بخش ۱۶۱ - علامات الشیخ الکامل
بود بهر چنین شیخی علامات
که بشناسند او را در مقامات
نخست آگه ز علم شرع باشد
دگر عامل به اصل و فرع باشد
اسیر حلق و بند دلق نبود
کلامش جز بخیر خلق نبود
ز بی برگیش غم در سینه ناید
ز طعن خلق اندر کینه ناید
نرنجد از جفا و جور مردم
نگردد تنگدل از طور مردم
ز میل خود بکس دشمن نگردد
به تقدیرات حق ضامن نگردد:
که حسن دین و دنیای تو با من
منم بر دفع مکروه تو ضامن
خود این از جهل و بعلمی بکار است
فضولی در قضای کردگار است
فضولی اندر سرائی ره ندارد
چنین شیخی دل آگه ندارد
ز اشیاء جهان چیزی بخیره
نسازد بهر خود هرگز ذخیره
بهر چیزی که باشد بیش یا کم
بخود سلاک را دارد مقدم
بود از مدح و ذم خلق آزاد
نه غمگین از رهی نه از علتی شاد
بداند واردات عالم از حق
بشیئی نیست غافل یکدم از حق
نیاید بر ستوه از نا روائی
نیارد چین بر ابرویش بلائی
نیابد راه بر نفسش تزلزل
فزاید در شداید بر توکل
مقام آمد ترا گویم بیانی
که باشد در مقاماتت نشانی
شوی واقف ز احوال مشایخ
که چون کوهند در آلام راسخ
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود بهر چنین شیخی علامات
که بشناسند او را در مقامات
هوش مصنوعی: برای شناختن چنین شخصیتهایی در مقامها، نشانههایی وجود دارد.
نخست آگه ز علم شرع باشد
دگر عامل به اصل و فرع باشد
هوش مصنوعی: ابتدا باید با قوانین و اصول دین آشنا باشی، سپس باید به این اصول و فروع پایبند باشی و به آنها عمل کنی.
اسیر حلق و بند دلق نبود
کلامش جز بخیر خلق نبود
هوش مصنوعی: او تحت تأثیر زرق و برق و ظاهر خود نیست و سخنانش جز در راه نیکو کردن حال مردم نیست.
ز بی برگیش غم در سینه ناید
ز طعن خلق اندر کینه ناید
هوش مصنوعی: از بیبرگیاش در دل غم نمیآید و از نیش زبان مردم نیز کینهای در دلش شکل نمیگیرد.
نرنجد از جفا و جور مردم
نگردد تنگدل از طور مردم
هوش مصنوعی: اگر کسی از ظلم و ستم دیگران آزرده نشود و دلش گرفته نگردد، نشاندهندهی بزرگی و صبر اوست.
ز میل خود بکس دشمن نگردد
به تقدیرات حق ضامن نگردد:
هوش مصنوعی: هیچکس بر اساس خواستههای خود، دشمن نمیشود و تقدیرات الهی هم هیچکس را از عهده مسئولیتهایش معاف نمیکند.
که حسن دین و دنیای تو با من
منم بر دفع مکروه تو ضامن
هوش مصنوعی: خوبیها و زیباییهای دین و دنیای تو با من است و من برای دفع بدیها و مکروهات تو تضمین میکنم.
خود این از جهل و بعلمی بکار است
فضولی در قضای کردگار است
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که انسان به خاطر جهل و نادانیاش، در امور الهی و قضا و قدر خداوند فضولی میکند و در کارهای او دخالت میکند. این نشاندهنده ناآگاهی انسان نسبت به علم و حکمت الهی است.
فضولی اندر سرائی ره ندارد
چنین شیخی دل آگه ندارد
هوش مصنوعی: کسی که فضولی و کنجکاوی بیمورد در مسائل دیگران دارد، نمیتواند به درستی در زندگی خود پیش برود، چون دلش از آگاهی و فهم عمیق بیبهره است.
ز اشیاء جهان چیزی بخیره
نسازد بهر خود هرگز ذخیره
هوش مصنوعی: هیچ چیز در این جهان نمیتواند برای خود حقیقی ذخیرهای ایجاد کند.
بهر چیزی که باشد بیش یا کم
بخود سلاک را دارد مقدم
هوش مصنوعی: هر چیزی که در زندگی وجود دارد، چه زیاد و چه کم، باید به خودت اولویت بدهی و نسبت به آن مسئولیت داشته باشی.
بود از مدح و ذم خلق آزاد
نه غمگین از رهی نه از علتی شاد
هوش مصنوعی: او در مدح و ذم مردم هیچ وابستگی ندارد و نه به خاطر راهی غمگین است و نه به دلیل خاصی شاد.
بداند واردات عالم از حق
بشیئی نیست غافل یکدم از حق
هوش مصنوعی: دنیا با حق ارتباطی نزدیک دارد و هیچ زمانی از آن غافل نیست.
نیاید بر ستوه از نا روائی
نیارد چین بر ابرویش بلائی
هوش مصنوعی: اگر در زندگی با ناگواریها مواجه شود، نباید به اندازهای کلافه و بیتاب شود که ابرویش دچار چین و چروک شود.
نیابد راه بر نفسش تزلزل
فزاید در شداید بر توکل
هوش مصنوعی: نفس انسان نمیتواند بر او تسلط یابد و با تکیه بر خداوند، در زمانهای سخت بیشتر استقامت میکند.
مقام آمد ترا گویم بیانی
که باشد در مقاماتت نشانی
هوش مصنوعی: به تو میگویم سخنانی صریح که در مقامهای تو نشانهای باشد.
شوی واقف ز احوال مشایخ
که چون کوهند در آلام راسخ
هوش مصنوعی: بدان که درباره اوضاع و احوال بزرگان و مشایخ آگاه شو، زیرا آنها مانند کوهها، در برابر مشکلات و دشواریها ثابت و استوارند.

صفی علیشاه