گنجور

بخش ۲۰۱ - العالم بکسراللام

شنیدی چون ز عارف داستانی
ز عالم گوش کن نیکوبیانی
بود عالم کسی کورا الهی
ز هر چیز آگهی بخشد کماهی
ز راه و منزل و احکام دینش
نه از کشفی که از راه یقینش
بود این هم همان معنی عارف
که از عرفان علمی اوست واقف
تفاوت در همان علم و شهود است
که این دانا و آن بینابه بود است
همان علمی که عارف را عیانست
بعالم آشکارا از بیان است
بدینسان عالمی را گر تو عارف
بخوانی نیست از وجهی مخالف
ز راه کشف عارف مطلع گشت
حجاب از چشم قلبش مرتفع گشت
ز راه علم عالم با خبر شد
درخت بهره بخشش بارور شد
و لیک این علم غیر از آن علوم است
که گوئی عالمش اهل رسوم است
نه رسمی عالم است آگاه ازین علم
نبرده در مقامی راه ازین علم
حقیقت عالم رسمی عوام است
باسم شرع او را احترام است
همانا عالم غیر از نقطه‌ئی نیست
همان یک نقطه در هر باب کافی است
کثیر آن نقطه شد از جهل جهال
معانی مبدل جمله بر قال

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شنیدی چون ز عارف داستانی
ز عالم گوش کن نیکوبیانی
هوش مصنوعی: داستانی از یک عارف شنیدی، حالا کار را با دقت و خوب گوش کن.
بود عالم کسی کورا الهی
ز هر چیز آگهی بخشد کماهی
هوش مصنوعی: شخصی در دنیا وجود دارد که خداوند او را به گونه‌ای می‌سازد که از هر چیز باخبر باشد، مانند ماهی که در آب از محیط خود آگاه است.
ز راه و منزل و احکام دینش
نه از کشفی که از راه یقینش
هوش مصنوعی: از طریق یقین و درک عمیقش، به راه و منزل و دستورات دینش می‌رسد، نه از طریق ادراک‌های سطحی و عادی.
بود این هم همان معنی عارف
که از عرفان علمی اوست واقف
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که این موضوع هم نشان‌دهنده فهم عمیق عارف است که بر اساس دانش عرفانی او به‌دست آمده است.
تفاوت در همان علم و شهود است
که این دانا و آن بینابه بود است
هوش مصنوعی: تفاوت در دانش و بینش است؛ برخی تنها اطلاعات را دارند و برخی دیگر واقعیت‌ها را به وضوح مشاهده می‌کنند.
همان علمی که عارف را عیانست
بعالم آشکارا از بیان است
هوش مصنوعی: آن دانشی که برای عارف روشن و واضح است، برای دیگران از طریق گفتار و بیان است.
بدینسان عالمی را گر تو عارف
بخوانی نیست از وجهی مخالف
هوش مصنوعی: اگر تو کسی را که آگاه است، عالم بخوانی، از یک جنبه هیچ مخالفتی وجود ندارد.
ز راه کشف عارف مطلع گشت
حجاب از چشم قلبش مرتفع گشت
هوش مصنوعی: از طریق درک عارف، پرده‌هایی که بر چشم دلش بود، برداشته شد و حقیقت را مشاهده کرد.
ز راه علم عالم با خبر شد
درخت بهره بخشش بارور شد
هوش مصنوعی: با کسب دانش، عالم به حقیقتی پی می‌برد و درخت بخشش پرثمر می‌شود.
و لیک این علم غیر از آن علوم است
که گوئی عالمش اهل رسوم است
هوش مصنوعی: این دانش متفاوت از سایر دانش‌هاست که می‌توانی بگویی صاحبش تنها به تشریفات و ظواهر می‌پردازد.
نه رسمی عالم است آگاه ازین علم
نبرده در مقامی راه ازین علم
هوش مصنوعی: هیچ فرد با دانشی از این علم وجود ندارد که در مقام خاصی برگزیده شده باشد و راهی به این علم بر او گشوده باشد.
حقیقت عالم رسمی عوام است
باسم شرع او را احترام است
هوش مصنوعی: حقیقت دنیا برای مردم عادی به شکل ظاهری و رسمی از دین معرفی شده است و به همین دلیل مردم به آن ارادت و احترام می‌گذارند.
همانا عالم غیر از نقطه‌ئی نیست
همان یک نقطه در هر باب کافی است
هوش مصنوعی: در واقع، جهان چیزی جز یک نقطه نیست و همین یک نقطه در هر موضوعی کافی و کفایت‌بخش است.
کثیر آن نقطه شد از جهل جهال
معانی مبدل جمله بر قال
هوش مصنوعی: در اثر نادانی مردم، معانی بسیاری دچار تغییر و تحول شده است و در نتیجه حقایق تغییر یافته‌اند.