بخش ۸۴ - الحکمه
بود خود حکمت معلوم لایق
همان علمت باشیاء و حقایق
باشیاء و خواص و وصف و احکام
خود این را گفت عارف حکمت نام
بر آن باشد نظام کون مضبوط
سببها بر مسببهاست مربوط
بود حکمت ازین آگاه بودن
عمل بر مقتضای آن نمودن
بنطق حکمتی دادند رخصت
که اندر علم شرعست و طریقت
ز نقط حکمتی گشتند ساکت
که اسرار حقیقت زوست ثابت
عوام از فهم آن باشند معذور
ز فهم عالم رسمیست هم دور
بنزد جاهل از حکمت مزن دم
ز حکمتها خود این باشد یکی هم
بود آن حکمت مجهوله کاصلا
بخاص و عام وجهش نیست پیدا
ز جزئیات ایجاد است و احوال
چو قتل انبیا و موت اطفال
بود هم حکمت جامع که یکدم
بیارد عارف از تحصیل او کم
بود آنمعرفت بر حق و باطل
پس آنگه باشد ار توفیق شامل
عمل کردن بحق بیاضطرابی
ز باطل هم نمودن اجتنابی
نه هر کس مطلبی خواند حکیم است
حکیم اندر طریقت مستقیم است
حکیم بیعمل همچو حمار است
که اسفار کتب را زیر بار است
چو درویشی که بیکردار و خدمت
کفایت کرده بر اسم طریقیت
نباشد هیچ در فقرش فروغی
مگر بندد بدرویشان دروغی
نکو علمیست حکمت گر حجابت
نگردد از ارادت و ز ایابت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود خود حکمت معلوم لایق
همان علمت باشیاء و حقایق
هوش مصنوعی: خود حکمت بالفعل، به این معناست که از علم و حقایق موجود در جهان آگاهی داشته باشی.
باشیاء و خواص و وصف و احکام
خود این را گفت عارف حکمت نام
هوش مصنوعی: عالمی عارف با شناخت و درک عمیق خود درباره موجودات و ویژگیها و قوانینشان سخن میگوید و از حکمت و داناییاش بهره میبرد.
بر آن باشد نظام کون مضبوط
سببها بر مسببهاست مربوط
هوش مصنوعی: جهان به گونهای تنظیم شده که هر چیزی به دیگری وابسته است و علتها با اثرهای خود ارتباط دارند.
بود حکمت ازین آگاه بودن
عمل بر مقتضای آن نمودن
هوش مصنوعی: آگاهی از حکمت باعث میشود که انسان رفتار و عمل خود را متناسب با آن انجام دهد.
بنطق حکمتی دادند رخصت
که اندر علم شرعست و طریقت
هوش مصنوعی: در اینجا به ما اجازه داده شده که به دانش و آگاهی در زمینههای دینی و راههای معنوی بپردازیم.
ز نقط حکمتی گشتند ساکت
که اسرار حقیقت زوست ثابت
هوش مصنوعی: از نقطهای از حکمت، آنان به سکوت روی آوردند، زیرا رازهای حقیقت از آن جا ثابت و روشن است.
عوام از فهم آن باشند معذور
ز فهم عالم رسمیست هم دور
هوش مصنوعی: افراد عادی به دلیل نداشتن دانش عمیق درک نمیکنند، زیرا فهم آن نیاز به تحصیلات و آگاهی خاصی دارد که از دسترس آنها بیرون است.
بنزد جاهل از حکمت مزن دم
ز حکمتها خود این باشد یکی هم
هوش مصنوعی: با افراد نادان از دانایی صحبت نکن، زیرا خود این کار یکی از نشانههای نادانی است.
بود آن حکمت مجهوله کاصلا
بخاص و عام وجهش نیست پیدا
هوش مصنوعی: حکمت پنهان و ناشناختهای وجود دارد که نه تنها برای افراد خاص، بلکه برای عموم نیز قابل درک نیست و جنبههای آن مشخص نیست.
ز جزئیات ایجاد است و احوال
چو قتل انبیا و موت اطفال
هوش مصنوعی: وجود چیزها و ویژگیها از جزئیات شکل میگیرد، همانطور که وقایعی چون کشته شدن پیامبران و مرگ کودکان از حالاتی هستند که در زندگی ما رخ میدهند.
بود هم حکمت جامع که یکدم
بیارد عارف از تحصیل او کم
هوش مصنوعی: حکمت کامل و عمیقی وجود دارد که میتواند در یک لحظه، عارف را از جستوجوی علم و دانش بینیاز کند.
بود آنمعرفت بر حق و باطل
پس آنگه باشد ار توفیق شامل
هوش مصنوعی: شناخت حق و باطل ضروری است، و تنها در این صورت است که موفقیت به سراغت خواهد آمد.
عمل کردن بحق بیاضطرابی
ز باطل هم نمودن اجتنابی
هوش مصنوعی: عمل کردن به حق بدون شتاب و عجله، و پرهیز از انجام کارهای نادرست.
نه هر کس مطلبی خواند حکیم است
حکیم اندر طریقت مستقیم است
هوش مصنوعی: هر کسی که مطلبی را بخواند، لزوماً حکمتی ندارد. حکیم واقعی کسی است که در راه درست و صحیح حرکت میکند.
حکیم بیعمل همچو حمار است
که اسفار کتب را زیر بار است
هوش مصنوعی: یک فرد حکیم ولی ناآزموده و بدون عمل، مانند الاغی است که فقط بار کتابهای سنگین را به دوش میکشد.
چو درویشی که بیکردار و خدمت
کفایت کرده بر اسم طریقیت
هوش مصنوعی: مثل درویشی که بدون رفتار و خدمات لازم، فقط با نام خود در مسیر راهیابی به کمال اکتفا کرده است.
نباشد هیچ در فقرش فروغی
مگر بندد بدرویشان دروغی
هوش مصنوعی: هیچکس در فقر و تنگدستی خود روشنایی و امیدی ندارد، مگر اینکه دروغی به درویشان بگوید.
نکو علمیست حکمت گر حجابت
نگردد از ارادت و ز ایابت
هوش مصنوعی: حکمت و دانش خوبی است، به شرطی که حجاب و محدودیتهای آن نتواند مانع از عشق و ارادت تو شود و تو را از بازگشت به حقیقت دور نکند.

صفی علیشاه