بخش ۲۳۱ - عبدالمعز
کند عبدالمعز را در تولی
حق از اسم معز بر دل تجلی
فزاید هر زمان بر اعتزازش
بهر شیئی نماید دلنوازش
بر اشیاء جمله او عزت پناهست
بهر ذی عزتی خود پادشاه است
به بستان عزت گل آشکار است
گیاه تلخ نامطبوع و خوارست
گهی باشد که از بهر علاجی
تو را بر آن گیاهست احتیاجی
در اینجا عزت او بین که چونست
ز صد بستان گل قدرش فزونست
به بخشی دربهای او چمنها
بحفظش پرده پوشی از سمنها
در اینساعت که این اعزاز وحد یافت
از آن عبدالمعزعون و مدد یافت
که او اسم معز را هست مظهر
بود ز و عزت ار زد حلقه بر در
بعالم پس نباشد خوار چیزی
عزیز است از حق ارداری تمیزی
شود قدرش بجای خویش معلوم
برون از جای خود خوار است و محروم
بعزت پس بهر شیئی او دخیل است
چه عز در هستی اشیاء اصیل است
مبین خوار ار که چیزی زهر ریز است
بجائی ز هر مارت هم عزیز است
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کند عبدالمعز را در تولی
حق از اسم معز بر دل تجلی
هوش مصنوعی: عبدالمعز در عشق به حق و در پیوند قلبیاش با او، زیبایی و عظمت اسم "معز" را در دل خود حس میکند و تجلی مییابد.
فزاید هر زمان بر اعتزازش
بهر شیئی نماید دلنوازش
هوش مصنوعی: هر زمان که چیزی به زیبایی و جذابیت او افزوده میشود، دل را خوشحال و شاداب میکند.
بر اشیاء جمله او عزت پناهست
بهر ذی عزتی خود پادشاه است
هوش مصنوعی: بر روی تمام موجودات، او پناه و عزت است و برای هر کسی که دارای عزت باشد، او مانند یک پادشاه است.
به بستان عزت گل آشکار است
گیاه تلخ نامطبوع و خوارست
هوش مصنوعی: در باغ عزت، گلها به وضوح دیده میشوند، اما گیاهان تلخ و ناخوشایند، کمارزش و ناپسند هستند.
گهی باشد که از بهر علاجی
تو را بر آن گیاهست احتیاجی
هوش مصنوعی: گاهی پیش میآید که برای بهبود وضعیتت به آن گیاه نیاز داری.
در اینجا عزت او بین که چونست
ز صد بستان گل قدرش فزونست
هوش مصنوعی: در اینجا ارزش و مقام او را ببین که مانند بستانی پر از گل، ارزشش بسیار بیشتر است.
به بخشی دربهای او چمنها
بحفظش پرده پوشی از سمنها
هوش مصنوعی: در یکی از قسمتهای درهای او، چمنزارها برای محافظت از او، با پردههایی از گلهای معطر پوشیده شدهاند.
در اینساعت که این اعزاز وحد یافت
از آن عبدالمعزعون و مدد یافت
هوش مصنوعی: در این لحظه، وقتی که این مقام والایی به من عطا شد، به خاطر آن خدای بزرگ و کمکی که از او گرفتم.
که او اسم معز را هست مظهر
بود ز و عزت ار زد حلقه بر در
هوش مصنوعی: او که نامش مظهر عزت و بزرگی است، اگر بر در کسی به تکیه بزند، آن در را با احترام و ارزش مینگرند.
بعالم پس نباشد خوار چیزی
عزیز است از حق ارداری تمیزی
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ چیز بیارزش نیست، زیرا هر چیزی در مقابل حق و حقیقت دارای ارزش و پاکی خاصی است.
شود قدرش بجای خویش معلوم
برون از جای خود خوار است و محروم
هوش مصنوعی: وقتی که انسان به مقام و منزلت واقعی خود برسد، ارزش و اهمیت او مشخص میشود و کسی که از جایگاه خود منحرف شود، به حقیر و بیارزش بدل میشود.
بعزت پس بهر شیئی او دخیل است
چه عز در هستی اشیاء اصیل است
هوش مصنوعی: به خاطر عظمت و ارجمندی، هر چیزی وابسته به اوست، زیرا عزت در وجود موجودات حقیقی نهفته است.
مبین خوار ار که چیزی زهر ریز است
بجائی ز هر مارت هم عزیز است
هوش مصنوعی: اگر کسی را بیارزش و خوار میدانی، به خاطر اینکه او چیزی بیارزش دارد، باید بدانیم که در هر حال، او از همه موریانهها هم عزیزتر است.

صفی علیشاه