شما به طور مسلم، مرحله به مرحله و طبق قوانین، با تمام جزئیات به سمت مقصدی مشخص پیش خواهید رفت که شبیه به یک قاعده و روند منطقی است.
جهان چو آفرید از بهر توست
مباش غافل از جهانآفرین
هوش مصنوعی: جهان به خاطر تو خلق شده است، پس از خالق آن غافل نباش.
ببُر ز خلق بند خوف و طمع
که عاجزند و مضطر و مستکین
هوش مصنوعی: از انسانها ببر ترس و طمع را، زیرا آنان ناتوان و در فشار و تسلیم هستند.
حریف نفس توست فولاد مشت
ترا بباید اسپری آهنین
هوش مصنوعی: نفس انسان مانند حریفی قوی و محکمی است که برای مبارزه با آن نیاز به قدرت و ابزار مناسب داریم. باید برای مقابله با چالشهای درونی خود، از تجهیزات و امکانات مناسب استفاده کنیم تا بتوانیم بر آن فائق آییم.
حسین دین توست مقتول نفس
کنی تو لعن ابن سعد و حصین
هوش مصنوعی: حسین نماد دین توست؛ اگر بخواهی نفس خود را بکشید، پس باید لعنتی بر ابن سعد و حصین فرستید.
علاج کن بکش ز نفس انتقام
به پیروی قبله راستین
هوش مصنوعی: خودت را درمان کن و از نفس و خواستههای خود انتقام بگیر، با پیروی از هدف و راه راستین.
عدو بد ار هزار ور صد هزار
هنالک و انقلبوا صاغرین
هوش مصنوعی: شما دشمن را با هر تعداد و قدرتی که دارد، تحت تأثیر قرار دهید و او را خوار و ذلیل کنید.
عمل نما به ذکر و فکری تمام
که این بود نشانه سالکین
هوش مصنوعی: به کارهای خوب و ذکری که در ذهنت هست، بپرداز و تمام توجهت را معطوف آن کن؛ زیرا این نشانهی افرادی است که در مسیر سلوک و معنویت قدم گذاشتهاند.
کجا شدی تو آگه از ذکر و فکر
که دائمی ز فکر دنیا غمین
هوش مصنوعی: کجایی که از یاد خدا و اندیشههای دیگر آگاه هستی، در حالی که همیشه از فکر دنیا ناراحت و غمگینی؟
به حکم اذکرت بود فرض عین
نه با زبان و قلب صافی ز طین
هوش مصنوعی: اگر به یادآوری و یادگیری مطالب اصرار کنیم، لازم است که این کار را با قلبی پاک و بدون هیچ گونه سوء نیتی انجام دهیم، نه فقط با زبان.
مراد از ذکر بود ذکر قلب
طریقه علی و اصحاب دین
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ذکر و یادآوری درونی، نشاندهندهی راه و روش علی (علیهالسلام) و پیروان حقیقی دین است. به عبارتی، یاد و ذکر قلبی به عمق و حقیقت آموزههای دینی و پیروی از اندیشههای والای علی و یارانش اشاره دارد.
موحدی که روز میدان ازو
شکست پشت و پنجه مشرکین
هوش مصنوعی: شخصی که به یکتاپرستی اعتقاد دارد، در روز نبرد بر مشرکان پیروز شد و آنها را به شکست کشاند.
به بیکسان چو موم نرم و شفیق
به سرکشان چو قلزم آتشین
هوش مصنوعی: او با افرادی که نیازمند و بیمساعدت هستند، بسیار مهربان و لطیف است، اما در برابر کسانی که ظلم و ستم میکنند، سخت و آتشین برخورد میکند.
مقابل آنکه گشت با او به رزم
شکسته بود کشته بر پشت زین
هوش مصنوعی: کسی که در نبرد با او شکست خورده بود، بر پشت زین جان خود را از دست داده است.
ز صوت و صولتش تو گو بر مثل
فاصبحوا فی دارهم حاثمین
هوش مصنوعی: به خاطر صدای زیبا و جذاب او، بگو که مانند این جمله، آنها اکنون در خانهشان در حال غافلگیری و نابودی هستند.
کسی که کین او بدش در کمون
نبوده جز که دوزخش در کمین
هوش مصنوعی: برای کسی که کینهاش در دل پنهان نبوده، فقط عذابی که در انتظارش است، در کمین نشسته است.
