گنجور

بخش ۸۸ - الخضر

مراد از خضر بسط رهروانست
چنانک الیاس هم قبض عیانست
چنین گویند کو از عهد موسی
بود تا این زمان باقی بدنیا
توان روحی بود هم لاتبدل
بآن شکل و صفت گردد مشکل
بمعنائی که در او بوده غالب
شود ظاهر در انجاح مطالب
مگر جز نقل نزد اهل ایقان
نباشد بر بقایش هیچ برهان
وجودش ثابت است اما خداوند
بود آگه که اینچونست و آن چند
مکن انکار امریرا که مکتوم
بود از فهم و وجهش نیست معلوم
قبول از اعتبار عقل و فهم است
هم انکار از جهالتهای و هم است
بود انکار از حالات اطفال
بخوی طفل نارد مرد اقبال
نه هر چیزی که از فهم تو دور است
عدیم الاصل و معدوم الظهور است
چو «المر عدو ماجهل» گفت
چرا باید خلاف محتمل گفت
چرا بایست خود را کور و کر کرد
بتیه و هم و حیرت در بدر کرد
بسا چیزی که دانستی و رنج است
بسا کانرا نمی‌دانی و گنج است
تو مغروری بعقل ناتمامت
دگر فهم عقیم و فکر خامت
از آنرو هر چه در علمت عیان نیست
چنان دانی که اصلا در جهان نیست
چرا یکره نپنداری که شاید
بود چیزی و در فهم تو ناید
چرا گشتی از این غافل که عالم
یکی بحریست نامحدود و مبهم
تو‌ئی بر روی این یم یک پر کاه
کجا گردی ز قعر بحر آگاه
در این یم از وجود خود خجل باش
ز عقل و دانش خود منفعل باش
تو سر پر کاهی را ندانی
خواص یک گیاهی را ندانی
کجا دانی و رموز نه فلک را
همه اسرار اشیاء یک بیک را
شود گر منحرف ناگه مزاجت
ندانی چیست علت هم علاجت
چه جای آنکه هر درد و دوائی
تو را معلوم گردد بی ‌خطائی
خصوص آنها که اسرار وجود است
مگر موقوف علمش بر شهود است
بسا دیدی که معلومت خطا شد
چه شد کانکار مجهولت بجا شد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مراد از خضر بسط رهروانست
چنانک الیاس هم قبض عیانست
هوش مصنوعی: خضر نماد راهنمایی و ارشاد در مسیر زندگی است، در حالی که الیاس نشان‌دهنده جمع‌آوری و برقراری ارتباط با واقعیات است. این دو شخصیت به نوعی نمایانگر دو جنبه متفاوت از سفر انسانی هستند.
چنین گویند کو از عهد موسی
بود تا این زمان باقی بدنیا
هوش مصنوعی: می‌گویند کسی که از زمان موسی تا کنون باقی مانده، وجود دارد.
توان روحی بود هم لاتبدل
بآن شکل و صفت گردد مشکل
هوش مصنوعی: توان روحی انسان همیشه ثابت است و تغییر شکل و ویژگی آن کار دشواری است.
بمعنائی که در او بوده غالب
شود ظاهر در انجاح مطالب
هوش مصنوعی: به گونه‌ای که آنچه در درون دارد، بر ظاهرش غالب شود و در نتیجه به موفقیت مطالب نائل گردد.
مگر جز نقل نزد اهل ایقان
نباشد بر بقایش هیچ برهان
هوش مصنوعی: آیا جز این است که دلیل ماندگاری چیزی، تنها بر اساس نقل و انتقال آن در میان افراد مطمئن و با ایمان، معتبر نیست؟
وجودش ثابت است اما خداوند
بود آگه که اینچونست و آن چند
هوش مصنوعی: وجود او ثابت و پایدار است، اما تنها خداوند از این حالت و کیفیت آگاه است.
مکن انکار امریرا که مکتوم
بود از فهم و وجهش نیست معلوم
هوش مصنوعی: چیزی را که پنهان بوده و درک آن دشوار است، انکار نکن.
قبول از اعتبار عقل و فهم است
هم انکار از جهالتهای و هم است
هوش مصنوعی: قبولی یا پذیرش یک موضوع بستگی به درک و عقل ما دارد، در حالی که انکار یا رد آن نیز به دلیل ناآگاهی و جهل ماست.
