گنجور

بند ۹۷

گر جن و انس در قدمت جان فدا کنند
حاشا کی از حقوق تو یک جو ادا کنند
کار خدا و خلق چو با هم قیاس شد
انکار صدق غایله ی کربلا کنند
با آنکه این معامله در زر و قوع یافت
ارباب ریب حیرت ازین ماجرا کنند
بیش از حساب حکمت این بیع وآن شری است
امر حکیم را ز چه چون و چرا کنند
در ملک غم جوار حسینش نصیب شد
روز بلی هر آنکه نصیبش بلا کنند
گردن به بند بندگیت هر که در نهاد
در محشرش برات رهایی عطا کنند
حب مکان کوی تو چون خود ز نیک و بد
کی ز استخوان و مغز صفایی فرا کنند
بر دامن رضای تو دستی زد استوار
دستی که در ولای تو از تن جدا کنند
بال و پرش به دام شکستن کجا رواست
مرغی کش از قفس به ترحم رها کنند
امید کاولیای نعم روز بازخواست
در خواستی صواب ازین نز خطا کنند
اجرام من که هست برون از حدود و ثبت
جبران به فضل و رحمت بی منتها کنند
ای دل مپوش جز ره دارالشفای دوست
درد تو و مرا مگر آنجا دوا کنند
با صدق و کذب منکر فضلم چه اعتناست
دشنام اگر دهند به جد یا دعا کنند
هست از ولات امر مرا چشم هر سه جای
کز چشم مرحمت نظری سوی ما کنند
ما را بر آستان عنایت پناه بخش
وز فر خاکبوس درت عز و جاه بخش

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر جن و انس در قدمت جان فدا کنند
حاشا کی از حقوق تو یک جو ادا کنند
هوش مصنوعی: اگر جن و انس برای تو جان خود را فدای تو کنند، هرگز نمی‌توانند حتی به اندازه یک جو از حقوق تو را ادا کنند.
کار خدا و خلق چو با هم قیاس شد
انکار صدق غایله ی کربلا کنند
هوش مصنوعی: اگر کار خدا و بندگانش را با هم مقایسه کنیم، به راحتی می‌توانند حقیقت واقعه‌ی عاشورا را انکار کنند.
با آنکه این معامله در زر و قوع یافت
ارباب ریب حیرت ازین ماجرا کنند
هوش مصنوعی: با وجود اینکه این معامله به ثروت و سود رسیده است، صاحبان شک و تردید هنوز از این ماجرا در شگفت‌اند.
بیش از حساب حکمت این بیع وآن شری است
امر حکیم را ز چه چون و چرا کنند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در معاملات و تجارتی که تحت نظر حکمت قرار دارد، نباید به تجزیه و تحلیل بیش از حد پرداخت. چرا که در امور حکیمانه و عاقلانه، نیازی به پرسش‌های اضافی و بی‌جهت نیست. در واقع، باید به سادگی و بی‌پیرایه به مسائل زندگی و تصمیمات خود پرداخته شود.
در ملک غم جوار حسینش نصیب شد
روز بلی هر آنکه نصیبش بلا کنند
هوش مصنوعی: در سرزمین غم، همسایگی حسین نصیب کسی می‌شود که روزی خود را با بلا و سختی سپری کند.
گردن به بند بندگیت هر که در نهاد
در محشرش برات رهایی عطا کنند
هوش مصنوعی: هر کسی که در روز قیامت، به خاطر تسلیم و بندگی‌اش، از سوی خداوند گواهی بر آزادی و نجات دریافت کند، گردن خود را با افتخار به بندگی تسلیم خواهد کرد.
حب مکان کوی تو چون خود ز نیک و بد
کی ز استخوان و مغز صفایی فرا کنند
هوش مصنوعی: عشق به مکان تو، چه خوب و چه بد، چگونه می‌تواند از استخوان و مغز شکوهی به دست آورد؟
بر دامن رضای تو دستی زد استوار
دستی که در ولای تو از تن جدا کنند
هوش مصنوعی: دست قابل اعتماد و استواری به دامن رضایت تو برخورد کرده است، دستی که می‌تواند به خاطر عشق و پیوند با تو از جسم خود جدا شود.
بال و پرش به دام شکستن کجا رواست
مرغی کش از قفس به ترحم رها کنند
هوش مصنوعی: دستیابی به آزادی برای موجودی که در قفس بوده و به خاطر ترحم دیگران آزاد شده، چگونه می‌تواند با شکستن محدودیت‌ها و مرزها در تضاد باشد؟
امید کاولیای نعم روز بازخواست
در خواستی صواب ازین نز خطا کنند
هوش مصنوعی: امید می‌رود که در روز حسابرسی، درخواست درستی از این خطاها داشته باشند.
اجرام من که هست برون از حدود و ثبت
جبران به فضل و رحمت بی منتها کنند
هوش مصنوعی: اجرام من، یعنی وجود من، فراتر از مرزها و محدودیت‌هاست و جبران این محدودیت‌ها به لطف و رحمت بی‌پایان انجام می‌شود.
ای دل مپوش جز ره دارالشفای دوست
درد تو و مرا مگر آنجا دوا کنند
هوش مصنوعی: ای دل، راز عشق و مشکلات خود را از دیگران پنهان نکن. تنها در محضر دوست که همان دارالشفای واقعی است، می‌توانیم دردهای خود را درمان کنیم.
با صدق و کذب منکر فضلم چه اعتناست
دشنام اگر دهند به جد یا دعا کنند
هوش مصنوعی: مهم نیست که دیگران درباره من چه می‌گویند، حتی اگر به من توهین کنند یا مرا دعا کنند، من به حقیقت و فضیلت خود ادامه می‌دهم و به حرف‌های آنها اهمیتی نمی‌دهم.
هست از ولات امر مرا چشم هر سه جای
کز چشم مرحمت نظری سوی ما کنند
هوش مصنوعی: من هر سه جا به نظر می‌رسم که به خاطر محبت و لطفی که دارند، نگاهی به سوی من می‌اندازند.
ما را بر آستان عنایت پناه بخش
وز فر خاکبوس درت عز و جاه بخش
هوش مصنوعی: ما به درگاه لطف و رحمت تو پناه می‌بریم و از خاکی که به دنبال آن هستیم، خواهان مقام و بزرگی تو هستیم.