بند ۹۳
صدری که سوده روح به پا صد رهش جبین
در صف به خون و خاک نگون شد ز صدر زین
افراخت اختر تعب از خاک تا سماک
انداخت فرش تعزیت از عرش تا زمین
هر پیکری ز رامش و آرام و امن و فرد
هر خاطری به حسرت و تیمار و غم قرین
سوگ سکون و صبر ز امکان و کون برد
تمکین شد از مکان و تمکن شد از مکین
صد جعبه تیر از پی یک سینه درکمان
صد قبضه تیغ در ره یک جثه در کمین
نادیده ظلمی از همه کیهان کس اینقدر
نشنیده جوری از همه دوران کس این چنین
از جویبار شرع قلم شد چه سروها
با تیشه ی تطاول ارباب کفر و کین
فتحی مبین شکست نمازادت این مصاف
با آنکه بودت از همه سو بی کس معین
با فرط استغاثه یاریت جز دو دست
یک تن نه از یسار برآمد نه از یمین
بر اهل بیت از همه حالات غم فزون
حسرت خورم به حالت بدرود واپسین
از دور ماجرای تو تا تن فتاده دور
با آه هم نشانم و با اشک هم نشین
قتلم نبود قسمت و مرگم نداد دست
از بی سعادتی نه نصیبم شد آن نه این
ز اسلام ناصبین نبود تا در این عمل
چون بنگری بهر یک ازین تخمه مسلمین
سبع المثانیش به لسان لیک عقد قلب
ایاک نعبدش نه و ایاک نستعین
اسلام خلق را به ریا خود صلا زدند
وآتش به دودمان رسول خدا زدند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صدری که سوده روح به پا صد رهش جبین
در صف به خون و خاک نگون شد ز صدر زین
هوش مصنوعی: سرداری که روحش آزاد شده، با تمام قدرت و شجاعتش در میدان نبرد ایستاده و سرنوشتش به خون و خاک گره خورده است. او از صدر نشینی به سقوط رسیده و حالا در صف یارانش در حال نبرد است.
افراخت اختر تعب از خاک تا سماک
انداخت فرش تعزیت از عرش تا زمین
هوش مصنوعی: ستارهی درخشان غم، از زمین به آسمان رفت و فرش عزاداری را از آسمان تا زمین گسترانید.
هر پیکری ز رامش و آرام و امن و فرد
هر خاطری به حسرت و تیمار و غم قرین
هوش مصنوعی: هر انسانی در زندگیاش ممکن است در آرامش و آسایش باشد، اما در درون خود به یاد خاطرات تلخ و حسرتهای گذشته دچار غم و اندوه است.
سوگ سکون و صبر ز امکان و کون برد
تمکین شد از مکان و تمکن شد از مکین
هوش مصنوعی: اندوه و آرامش از دسترسی به واقعیت و وجود، تسلیم شدند و از جایگاه و قدرت خود فاصله گرفتند.
صد جعبه تیر از پی یک سینه درکمان
صد قبضه تیغ در ره یک جثه در کمین
هوش مصنوعی: صد تیر به دنبال یک هدف در کمان است و صد شمشیر در انتظار یک بدن نشستهاند.
نادیده ظلمی از همه کیهان کس اینقدر
نشنیده جوری از همه دوران کس این چنین
هوش مصنوعی: هیچکس به اندازهی تو از ظلمی که در دنیا وجود دارد بیخبر نبوده است، و هیچکس دیگر هم بهاندازهی تو از نوعی خاص از درد و رنج در طول تاریخ بیاطلاع نیست.
از جویبار شرع قلم شد چه سروها
با تیشه ی تطاول ارباب کفر و کین
هوش مصنوعی: در پی جویبار دین و قانون، چه بر سر درختان بلند قامت که با تیشهی ستم و دشمنی کافران و بدخواهان قطع شدند.
فتحی مبین شکست نمازادت این مصاف
با آنکه بودت از همه سو بی کس معین
هوش مصنوعی: پیروزی واضحی بدست آوردهای، با این حال این نبرد به تو ضرر رسانده است، با اینکه در این میدان هیچ یاری و حامی نداری.
با فرط استغاثه یاریت جز دو دست
یک تن نه از یسار برآمد نه از یمین
هوش مصنوعی: در اوج ناگاری و اضطرار، تنها دستان یک فرد به یاریام رسید و از سمت چپ و راست کسی کمک نکرد.
بر اهل بیت از همه حالات غم فزون
حسرت خورم به حالت بدرود واپسین
هوش مصنوعی: من برای اهل بیت، از تمامی حالتها، بیشتر از همه چیز به خاطر وداع آخرشان غمگین و حسرتخور هستم.
از دور ماجرای تو تا تن فتاده دور
با آه هم نشانم و با اشک هم نشین
هوش مصنوعی: از فاصله، داستان تو را میبینم که چطور به تنهایی افتادهای؛ با آهی که میکشم نشانم میدهی و با اشکی که میریزم، همنشین میشوی.
قتلم نبود قسمت و مرگم نداد دست
از بی سعادتی نه نصیبم شد آن نه این
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به سرنوشت و تقدیر خود اشاره میکند و میگوید که نه مرگ او را در آغوش گرفته و نه زندگی خوبی به او داده است. او از بینصیب بودن خودش در دو جنبه زندگی و مرگ شکایت میکند و احساس بیپناهی میکند.
ز اسلام ناصبین نبود تا در این عمل
چون بنگری بهر یک ازین تخمه مسلمین
هوش مصنوعی: در اسلام، اهل نفاق و دو رویی وجود ندارد و اگر به دقت نگاه کنیم، میبینیم که هیچ یک از گروههای مسلمان در این عمل نادرست سهیم نیستند.
سبع المثانیش به لسان لیک عقد قلب
ایاک نعبدش نه و ایاک نستعین
هوش مصنوعی: این بیت به بیان حقیقتی میپردازد که روح و جان انسان را به یگانگی و خلوص در عبادت و درخواست یاری از خداوند میرساند. در اینجا، اهمیت توکل به خدا و اختصاص نماز و دعا به او بیان شده است. در واقع، از خدا خواهش میشود که تنها او را عبادت کنیم و تنها از او یاری طلبیم.
اسلام خلق را به ریا خود صلا زدند
وآتش به دودمان رسول خدا زدند
هوش مصنوعی: اسلام مردم را به ظاهر و ریا کاری دعوت کرد و از طرفی به خانواده و نسل پیامبر آسیب رساند.