گنجور

بخش ۱۶۶ - الصبا

صبا نفحات رحمانیست کاید
ز شرق روح و از وی خیز زاید
دهد در هر نفس خیری نشانت
به نیکوئی کشاند مو کشانت
از آن باد صبا اندر بشارت
ز کوی دوست خیزد وین اشارت
گر آید مژده یا پیغام جانان
صبا گویند آنرا نکته دانان
کز آن روح و روان ترویح باید
ز نام دوست دل تفریح یابد
چه جای آنکه زو پیغامی آید
بخاصه کاتب و انعامی آید
ز پیغامات قهرش دل شود شاد
پیام لطف تا چونست کن یاد
کسی این نکته داند کاهل راز است
ز عشقش سر بزانوی نیاز است
بامید پیامی کاید از یار
صباحی شد بود تا صبح بیدار
تو بشنو از صفی سر صبا را
ز اهل درد جو و صفت دوا را
که چمش ز آتش دل اشکبار است
همیشه در امید و انتظار است
شود از هر شمالی خوش خیالش
کز او آید مگر بوی وصالش
چنین بگذشته عمری روزگارش
نبوده سرگهی بیشور یارش
تو از باد صبا غاف از آنی
که اندر تن ز عشقت نیست جانی
کیت بوده است هرگز انتظاری
که آید مژده‌ئی از گلعذاری
دهی بر مژدگانی آن خبر را
حیات و هستی و دستار و سر را
پیام‌آور گذارد چون پیامش
اگر شاهی، کنی خود را غلامش
وگر علامه دهری دهی گوش
چو پیغامش شود علمت فراموش
درین بودم که شد نیکو صفایی
صباح‌الخیز زد باد صبائی
خبر آورد کاید یارم امروز
مرا روزیست با دلدارم امروز
سخنها داشتم رفت از خیالم
ز پیغامش کنون در وجد و حالم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبا نفحات رحمانیست کاید
ز شرق روح و از وی خیز زاید
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی بوی رحمت الهی را به همراه دارد که از سمت شرق می‌وزد و روح را زنده می‌کند.
دهد در هر نفس خیری نشانت
به نیکوئی کشاند مو کشانت
هوش مصنوعی: در هر لحظه، خیری به تو می‌دهد که تو را به نیکی سوق می‌دهد و موهایت را با لطافت به سمت خود می‌کشد.
از آن باد صبا اندر بشارت
ز کوی دوست خیزد وین اشارت
هوش مصنوعی: از نسیم صبحگاهی خبر خوشی از سمت کوی یار می‌رسد و این نشانه‌ای است از آن.
گر آید مژده یا پیغام جانان
صبا گویند آنرا نکته دانان
هوش مصنوعی: اگر خبری خوش یا پیغامی از معشوق بیاید، عالمان و دانایان آن را با دقت و توجه تحلیل می‌کنند.
کز آن روح و روان ترویح باید
ز نام دوست دل تفریح یابد
هوش مصنوعی: برای آرامش روح و روان، باید از نام دوست لذت برد و دل را شاد کرد.
چه جای آنکه زو پیغامی آید
بخاصه کاتب و انعامی آید
هوش مصنوعی: بهتر است نگران نباشی که از آن شخص پیغامی برسد، مخصوصاً آنکه نامه‌نویس و هدیه‌ای برایت بیاورد.
ز پیغامات قهرش دل شود شاد
پیام لطف تا چونست کن یاد
هوش مصنوعی: از پیام‌های دلخوری او، دل شاد می‌شود، چون پیام محبتش را به یاد می‌آورم.
کسی این نکته داند کاهل راز است
ز عشقش سر بزانوی نیاز است
هوش مصنوعی: کسی که از عشق حقیقی آگاه است، از کاهلی و سستی دوری می‌کند و با خضوع و نیاز به سوی معشوق می‌رود.
بامید پیامی کاید از یار
صباحی شد بود تا صبح بیدار
هوش مصنوعی: به امید پیامی از جانب معشوق، تا صبح بیدار ماندم.
تو بشنو از صفی سر صبا را
ز اهل درد جو و صفت دوا را
هوش مصنوعی: به صدای نسیم گوش کن و از کسانی که دردی را تجربه کرده‌اند، جستجو کن و از ویژگی‌های درمان آن‌ها مطلع شو.
که چمش ز آتش دل اشکبار است
همیشه در امید و انتظار است
هوش مصنوعی: چشم او همیشه به خاطر آتشین دلش پر از اشک است و همواره در حال امید و انتظار به سر می‌برد.
شود از هر شمالی خوش خیالش
کز او آید مگر بوی وصالش
هوش مصنوعی: هر کسی که به آرامش و خوشبختی می‌رسد، از هر سمتی که باشد، خوشحال می‌شود که شاید بوی وصال معشوقش به مشامش برسد.
چنین بگذشته عمری روزگارش
نبوده سرگهی بیشور یارش
هوش مصنوعی: زندگی او به همین شیوه گذشته و روزگارش چیزی جز بی‌خبر بودن از عشق و محبت نبوده است.
تو از باد صبا غاف از آنی
که اندر تن ز عشقت نیست جانی
هوش مصنوعی: تو از نسیم صبحگاهی غافلی، در حالی که در درونت به خاطر عشق تو جانی وجود ندارد.
کیت بوده است هرگز انتظاری
که آید مژده‌ئی از گلعذاری
هوش مصنوعی: هرگز انتظاری نداشته‌ام که خبری خوش از باغ گل‌ها بیاید.
دهی بر مژدگانی آن خبر را
حیات و هستی و دستار و سر را
هوش مصنوعی: دهی به نشانه شادی و خوشحالی از آن خبر، حیات و زندگی و عزت و مقام را با خود به همراه دارد.
پیام‌آور گذارد چون پیامش
اگر شاهی، کنی خود را غلامش
هوش مصنوعی: هر پیام‌آور وقتی پیامی را منتقل می‌کند، اگر تو در مقام یک شاه هستی، باید خود را بنده و خدمت‌گزار او بدانید.
وگر علامه دهری دهی گوش
چو پیغامش شود علمت فراموش
هوش مصنوعی: اگر به عالمان بی‌اعتبار گوش بسپارید، آن‌قدر تحت تأثیر سخنان آنها قرار می‌گیرید که دانشتان را به فراموشی می‌سپارید.
درین بودم که شد نیکو صفایی
صباح‌الخیز زد باد صبائی
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی صبحگاهی اشاره شده است که با آگاهی و طراوت، وزش نسیم صبحگاهی، حال و هوای دل‌انگیزی را به وجود آورده است. این لحظه حس خوب و سرزندگی را به همراه دارد.
خبر آورد کاید یارم امروز
مرا روزیست با دلدارم امروز
هوش مصنوعی: خبر آمد که امروز، یار من به دیدنم می‌آید و این روز، روز خوبی برای دیدار با عشق خود است.
سخنها داشتم رفت از خیالم
ز پیغامش کنون در وجد و حالم
هوش مصنوعی: من وقت زیادی داشتم که دربارهٔ او فکر کنم و حالا با دریافت پیغامش، در حالت خوشحالی و شوق به سر می‌برم.