بخش ۱۹۶ - و من المتعرفین
گروهی باز از اهل تعرف
کنند اظهار عرفان از تکلف
برون آیند از باب مناقب
ز آل و اهل بیت اندر مطالب
خبرها آورند اندر فضائل
که کس نشنیده است از هیچ ناقل
خود اقوالیست آنها جمله ملفوظ
عوام از وی بسی گردند محظوظ
ثنای بحر گوید قطره در گل
ز حال خود که در گل مانده غافل
شنیده وصف دریا را ملولی
که آنرا هست عرض و عمق و طولی
ثنای بحر داند رهنوردی
که از دریا ز نعلش خاست گردی
به بحر ار متصل شد قطره مرد است
فضیلت خوان کجا دریانورد است
فضیلیت این بود گر هست منظور
که از ظلمت روی در عالم نور
فضیلیت این بود در هر مقامی
که یابد ره به آبی تشنه کامل
فضیلت این بود کاندر بیابان
نماند رهروری تنها و حیران
اگر گوئی بمقصد رفتم از راه
چرا پس نیستی ز اهل ره آگاه
بمقصود از چه ره گشتی تو و اصل
که نشناسی رفیق و راه و منزل
نشانیها که دادی اشتباه است
خلاف انفاق اهل راه است
نشانیها دو صد دادند و حق بود
خلاف جمله گفتن بینی هزاران
خلاف جمله گر شخصی رود راه
دلیل است اینکه نبود از ره آگاه
نمودند آفتاب و ماه جمعی
تو نفی کل کنی بینور شمعی
دلیلت اینکه من مداح ما هم
بنور او بتخمینی گواهم
بخش ۱۹۵ - فرقه من المتعرفین: یکی اندر لباس عارفانستبخش ۱۹۷ - و من المتعرفین: گروهی کاهل علم و اختصاصند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گروهی باز از اهل تعرف
کنند اظهار عرفان از تکلف
هوش مصنوعی: گروهی دیگر از اهل دانش و معرفت به طور مصنوعی خود را عارف و آگاه نشان میدهند.
برون آیند از باب مناقب
ز آل و اهل بیت اندر مطالب
هوش مصنوعی: افراد با فضیلت و نیکو از خانواده و نسل پیامبر به بیان ویژگیها و صفات نیکو خود میپردازند و در مورد آنها مطالبی بیان میکنند.
خبرها آورند اندر فضائل
که کس نشنیده است از هیچ ناقل
هوش مصنوعی: خبرهایی درباره فضائل و ویژگیهای خوب مطرح میشود که هرگز از هیچکس نشنیدهایم.
خود اقوالیست آنها جمله ملفوظ
عوام از وی بسی گردند محظوظ
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که سخنان و نظراتی که به زبان عامه بیان میشود، به نوعی به نفع و خوشحالی مردم عادی است و آنها از این گفتهها لذت میبرند.
ثنای بحر گوید قطره در گل
ز حال خود که در گل مانده غافل
هوش مصنوعی: قطرهای که در گل است، از حال و وضعیت خودش سخن میگوید و در عین حال فراموش کرده که در عمق دریا خبری از عظمت و زیبایی بیشتری وجود دارد.
شنیده وصف دریا را ملولی
که آنرا هست عرض و عمق و طولی
هوش مصنوعی: کسی که وصف دریا را شنیده، به آنچنان اطلاعاتی دست یافته که از شنیدنش خسته شده، زیرا دریا ویژگیهایی نظیر وسعت، عمق و طول دارد.
ثنای بحر داند رهنوردی
که از دریا ز نعلش خاست گردی
هوش مصنوعی: کسی که در دریا سفر کرده و تجربهای از آن دارد، به خوبی عظمت و زیبایی دریا را میشناسد.
به بحر ار متصل شد قطره مرد است
فضیلت خوان کجا دریانورد است
هوش مصنوعی: اگر قطرهای به دریا وصل شود، او را باید مردِ بافضیلت دانست؛ چون دریا همانی است که دریانورد دارد.
فضیلیت این بود گر هست منظور
که از ظلمت روی در عالم نور
هوش مصنوعی: اگر قصد تو روشن شود، فضیلت این است که از تاریکی به سوی نور در دنیا حرکت کنی.
فضیلیت این بود در هر مقامی
که یابد ره به آبی تشنه کامل
هوش مصنوعی: فضیلت این است که در هر موقعیتی که قرار میگیری، بتوانی به بهترین شکل به نیازهای دیگران پاسخ بدهی و آنان را سیراب کنی.
فضیلت این بود کاندر بیابان
نماند رهروری تنها و حیران
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که در شرایط سخت و دشواری مانند بیابان، هیچ انسانی نباید تنها و سرگردان بماند. کمک به یکدیگر و همراهی در زمانهای دشوار از ارزشهای مهم انسانی است.
اگر گوئی بمقصد رفتم از راه
چرا پس نیستی ز اهل ره آگاه
هوش مصنوعی: اگر میگویی که به هدفم رسیدهام، پس چرا هنوز از مسیر و راه درست آگاهی نداری؟
بمقصود از چه ره گشتی تو و اصل
که نشناسی رفیق و راه و منزل
هوش مصنوعی: چگونه در جستجوی هدفی بودی که نه رفیق را میشناسی و نه راه و مقصد را؟
نشانیها که دادی اشتباه است
خلاف انفاق اهل راه است
هوش مصنوعی: نشانههایی که به من دادی درست نیست و این با اصول و رفتار اهل راه تناقض دارد.
نشانیها دو صد دادند و حق بود
خلاف جمله گفتن بینی هزاران
هوش مصنوعی: آنها نشانههای زیادی ارائه دادند، اما حقیقت چیزی متفاوت از آنچه گفته شد، نمایان میشود.
خلاف جمله گر شخصی رود راه
دلیل است اینکه نبود از ره آگاه
هوش مصنوعی: اگر کسی برخلاف همه رفتار کند، نشاندهنده این است که او از حقیقت و دلایل آگاه نیست.
نمودند آفتاب و ماه جمعی
تو نفی کل کنی بینور شمعی
هوش مصنوعی: آفتاب و ماه به زیبایی در حال درخشش هستند، اما تو با وجود این همه نور و روشنایی، مانند شمعی بیافروختگی و ناکام ماندهای.
دلیلت اینکه من مداح ما هم
بنور او بتخمینی گواهم
هوش مصنوعی: دلیل تو این است که من در وصف او سخن میگویم و به نور او اعتقاد دارم و این اعتقادم را بر اساس شناخت خودم بیان میکنم.