گنجور

بند ۹۸

ناکس نه درک خشم خدا از رضا کند
کی ترک اعتراض به امر قضا کند
پرواز چون تواند ازین دام مرغ دل
الا ز خوف بالی و بالی جدا کند
وجه حسینیش آنکه نه وجهه است در اصول
گر در فروع هم به یزید اقتدا کند
کی سایه آفتاب و سرابش نماید آب
صاحب دلی که فهم اله از هوا کند
حسن وفاق و قبح نفاق از هزار سوی
پی برد چون تمیز خلوص از ریا کند
حقیت امام چو بطلان مدعین
دانست آنکه فرق امام از ورا کند
خون حسین هر که نه خون خدای خواند
در امر این قضیه کجا اعتنا کند
زین بیش اگر چه نسیت جفا ممتنع ولی
دشمن چو خسته شد ستم از کف رها کند
اکوان دگر به بنگه امکان برد فرو
زین خون اگر خدای تقاصی بجا کند
در معرض سوال و جوابم امیدوار
کز روی فضل پرسشی از حال ما کند
ز انعام عام بو که خود از یک نگاه خاص
سازد ریا تقدس و رویم طلا کند
منع عطا عجب ز کریمی نظیر تست
گر خاک را به فر نظر کیمیا کند
تاج شرف به تارک فخرش فرانهی
چون سایه هر که زیر لوای تو جا کند
گر ره به پای بوس سگانت دهی مرا
دیهیم دولتی است که بر سر نهی مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناکس نه درک خشم خدا از رضا کند
کی ترک اعتراض به امر قضا کند
هوش مصنوعی: ناتوانی نمی‌تواند خشم خدا را از رضا درک کند، زیرا نمی‌تواند به حکم قضا اعتراض کند.
پرواز چون تواند ازین دام مرغ دل
الا ز خوف بالی و بالی جدا کند
هوش مصنوعی: پرواز مرغ دل از این دام تنها با نترسیدن و جدا کردن بال‌ها از مشکلات ممکن می‌شود.
وجه حسینیش آنکه نه وجهه است در اصول
گر در فروع هم به یزید اقتدا کند
هوش مصنوعی: حسینی بودن به این معناست که فقط ظاهر را نباید دید. اگر کسی در اصول و قواعد به یزید پیروی کند، هرچند در جزئیات ممکن است تفاوت‌هایی باشد، به واقع حسینی نیست.
کی سایه آفتاب و سرابش نماید آب
صاحب دلی که فهم اله از هوا کند
هوش مصنوعی: وقتی که کسی به درک عمیق و معنوی از وجود خداوند برسد، دیگر تحت تأثیر تصورات نادرست و فریبنده‌ای مثل سایه آفتاب یا سراب قرار نمی‌گیرد.
حسن وفاق و قبح نفاق از هزار سوی
پی برد چون تمیز خلوص از ریا کند
هوش مصنوعی: زیبایی دوستی و زشتness نفاق را از هزاران جهت درک می‌کند وقتی که خلوص را از تظاهر تشخیص دهد.
حقیت امام چو بطلان مدعین
دانست آنکه فرق امام از ورا کند
هوش مصنوعی: امام در حقیقت مانند نادرستی مدعیان شناخته می‌شود، کسی که بتواند به درستی از او تفکیک کند.
خون حسین هر که نه خون خدای خواند
در امر این قضیه کجا اعتنا کند
هوش مصنوعی: هر کسی که خون حسین را همچون خون خدا نشناسد، در این موضوع چگونه می‌تواند توجهی داشته باشد؟
زین بیش اگر چه نسیت جفا ممتنع ولی
دشمن چو خسته شد ستم از کف رها کند
هوش مصنوعی: اگرچه ظلم و ستم از بین نمی‌رود، اما وقتی دشمن خسته شود، دیگر به ستم کردن ادامه نمی‌دهد و آن را رها می‌کند.
اکوان دگر به بنگه امکان برد فرو
زین خون اگر خدای تقاصی بجا کند
هوش مصنوعی: اگر خداوند بخواهد، ممکن است دوباره در مکانی جدید از این خون و ظلم که بر ما رفته، انتقام بگیرد.
در معرض سوال و جوابم امیدوار
کز روی فضل پرسشی از حال ما کند
هوش مصنوعی: من در معرض سوال و جواب قرار دارم و امیدوارم که از روی لطف و محبت، کسی حال من را بپرسد.
ز انعام عام بو که خود از یک نگاه خاص
سازد ریا تقدس و رویم طلا کند
هوش مصنوعی: از نعمت‌های عمومی که برخوردار است، باید دانست که خود می‌تواند با یک دید خاص، ظاهر خود را به‌گونه‌ای تغییر دهد که رونق و تقدس یابد و خود را با ارزش‌تر جلوه دهد.
منع عطا عجب ز کریمی نظیر تست
گر خاک را به فر نظر کیمیا کند
هوش مصنوعی: می‌توان گفت که این بیت به این معناست که اگر کسی از بخشش و عطا خودداری کند، با وجود بزرگی و کرمش، تعجب‌آور است. زیرا حتی اگر خاک به نگاه یک انسان بزرگ و باارزش دقت شود، قابلیت تبدیل شدن به طلا را دارد. در واقع، اشاره به قدرت و جایگاه بخشش دارد که می‌تواند چیزهای ناچیز را به ارزش‌های بزرگ تبدیل کند.
تاج شرف به تارک فخرش فرانهی
چون سایه هر که زیر لوای تو جا کند
هوش مصنوعی: تاج افتخار بر سر فخر او قرار می‌گیرد، همانطور که هر کسی که زیر پرچم تو پناه می‌گیرد، در سایه تو امنیت می‌یابد.
گر ره به پای بوس سگانت دهی مرا
دیهیم دولتی است که بر سر نهی مرا
هوش مصنوعی: اگر راهی به پای بوسیدن سگ‌های تو به من بدهی، آنوقت تاج سلطنتی برای من خواهد بود که بر سرم می‌گذاری.