شمارهٔ ۴
غرقیم در محیط غم ای کشتی نجات
ما را بکش ز ورطه حیرت بساحلات
از جرم اوفتاده نپرسد که مدد
آنکس که قادر است بتبدیل سیئآت
افعال بد زماست تو دانی و ما و لیک
مقدر ما نبود فرار از مقدرات
ما را بگیر دست که هرگز نداده
در مانده را نجات بشرط محسنات
افتادگان ورطه نقص و نوائبیم
ای دست ما و دامن عفوت بنائبات
هر کس بمامنی ز حوادث برد پناه
مائیم و آستان امانت ز حادثات
روزی که مشکلی و گشاینده نبود
بودی و بود دست تو حلال مشکلات
چشم امید بر کرم حیدر است و بس
آندم که راه چاره شود تنگ ز جهات
افکن بمرحمت نظر ایشاه ذوالکرم
بر بنده که بر تو گریز ز سانحات
دستی کز افتقار برؤیت شود دراز
بروی بده ز خرمن اقبال خود زکات
آن جرمها که تفرقه آورد در خیال
بر ما یکی ببخش تویا جامعالشتات
از ما شکستگی است روا ورنه بر فقیر
باشد عنایت تو ز توضیح واضحات
گر مجرمیم بنده شاه ولایتیم
بر ما ببخش ای بعطای تو مسئلات
آنجا که لطف شامل طبع کریم تست
بر مخطی و مصیبت ز رحمت رسد برات
کی بودمان زبود و زنا بود مان خبر
ما بنده ذلیل و تو سلطان ذو صفات
از اهتمام تست کمالات نفس و عقل
ای عقل در صفات و کمال تو محو و مات
روزی که موج خیز شود بحر باز خواست
و ز خوب ریزد آب ز رخسار کائنات
آب مرا مریز به آنان که تشنه لب
دادند جان براه تو در پهلوی فرات
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غرقیم در محیط غم ای کشتی نجات
ما را بکش ز ورطه حیرت بساحلات
هوش مصنوعی: ما در دریاچهای از غم غرق شدهایم؛ ای قایق نجات، ما را از این سردرگمی به ساحل برسان.
از جرم اوفتاده نپرسد که مدد
آنکس که قادر است بتبدیل سیئآت
هوش مصنوعی: از کسی که از گناه و اشتباه دور شده، نمیپرسند که چه کمکی از شخص توانا برای تبدیل بدیها به خوبیها دریافت کرده است.
افعال بد زماست تو دانی و ما و لیک
مقدر ما نبود فرار از مقدرات
هوش مصنوعی: کارهای ناپسند از ماست، این را تو هم میدانی و هم ما، اما نمیتوانیم از سرنوشتهایمان فرار کنیم.
ما را بگیر دست که هرگز نداده
در مانده را نجات بشرط محسنات
هوش مصنوعی: دست ما را بگیر که هیچگاه دست کسی را نگرفتهایم و در این شرایط سخت، انسانها را نجات ده، به شرطی که کارهای نیکو انجام دهی.
افتادگان ورطه نقص و نوائبیم
ای دست ما و دامن عفوت بنائبات
هوش مصنوعی: ما در چالههای کمبود و مشکلات گرفتار شدهایم، ای دست ما و دامان عفوت، کمککار ما باش.
هر کس بمامنی ز حوادث برد پناه
مائیم و آستان امانت ز حادثات
هوش مصنوعی: هر کسی که در برابر مشکلات و حوادث به مأمنی پناه ببرد، ما نیز در مقابل حوادث به حمایت و حفاظت نیاز داریم.
روزی که مشکلی و گشاینده نبود
بودی و بود دست تو حلال مشکلات
هوش مصنوعی: در روزی که نه مشکلی وجود داشت و نه راهحلی، تو بودی و دستانت میتوانست مشکلات را حل کند.
چشم امید بر کرم حیدر است و بس
آندم که راه چاره شود تنگ ز جهات
هوش مصنوعی: منتظر لطف و کمک حیدر هستم، زمانی که مشکلات و تنگناها به وجود آید و راهحلها محدود شوند.
افکن بمرحمت نظر ایشاه ذوالکرم
بر بنده که بر تو گریز ز سانحات
هوش مصنوعی: به مروت و لطف خود بر این بنده نظر افکن، چون من به خاطر حادثهها و مشکلات به تو پناه آوردهام.
دستی کز افتقار برؤیت شود دراز
بروی بده ز خرمن اقبال خود زکات
هوش مصنوعی: دستت را که از روی نیاز به سوی من دراز کردهای، از نعمتهای بابرکت خودت به من انعام کن.
آن جرمها که تفرقه آورد در خیال
بر ما یکی ببخش تویا جامعالشتات
هوش مصنوعی: با توجه به اختلافاتی که در افکار و خیالهای ما ایجاد شده، تو ای کسی که همه چیز را در خود جمع کردهای، آن تفرقهها را به یکپارچگی تبدیل کن.
از ما شکستگی است روا ورنه بر فقیر
باشد عنایت تو ز توضیح واضحات
هوش مصنوعی: اگر ما دچار مشکل و نقص هستیم، این مسأله برای ما قابل قبول است، اما در غیر این صورت، نباید کمک و توجه تو فقط به فقرا محدود شود.
گر مجرمیم بنده شاه ولایتیم
بر ما ببخش ای بعطای تو مسئلات
هوش مصنوعی: اگر ما خطا کردهایم، ولی ما بنده و خدمتگزار پادشاهی هستیم. پس ای پروردگار، لطف کن و مشکلات ما را ببخش.
آنجا که لطف شامل طبع کریم تست
بر مخطی و مصیبت ز رحمت رسد برات
هوش مصنوعی: در جایی که مهربانی و بخشش تو حاکم است، دشواریها و مشکلات به واسطه رحمت تو تبدیل به فرصتی برای نجات میشود.
کی بودمان زبود و زنا بود مان خبر
ما بنده ذلیل و تو سلطان ذو صفات
هوش مصنوعی: کی به یاد ما بود که خوب و بد ما را خبر داشته باشد؟ ما بندگان ذلیل هستیم و تو ای خدا، سلطان با فضیلت و با صفات عالی.
از اهتمام تست کمالات نفس و عقل
ای عقل در صفات و کمال تو محو و مات
هوش مصنوعی: از توجه و تلاش تو، بهترین ویژگیها و کمالات روح و ذهن حاصل میشود، ای عقل! در صفات و کمالات تو، غرق و مسحور هستم.
روزی که موج خیز شود بحر باز خواست
و ز خوب ریزد آب ز رخسار کائنات
هوش مصنوعی: روز زمانی که امواج به اوج برسند، دریا از عمق خود بازخواست خواهد کرد و زیبایی خود را از چهرهی هستی میریزد.
آب مرا مریز به آنان که تشنه لب
دادند جان براه تو در پهلوی فرات
هوش مصنوعی: آب مرا نریز به کسانی که جانشان را برای تو در کنار فرات فدا کردند و تشنه از دنیا رفتند.