بخش ۸۶ - الخاتم
بود گر بر ولایت محرمیت
تو را بشنو وجود خاتمیت
چنین گویند اهل ذوق و تحقیق
گرت بر قول این قوم است تصدیق
سه قسمت این ولایت نزد اشخاص
یکی مطلق یکی محدود و یک خاص
بود مطلق بعیس ختم در طور
دگر محدود بر مهدی ذی دور
دگر آنخاص مخصوص خواصیست
که از حقشان در این امر اختصاصیست
بشرح آن صفی گردید ملهم
که تا نبود بنزد عامه موهم
مراد از مطلق این باشد که در سیر
تعدی زو نخواهد کرد بر غیر
بود خود در کمال خویش سیار
از و نتوان نمودن اخذ اسرار
از آن مطلق که شد دیگر بتعیین
باو ختم ولایات نبیین
ز اول انبیا را تا نهایت
بعیسی ختم شد دور ولایت
ز بس بد در تجرد فرد و یکتا
بدون والد آمد او بدنیا
دگر مهدی است خاتم در ولایت
بدین احمد صاحب هدایت
بود او خاتم و از وی بحالات
نمایند اولیا کسب کمالات
ز حق در وی معانی مجتمع شد
جز از وی اخذ معنی ممتنع شد
خلیفه احمد این صاحب کمالست
تجاوز در کمال از وی محالست
خلیفه حق و اسم اعظم است او
ظهور ذات و قطب عالم است او
شنو باز از ولیی کو بود خاص
بختمیت چه یکشخص اندر اشخاص
بود ختمیت خاص آنکه عاید
بهر دوری بود بر فرد واحد
اگرچه خاص از حیث مقام است
ولی بر کس چه لازم نیست عام است
تواند شد که در بعضی ز ادوار
یکی خاتم شود ز اقطاب و اخیار
نماید ختم بر وی از عنایت
جناب حق کمالات ولایت
از آن دانست محیالدین بخود ختم
ولایت را و بر من گفت شد ختم
نه این مخصوص آن سلطان سر بود
نه بر وی خاتمیت منحصر بود
بسی بودند از اقطاب عالم
شود کو بوده در آنعصر خاتم
صفی را هست هم تحقیق خاصی
بفهمش گر ترا هست اختصاصی
بود خاتم حقی در صورت عبد
وجود مطلقی در صورت عبد
که اندر سیر عبدی او بهر شیئی
نماید دوره ایجاد را طی
کند در پر کاهی سیر امکان
تماما تا مقام ذات سبحان
بهر شیئی ز اشیاء تا بآخر
رساند اصل اول را مکرر
در او اشیاء باصل اوست قائم
بتعیین محقق اوست خاتم
بود مخصوص شخص او در اشخاص
ولی شد اختصاصش عام نی خاص
ازین افزون نگنجد در عبارت
تو گو کافیست عاقل را اشارت
بدعوت باشد او ختم نبیین
جز این بر اولیا خاتم به تعیین
شود گویند مهدی چون هویدا
مسیح آید به تعظیمش ز بالا
بود رمزی ولی بر خلق محجوب
مر ناید بیانش در نظر خوب
بیانی کز عقول خلق دور است
چه حاجت گرچه لب بی قشورست
براینم من بحرفی گر کنی غور
زند امر ولایت بر علی دور
براینم من که خاتم جز علی نیست
جز از نامش روانها صیقلی نیست
علی بود آنکه اول بود خاتم
ولایت یافت از وی جان آدم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود گر بر ولایت محرمیت
تو را بشنو وجود خاتمیت
هوش مصنوعی: اگر در نزدیکی تو مرا دربارهی مقام و منزلت تو بشنوی، وجود و حقیقت من را درک میکنی.
چنین گویند اهل ذوق و تحقیق
گرت بر قول این قوم است تصدیق
هوش مصنوعی: اهل فن و ذوق میگویند که اگر به گفتههای این گروه اعتقاد داری، باید به دقت در مورد آنها فکر کنی و تحقیق کنی.
سه قسمت این ولایت نزد اشخاص
یکی مطلق یکی محدود و یک خاص
هوش مصنوعی: در این سرزمین، افراد به سه دسته تقسیم میشوند: یک دسته که مطلق و بدون قید و شرط هستند، دستهای که تحت محدودیتهایی قرار دارند و دستهای دیگر که ویژگیهای خاصی دارند.
بود مطلق بعیس ختم در طور
دگر محدود بر مهدی ذی دور
هوش مصنوعی: وجود مطلق که در عیسی به پایان رسید، در دورانی دیگر به صورت محدود به مهدی خواهد آمد.
دگر آنخاص مخصوص خواصیست
که از حقشان در این امر اختصاصیست
هوش مصنوعی: این مسأله به افرادی ویژه مربوط میشود که به حق خود در این موضوع خاص آگاه هستند.
