بخش ۲۳۲ - عبدالمذل
بود عبدالمذل در علم و احوال
ز یزدان مظهر او بر وصف اذلال
هر آنکس را بظاهر یا بباطن
ز حق شد حتم ذلت در مواطن
بود او واسطه ضعف و ذلالش
شوند اعدای حق خوار از خیالش
عدو اولیا اعدای حقند
که بر ذلت هم از حق مستحقند
وگر نه ذات مطلق را عدو نیست
بعالم دشمنی از بهر او نیست
کسی با خود نگردد هیچ دشمن
زند لیک از طمع شمشیر بر تن
چو شد تن چاک مرگش در طلب بود
بجان خویش دشمن زین سبب بود
صفی را باز هم تحقیق خاصی است
که آنرا نزد صوفی اختصاصی است
چو حق در هستی اشیاء اصیل است
عجب دارم اگر شیئی ذلیل است
بود ذل گر که باشد سیر موضوع
همانا وضع شیی در غیر موضوع
بود در عزتش بر تاج شاهی
باو هم حاجت است آنجا کماهی
بکهدان ارفتد میدان تو خوارش
ندارد ز آنکه آنجا کس بکارش
سلاح اندر کف مردان عزیز است
ذلیل است ار بدست دزد و هیز است
بنزد مرد مشرک علم توحید
ذلیل است این تو را کافیست دردید
بدینسان هر وجودی در نظامش
ذلیل است ار نباشد در مقامش
خود اینهم در نظام تام عرض است
که ذلت بهر شیئی هست و فرض است
بود عبدالمذل آنکس که از وی
رسد ذلت بجای خویش بر شیی
بخش ۲۳۱ - عبدالمعز: کند عبدالمعز را در تولیبخش ۲۳۳ - عبدالسمیع و البصیر: بود عبدالسمیع آنکس که ز اشیاء
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود عبدالمذل در علم و احوال
ز یزدان مظهر او بر وصف اذلال
هوش مصنوعی: عبدالمذل در زمینه علم و ویژگیها، تجلییافتهای از خداوند است و به خاطر وضعیتی که دارد، تواضع و فروتنی را نمایان میسازد.
هر آنکس را بظاهر یا بباطن
ز حق شد حتم ذلت در مواطن
هوش مصنوعی: هرکسی که به هر دلیلی از حق و حقیقت دوری گزیند، به ضرورتی در موقعیتهای مختلف دچار ذلت و خفت خواهد شد.
بود او واسطه ضعف و ذلالش
شوند اعدای حق خوار از خیالش
هوش مصنوعی: او به واسطه ضعف و ذلتش، دشمنان حق را از خیال خود خوار و کوچک میسازد.
عدو اولیا اعدای حقند
که بر ذلت هم از حق مستحقند
هوش مصنوعی: دشمنان دوستان خدا در واقع دشمنان حق هستند و حتی شایسته ذلت نیز هستند.
وگر نه ذات مطلق را عدو نیست
بعالم دشمنی از بهر او نیست
هوش مصنوعی: در غیر این صورت، وجود مطلق هیچ دشمنی ندارد و هیچ چیزی در جهان به خاطر او به عنوان رقیب وجود ندارد.
کسی با خود نگردد هیچ دشمن
زند لیک از طمع شمشیر بر تن
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که با خود دشمنی به همراه داشته باشد، اما برخی به دلیل طمع و حرص، بر تن دیگران آسیب میزنند.
چو شد تن چاک مرگش در طلب بود
بجان خویش دشمن زین سبب بود
هوش مصنوعی: وقتی بدن او در برابر مرگ آسیب دید، به دنبال جان خود بود و به همین دلیل دشمنی برایش ایجاد شد.
صفی را باز هم تحقیق خاصی است
که آنرا نزد صوفی اختصاصی است
هوش مصنوعی: تحقیق در مورد صفی نیازمند توجه ویژهای است که مختص دانش و تجربیات صوفیوار است.
چو حق در هستی اشیاء اصیل است
عجب دارم اگر شیئی ذلیل است
هوش مصنوعی: اگر حقیقت در وجود چیزها بنیادی و واقعی است، پس چرا من تعجب میکنم اگر چیزی به خودی خود کمارزش یا نازل به نظر میرسد؟
بود ذل گر که باشد سیر موضوع
همانا وضع شیی در غیر موضوع
هوش مصنوعی: اگر چیزی به موضوع خود تعلق نداشته باشد، دچار نقصان و ذلت میشود؛ زیرا هر چیزی باید در جا و جای خودش قرار گیرد تا به شکل مناسب و کارآمد باشد.
بود در عزتش بر تاج شاهی
باو هم حاجت است آنجا کماهی
هوش مصنوعی: در جایی که او به عزت و مقام بلندش نشسته است، حتی برای شاه نیز نیاز به آنجا دارد، مانند زندگی ماهی در آب.
بکهدان ارفتد میدان تو خوارش
ندارد ز آنکه آنجا کس بکارش
هوش مصنوعی: اگر کسی در میدان زندگی به سستی و بیتوجهی گرفتار شود، نباید نگران باشد؛ زیرا در آنجا کسی نیست که به او کار و مسئولیتی بسپارد. به عبارتی دیگر، در مکانهایی که غفلت و بیتوجهی حاکم است، اهمیتی به کار و تلاش افراد داده نمیشود.
سلاح اندر کف مردان عزیز است
ذلیل است ار بدست دزد و هیز است
هوش مصنوعی: سلاح در دستان مردان بزرگ و شجاع ارزشمند است، اما اگر در دست افراد زشت و دزد باشد، بیارزش و تحقیرکننده است.
بنزد مرد مشرک علم توحید
ذلیل است این تو را کافیست دردید
هوش مصنوعی: علم توحید در نظر مردی که مشرک است، بیاهمیت و ذلیل است؛ این برای تو باید کافی باشد که چنین نگاهی وجود دارد.
بدینسان هر وجودی در نظامش
ذلیل است ار نباشد در مقامش
هوش مصنوعی: هر موجودی اگر در جایگاه مناسب خود قرار نگیرد، به ذلت و سرشکستگی دچار میشود.
خود اینهم در نظام تام عرض است
که ذلت بهر شیئی هست و فرض است
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در نظام کلی و جامع وجود، برای هر چیزی پیشرفت و افول وجود دارد و ذلت و افت جایگاه بخشی از سرنوشت هر چیز است. به عبارتی، هیچ چیزی در این دنیا به طور کامل از افت و ذلت مصون نیست.
بود عبدالمذل آنکس که از وی
رسد ذلت بجای خویش بر شیی
هوش مصنوعی: کسی که تحت سلطه و بندگی دیگران باشد، واقعاً ذلیل و خوار است، حتی اگر او خود را در جایگاه بزرگ و مهمی ببیند.

صفی علیشاه