گنجور

بخش ۲۳۳ - عبدالسمیع و البصیر

بود عبدالسمیع آنکس که ز اشیاء
نیوشد صوت حق با سمع معنا
ز هر شیئی نیوشد صوت خاصی
که در آن رتبه دارد اختصاصی
بعین سمع هم عبدالبصیر است
که ز اشیاء دید حق را ناگزیر است
هر آن کز گوش حق بشنید ناچار
ز چشم حق ببیند هم در آثار
حق او را مظهر سمع و بصر کرد
باو خود را از این دو جلوه‌گر کرد
پس او بیند در اشیاء ذات حق را
نیوشد هم ز حق آیات حق را
همان چشمی که اول ذات خود دید
همان گوشی که صوت خویش بشنید
تجلی کرد و ز اشیاء جلوه گر گشت
هر آن شیئی عین آن سمع و بصر گشت
هر آن کز حق چنین صاحب نظر شد
بخاصه مظهر سمع و بصر شد
به بیند حق ز هر شیی خود نمائی
کند در عین قدس و کبریائی
بمعنای دگر سمع و بصر را
بهر جنبنده او بخشد اثر را
چه حق فرموده از صدق ضمیرش
تجلی از سمیع و از بصیرش
نیوشد آن دعا کز حق تمنا
باستعداد خود دارند اشیاء
کند حق هم ز فیاضی اجابت
نگردد رد بدر گاهش انابت
به بیند هم زهر شیئی آنچه خودخواست
بود تشریف آن بر قامتش راست
هر آنچیزی که از حق او طلب کرد
ز حق بگرفت و در اخذش طرب کرد
کسی کاین نکته یابد در شهودش
سمیع است و بصیر از حق نمودش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بود عبدالسمیع آنکس که ز اشیاء
نیوشد صوت حق با سمع معنا
هوش مصنوعی: عبدالسمیع فردی است که از طریق شنیدن، صدای حقیقت را از چیزها درک می‌کند و به عمق معناها می‌رسد.
ز هر شیئی نیوشد صوت خاصی
که در آن رتبه دارد اختصاصی
هوش مصنوعی: هر چیز صدای خاص و منحصر به فردی دارد که نشان‌دهنده جایگاه و ویژگی‌های آن است.
بعین سمع هم عبدالبصیر است
که ز اشیاء دید حق را ناگزیر است
هوش مصنوعی: شخصی که گوش شنوایی دارد، مانند عبدالبصیر است که به واسطه مشاهده چیزها، حقیقت را به طور حتمی درک می‌کند.
هر آن کز گوش حق بشنید ناچار
ز چشم حق ببیند هم در آثار
هوش مصنوعی: هر کسی که از طریق گوش خود حقیقت را بشنود، ناگزیر از طریق چشمانش هم آن حقیقت را در آثار و نشانه‌ها مشاهده خواهد کرد.
حق او را مظهر سمع و بصر کرد
باو خود را از این دو جلوه‌گر کرد
هوش مصنوعی: خداوند او را به عنوان نشانه‌ای از شنیداری و بینایی قرار داد و خودش را از طریق این دو ویژگی به او نمایان ساخت.
پس او بیند در اشیاء ذات حق را
نیوشد هم ز حق آیات حق را
هوش مصنوعی: پس او در چیزها، حقیقت وجود خداوند را می‌بیند و از حق، نشانه‌های حق را درک می‌کند.
همان چشمی که اول ذات خود دید
همان گوشی که صوت خویش بشنید
هوش مصنوعی: چشمی که ابتدا خودش را دید و گوشی که اولین صدای خود را شنید، نشان‌دهنده این است که شناخت و درک ابتدا از خود آغاز می‌شود.
تجلی کرد و ز اشیاء جلوه گر گشت
هر آن شیئی عین آن سمع و بصر گشت
هوش مصنوعی: هر شیئی که در دنیا وجود دارد، به نوعی نمایانگر و جلوه‌گر از وجود خداوند است و قادر به دریافت و درک حقایق می‌شود. یعنی، هر چیزی می‌تواند به عنوان یک وسیله برای فهم و مشاهده جهان و حقیقت اطرافش عمل کند.
هر آن کز حق چنین صاحب نظر شد
بخاصه مظهر سمع و بصر شد
هوش مصنوعی: هر کسی که از جانب حق بر او علم و بصیرت روشن شود، به ویژه اینکه مظهر شنوا و بینا باشد.
به بیند حق ز هر شیی خود نمائی
کند در عین قدس و کبریائی
هوش مصنوعی: خداوند در هر چیز به گونه‌ای خود را نشان می‌دهد و در عین عظمت و پاکی‌اش، حقیقت خود را نمایان می‌کند.
بمعنای دگر سمع و بصر را
بهر جنبنده او بخشد اثر را
هوش مصنوعی: برای هر موجود زنده، حس شنوایی و بینایی را به گونه‌ای اعطا می‌کند که تأثیرات را درک کنند.
چه حق فرموده از صدق ضمیرش
تجلی از سمیع و از بصیرش
هوش مصنوعی: چه حقی از صداقت درونی او نمایان شده که از شنیدنش و دیدنش قابل درک است.
نیوشد آن دعا کز حق تمنا
باستعداد خود دارند اشیاء
هوش مصنوعی: این دعا که از سوی خدا خواسته می‌شود، به خاطر ویژگی‌ها و قابلیت‌های خود موجودات است.
کند حق هم ز فیاضی اجابت
نگردد رد بدر گاهش انابت
هوش مصنوعی: هرگاه که از جانب حقّ، درخواست و دعایی به درگاه او شود، جواب آن هرگز رد نخواهد شد و درگاهش همیشه برای بازگشت و درخواست کردن باز است.
به بیند هم زهر شیئی آنچه خودخواست
بود تشریف آن بر قامتش راست
هوش مصنوعی: کسی که از چیزی به شدت خواستار است، هرچند آن چیز حاوی زهر یا ضرر باشد، به نوعی آن را با افتخار بر سر و قامت خود می‌نهد.
هر آنچیزی که از حق او طلب کرد
ز حق بگرفت و در اخذش طرب کرد
هوش مصنوعی: هر چیزی را که از خدا خواسته و طلب کرده، از حق او دریافت کرده و در گرفتن آن خوشحال و سرمست شده است.
کسی کاین نکته یابد در شهودش
سمیع است و بصیر از حق نمودش
هوش مصنوعی: کسی که این نکته را در مشاهده‌اش درک کند، به خوبی می‌شنود و می‌بیند و از حقیقت آگاه می‌شود.