و تحسبون انهم مهتدون
الهنا اعلم بالمهتین
هوش مصنوعی: شما گمان میکنید که آنها راه را یافتهاند، اما من به کسانی که راه یافتهاند، واقفترم.
ز علم او نشانه بحر محیط
ز حلم او نمونه کوه رزین
هوش مصنوعی: از دانش او میتوان به وسعت دریا پی برد و از بردباریاش میتوان به استحکام و عظمت کوه اشاره کرد.
حقایقش بر اهل حق منکشف
محامدش بر اهل دین مستبین
هوش مصنوعی: حقایق این موضوع برای افرادی که به حقیقت نزدیکاند، روشن است و خوبیها و فضایل آن برای کسانی که به دین پایبندند، به وضوح نمایان است.
جهاد اکبرش ز اصغر فزون
که نفس از او گشت ذلیل و مهین
هوش مصنوعی: جنگ بزرگتر انسان با نفس خودش است، چرا که آن نفس باعث میشود که انسان در برابر خودش ذلیل و کوچک شود.
طریق آن نداند امروز کس
به جز ولی و دوره تابعین
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که امروز کسی جز ولی و پیروان او، راه و مسیر واقعی را نمیشناسد. در واقع، تنها افراد خاصی در این زمان به حقیقت و راه درست آگاهی دارند.
بباید آموخت از او رسم و راه
کسی که خواهد آن ز اهل زمین
هوش مصنوعی: باید از کسی که اهل زمین است، روش و راه زندگی را بیاموزیم.
شده مسلم این به عقل و نظر
فلا تکونن منالممتدین
هوش مصنوعی: این بار ثابت شده که این موضوع به طور واضح و روشن است، پس تو از کسانی نباش که در شک و تردید هستند.
فتاد جبرئیل به دریای نیل
نداشت چون که مرشدی بیقرین
هوش مصنوعی: جبریلی که در آسمانها بال میزند، در دریای نیل سقوط کرد و از آنجا که رهبری و مرادش را در کنار خود نداشت، دچار مشکل شد.
چو گشت مرتضایش آموزگار
به وحی و تنزیل حق آمد امین
هوش مصنوعی: زمانی که مرتضی به عنوان معلم مطرح شد، به واسطه وحی و نازلشدن حق، امین و قابل اعتماد گردید.
صفیعلی به لطف او متکی
ز خرمن تصوفش خوشهچین
هوش مصنوعی: صفیعلی به برکت و فضل او به دانش و راه و رسم تصوف پناه آورده و از آن بهرهمند میشود.
بر این امیدم که نمانم خجل
به جمع مقربین یوم دین
هوش مصنوعی: من امیدوارم که در روز قیامت در جمع نزدیکان و برگزیدگان خداوند شرمنده نباشم.
عمل نبد به دادهایت سبب
مرا مگر که گشت لطفت معین
هوش مصنوعی: هیچ عملی نمیتواند به من کمک کند، مگر اینکه لطف تو یار من باشد.
تو دانی آنچه دادهای بر صفی
نه مردم مکدر دیر بین
هوش مصنوعی: تو خبر داری آنچه که بر سر صفی گذاشتهای، نه مردم را که دیر در حیاتشان با مشکلات مواجه شدهاند.
وربنا الرحمن المستعان
ارحم وانت ارحم الراحمین
هوش مصنوعی: پروردگار ما، خداوند رحمت و یاری دهنده است، پس رحم کن که تو بهترین رحم کنندگان هستی.
ز خلق و حق درود بیحصر و حد
به احمد و به آل او اجمعین
هوش مصنوعی: درود و سلام بیپایان به پیامبر احمد و تمامی خاندان او.
به یکهزار و سیصد و شانزده
نوشتم این قصیده دلنشین
هوش مصنوعی: در سال ۱۳۱۶، این شعر زیبا را نوشتم.
حاشیه ها
1402/02/05 22:05
یزدانپناه عسکری
59- مراد از ذکر بود ذکر قلب
***
[ابوالفتوح احمد غزّالی Ahmad Qazzali] 1
قلب و ذکر صادق در مکان اقتدار
[یزدانپناه عسکری Yazdanpanah Askari] *
مکان اقتدار و تعقل قلب
_________
1- مجالس ( تقریرات احمد غزالی عارف متوفای 520 ه ) ، به اهتمام احمد مجاهد تهران : مؤسسه انتشارات و جاپ دانشگاه تهران 1376- صفحه 79
3.3/79.18*4.2/50-7