بشرح آن صفی گردید ملهم
که تا نبود بنزد عامه موهم
هوش مصنوعی: در این بیت گفته شده است که برای توضیح و روشن شدن موضوعی، فردی با الهام و بینش خاصی به بیان مطلب میپردازد، به گونهای که تا پیش از این توضیح، عموم مردم در اشتباه بودند یا به درک صحیحی از موضوع نرسیده بودند.
مراد از مطلق این باشد که در سیر
تعدی زو نخواهد کرد بر غیر
هوش مصنوعی: موضوع اصلی این است که در مسیر خود از اصول و اساس خارج نخواهد شد و به چیزهای دیگر تجاوز نخواهد کرد.
بود خود در کمال خویش سیار
از و نتوان نمودن اخذ اسرار
هوش مصنوعی: در حالت کمال و تمامیت خود، قادر نیستی که از او رازها را بگیری و دریافت کنی.
از آن مطلق که شد دیگر بتعیین
باو ختم ولایات نبیین
هوش مصنوعی: از آنجا که مطلق خداوند است و هیچ چیز نمیتواند او را محدود کند، پس دیگر نیازی به تعیین مرزها و قوانین خاص برای ولایت پیامبران نیست.
ز اول انبیا را تا نهایت
بعیسی ختم شد دور ولایت
هوش مصنوعی: از آغاز وجود پیامبران تا پایان، مسیر ولایت به وجود عیسى رسید.
ز بس بد در تجرد فرد و یکتا
بدون والد آمد او بدنیا
هوش مصنوعی: به خاطر مشکلاتی که در تنهایی و انزوا وجود دارد، او بدون والدین به دنیا آمد و به همین دلیل فردی منحصر به فرد و بیهمتاست.
دگر مهدی است خاتم در ولایت
بدین احمد صاحب هدایت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در دوران جدید، مهدی به عنوان راهنما و پیشوای مردم در مسیر هدایت و رهبری ظاهر شده است و اشاره به اهمیت و نقش آن در راهنمایی جامعه دارد.
بود او خاتم و از وی بحالات
نمایند اولیا کسب کمالات
هوش مصنوعی: او مانند خاتم است که اولیا و بزرگواران از حقیقت او بهرهمند میشوند و به کمالات دست مییابند.
ز حق در وی معانی مجتمع شد
جز از وی اخذ معنی ممتنع شد
هوش مصنوعی: از حقیقت، معانی زیادی در او جمع شده است و غیر از او، دریافت معنا غیر ممکن است.
خلیفه احمد این صاحب کمالست
تجاوز در کمال از وی محالست
هوش مصنوعی: احمد خلیفهای است که به کمال و تمامیت رسیده و هیچکس نمیتواند به اندازه او در کمال پیش برود.
خلیفه حق و اسم اعظم است او
ظهور ذات و قطب عالم است او
هوش مصنوعی: او نماینده خدا و مظهر اسم بزرگ الهی است و مرکز عالم و مظاهر خداوند در عالم هستی به شمار میآید.
شنو باز از ولیی کو بود خاص
بختمیت چه یکشخص اندر اشخاص
هوش مصنوعی: گوش کن به سخنان ولیای که مخصوص به سرنوشت من است، زیرا که هر فردی در میان افراد دیگر، جایگاه خاصی دارد.
بود ختمیت خاص آنکه عاید
بهر دوری بود بر فرد واحد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که انتها و نتیجه خاصی برای کسی وجود دارد که به خاطر دوری، بهرهای به یک نفر واحد میرسد. به عبارت دیگر، در برخی مواقع فاصلهها خود میتوانند به فردی خاص، نفع و دستاوردی در بر داشته باشند.
اگرچه خاص از حیث مقام است
ولی بر کس چه لازم نیست عام است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هر چند شخص یا موضوعی از نظر مقام و جایگاه ویژه و خاص است، اما هیچکس نیازی ندارد که به خاطر آن خصوصیت خاص، دیگران را از آن محروم کند یا احساس برتری کند. در نهایت، همه باید در کنار هم باشند و هیچکس نباید خود را بالاتر از دیگران بداند.
تواند شد که در بعضی ز ادوار
یکی خاتم شود ز اقطاب و اخیار
هوش مصنوعی: شاید در برخی از زمانها، یکی از افراد برجسته و نیکوکار به مقام بالا و مهمی دست پیدا کند.
نماید ختم بر وی از عنایت
جناب حق کمالات ولایت
هوش مصنوعی: خدای بزرگ با عنایت خاص خود، تمام ویژگیها و کمالات مقام ولایت را به او عطا میکند.
از آن دانست محیالدین بخود ختم
ولایت را و بر من گفت شد ختم
هوش مصنوعی: محیالدین به خود پی برد که به مقام نهایت ولایت رسیده و به من گفت که این مقام پایان یافته است.