بود انکار از حالات اطفال
بخوی طفل نارد مرد اقبال
هوش مصنوعی: انکار و عدم شناخت در رفتارهای کودکان، به خاطر طبیعت و روحیه‌ی خودشان است، نه اینکه به آینده‌ی کسی که مورد توجه قرار گرفته، مربوط باشد.
نه هر چیزی که از فهم تو دور است
عدیم الاصل و معدوم الظهور است
هوش مصنوعی: هر چیزی که از درک و فهم تو خارج باشد، لزوماً بی‌ارزش و بی‌اصل نیست.
چو «المر عدو ماجهل» گفت
چرا باید خلاف محتمل گفت
هوش مصنوعی: وقتی گفته شده که «جاهل دشمن آن چیزی است که نمی‌داند»، پس چرا باید چیزی را بیان کرد که احتمال درست بودنش وجود دارد؟
چرا بایست خود را کور و کر کرد
بتیه و هم و حیرت در بدر کرد
هوش مصنوعی: چرا باید خود را نادان و بی‌خبر نگه‌داری و در دل مشکلات و سردرگمی‌ها به سر ببری؟
بسا چیزی که دانستی و رنج است
بسا کانرا نمی‌دانی و گنج است
هوش مصنوعی: بسیاری از چیزها وجود دارند که از آن‌ها آگاه هستی و باعث رنج و زحمتت می‌شوند، در حالی که خیلی از مواردی که نمی‌دانی می‌توانند به تو خوشبختی و ثروت برسانند.
تو مغروری بعقل ناتمامت
دگر فهم عقیم و فکر خامت
هوش مصنوعی: تو به خودت خیلی مغروری و این باعث می‌شود که نتوانی به درستی فکر کنی و درک درستی از مسائل داشته باشی. افکارت خام و ناقص است.
از آنرو هر چه در علمت عیان نیست
چنان دانی که اصلا در جهان نیست
هوش مصنوعی: هرچیزی که در علم و دانش تو مشخص و واضح نیست، به گونه‌ای بدان که اساساً وجود ندارد.
چرا یکره نپنداری که شاید
بود چیزی و در فهم تو ناید
هوش مصنوعی: چرا فکر می‌کنی که ممکن نیست چیزی وجود داشته باشد که تو از درک آن ناتوانی؟
چرا گشتی از این غافل که عالم
یکی بحریست نامحدود و مبهم
هوش مصنوعی: چرا از این موضوع غافل شدی که جهان یک دریا است بی پایان و نامشخص؟
تو‌ئی بر روی این یم یک پر کاه
کجا گردی ز قعر بحر آگاه
هوش مصنوعی: تو در این دریا مثل یک پر کاه هستی؛ پس چطور ممکن است از عمق این دریا خبر داشته باشی؟
در این یم از وجود خود خجل باش
ز عقل و دانش خود منفعل باش
هوش مصنوعی: در این دریا از وجود خود، شرمنده باش و از عقل و دانش خود تأثیرپذیر و غافل باش.
تو سر پر کاهی را ندانی
خواص یک گیاهی را ندانی
هوش مصنوعی: تو نمی‌دانی که چه برتری‌ها و ارزش‌هایی در یک گیاه نهفته است، حتی اگر به ظاهر کوچک و بی‌اهمیت باشد.
کجا دانی و رموز نه فلک را
همه اسرار اشیاء یک بیک را
هوش مصنوعی: کجا می‌دانی و اسرار نه آسمان را؟ تمام رازهای اشیاء به یکباره مشخص نیست.
شود گر منحرف ناگه مزاجت
ندانی چیست علت هم علاجت
هوش مصنوعی: اگر ناگهان حال تو تغییر کند، نخواهی دانست که علت چیست، و هم داروی تو چیست.
چه جای آنکه هر درد و دوائی
تو را معلوم گردد بی ‌خطائی
هوش مصنوعی: هرگز نبايد انتظار داشت که تمام دردها و راه‌های درمان آن‌ها را به‌سادگی بشناسی، چرا که این به دور از واقعیت است.
خصوص آنها که اسرار وجود است
مگر موقوف علمش بر شهود است
هوش مصنوعی: تخصصی از افرادی که به درک عمیق اسرار وجود می‌رسند، بستگی به این دارد که آیا این درک از طریق تجربه و مشاهده مستقیم حاصل شده باشد یا نه.
بسا دیدی که معلومت خطا شد
چه شد کانکار مجهولت بجا شد
هوش مصنوعی: شاید دیده باشی که اطلاعاتت نادرست شد و در نتیجه، کار ناشناخته‌ات به جایی رسید.