بخش ۱۶۹ - الصداء
صدا بر دل خطور ناپسند است
که از آثار نفس پرگزند است
فرو گیردبظلمت وجهه قلب
کند نور حقایق را ز دل سلب
شود از سیئات نفس حادث
کدورات نهانی راست باعث
صداها آید از نفس جهولش
کند محجوب ز انوار قبلوش
بزیر از اوج اقبالش کشاند
که بر حد رسوخش ره نماند
گر این حالت رسد باری بغایت
که هست آن بعد و حرمانرا نهایت
خود آنرا رین و ران گویند جمهور
صفی را دار یارب زین صدا دور
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صدا بر دل خطور ناپسند است
که از آثار نفس پرگزند است
هوش مصنوعی: صدا و نواهایی که به دل خوشایند نباشند، از نشانههای نفسانیات و تمایلات ناپسند ناشی میشوند.
فرو گیردبظلمت وجهه قلب
کند نور حقایق را ز دل سلب
هوش مصنوعی: اگر انسان در تاریکی و ظلمت غرق شود، قلبش از نور حقیقت خالی میشود و این نور را از دلش میگیرد.
شود از سیئات نفس حادث
کدورات نهانی راست باعث
هوش مصنوعی: از بدیهای نفس، کدورتهای پنهانی به وجود میآید که سبب ایجاد مشکلات میشود.
صداها آید از نفس جهولش
کند محجوب ز انوار قبلوش
هوش مصنوعی: صداهایی از نفس پر رمز و راز او به گوش میرسد، که او را از نورهای پیشینش پنهان میکند.
بزیر از اوج اقبالش کشاند
که بر حد رسوخش ره نماند
هوش مصنوعی: او را از اوج خوشبختیاش به پایین کشید تا دیگر جایی برای ماندن در رسوایی نداشته باشد.
گر این حالت رسد باری بغایت
که هست آن بعد و حرمانرا نهایت
هوش مصنوعی: اگر این حالت به شدت بروز کند، به طور حتم زمانی خواهد رسید که آن مفاهیم فاصله و محرومیت پایانی نخواهند داشت.
خود آنرا رین و ران گویند جمهور
صفی را دار یارب زین صدا دور
هوش مصنوعی: این بیت به وضوح به صدای خاصی اشاره دارد که از جمعیتی معین ناشی میشود و درخواست میکند که این صدا دور شود. به نوعی، شاعر از این صدا احساس ناآرامی میکند و از خداوند میخواهد که او را از این فضا دور کند.

صفی علیشاه