نه این مخصوص آن سلطان سر بود
نه بر وی خاتمیت منحصر بود
هوش مصنوعی: این مقام و ویژگیها تنها به آن پادشاه اختصاص ندارد و تنها او نیست که نشان سلطنت و عظمت را به دوش میکشد.
بسی بودند از اقطاب عالم
شود کو بوده در آنعصر خاتم
هوش مصنوعی: در طول تاریخ، افراد زیادی وجود داشتند که در دوران خود، به عنوان شخصیتهای برجسته و کلیدی شناخته میشدند، اما بهترین و برترین آنها در آن زمان پیامبر خاتم بود.
صفی را هست هم تحقیق خاصی
بفهمش گر ترا هست اختصاصی
هوش مصنوعی: اگر کسی خصوصیاتی خاص دارد، باید به او توجه بیشتری کرد و درک عمیقتری از او داشت.
بود خاتم حقی در صورت عبد
وجود مطلقی در صورت عبد
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده است که در ظاهر انسان، حقیقتی وجود دارد که به نوعی نشاندهنده وجودی مطلق و بینهایت است. این یعنی در وجود ظاهری انسان، عمق و حقیقتی عظیم نهفته است که فراتر از نمای ظاهری میرود.
که اندر سیر عبدی او بهر شیئی
نماید دوره ایجاد را طی
هوش مصنوعی: در مسیر رشد و تکامل عبد، او به هر چیزی نگاه میکند و مراحل آفرینش را تجربه میکند.
کند در پر کاهی سیر امکان
تماما تا مقام ذات سبحان
هوش مصنوعی: در این دنیا، هر چیزی به تدریج به کمال و آرامش میرسد و در نهایت به مقام بالای وجودی و الهی میرسد.
بهر شیئی ز اشیاء تا بآخر
رساند اصل اول را مکرر
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، در نهایت به منبع اولیه و اصل خود برمیگردد و این چرخه ادامه دارد.
در او اشیاء باصل اوست قائم
بتعیین محقق اوست خاتم
هوش مصنوعی: در او، چیزها بر اساس وجود او برقرار هستند و تعیینات، نشاندهنده حقیقت او هستند. او در نهایت و کامل است.
بود مخصوص شخص او در اشخاص
ولی شد اختصاصش عام نی خاص
هوش مصنوعی: او (شخص خاصی) تنها به خود او اختصاص دارد، اما حالا این خصوصیت به دیگران نیز رسیده و تحت عنوان عمومی در آمده است.
ازین افزون نگنجد در عبارت
تو گو کافیست عاقل را اشارت
هوش مصنوعی: بهتر از این را نمیتوان در کلمات گنجاند؛ برای انسان عاقل تنها یک اشاره کافی است.
بدعوت باشد او ختم نبیین
جز این بر اولیا خاتم به تعیین
هوش مصنوعی: او پایانبخش پیامبران است و غیر از این، برترین و ختم اولیای الهی را نیز به تعیین دارد.
شود گویند مهدی چون هویدا
مسیح آید به تعظیمش ز بالا
هوش مصنوعی: وقتی مهدی ظهور کند، مسیح از بالا به احترام او خواهد آمد.
بود رمزی ولی بر خلق محجوب
مر ناید بیانش در نظر خوب
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که یک راز و رازی وجود دارد که برای مردم قابل درک نیست و نمیتوان آن را بهراحتی بیان کرد یا فهمید. این راز فقط در نظر افرادی خاص و با بینش عمیق روشن میشود.
بیانی کز عقول خلق دور است
چه حاجت گرچه لب بی قشورست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر یک صحبت یا گفتمان از درک و فهم عموم مردم خارج باشد، نیازی به بیان آن نیست، حتی اگر بیان آن به زبان ساده و بیپیرایه باشد. به عبارت دیگر، درک نکردن یک موضوع به دلیل پیچیدگیاش، امکان شنیدن آن را هم بیفایده میکند.
براینم من بحرفی گر کنی غور
زند امر ولایت بر علی دور
هوش مصنوعی: من به سخنی که اشاره کنی، عمیقاً فکر میکنم و متوجه میشوم که موضوع ولایت بر علی چقدر مهم و جدی است.
براینم من که خاتم جز علی نیست
جز از نامش روانها صیقلی نیست
هوش مصنوعی: من باور دارم که تنها علی است که برترین و ممتاز است و هیچ روحی نمیتواند بدون نام او توانا و پاک باشد.
علی بود آنکه اول بود خاتم
ولایت یافت از وی جان آدم
هوش مصنوعی: علی اولین کسی بود که مقام ولایت را به دست آورد و روح آدم از او نشأت گرفت.

صفی علیشاه