بند ۸۱
جسمی که جامه زیبدش از یاسمن دریغ
در خاک و خون فتاده چو گل بی کفن دریغ
جای سیه به سوگ جوانان خویش دوخت
ثوب گلی ز خون گلو بر بدن دریغ
نوشین لبان نورس ناکام نینوا
مشکین خطان گل رخ سیمین ذقن دریغ
خفتند خشک لب همه بر خاک و خونشان
تر کرد لاله و خس ربع و دمن دریغ
در نینوا به نصرت دین نبی نبود
افواج ناصری سپه صف شکن دریغ
بودی اگر به ماریه نگذاشتی به جای
این تیپ یک تن از همه آن تیغ زن دریغ
قمری خموش در قفس از بوم شوم وای
گرم نوا به شاخ امانی زغن دریغ
در بنگه غمت همه عمرم گذشت و گشت
حرمان و حسره حاصل بیت الحزن دریغ
شرح رزیت تو رقم کردمی تمام
بیرون نبود اگر ز حدود سخن دریغ
اینک عقیق و لعل تو شد خاک سود و باز
نام از بدخش مانده و یاد از یمن دریغ
کودست ورنه جامه ی جان کردمی قبا
نز سینه حیفم آید و نز پیرهن دریغ
اهل حرم اسیر حرامی زبون و زار
رسوای خاص و عام به هر انجمن دریغ
امت نگر که آل رسول کریم را
بستند جای رسته به بازو رسن دریغ
با قصد قربت ایل علی را به عمد ساخت
از پور و دخت سخره هر مرد و زن دریغ
مردان بی حمیت و نسوان بی حجاب
این بودشان معامله با آل بوتراب
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جسمی که جامه زیبدش از یاسمن دریغ
در خاک و خون فتاده چو گل بی کفن دریغ
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن حالتی غمانگیز و نشانهای از از دست رفتن زیبایی و حیات است. آهنگین است و اشاره دارد به اینکه یک بدن که میتوانست زیبا باشد و به مانند گل درخشان و خوشبو، اکنون در خاک و خون افتاده و بیپناه و بیکفن مانده است. این تصویر، نمادی از درد و تاسف نسبت به شرایطی است که زیبایی و زندگی از بین رفتهاند.
جای سیه به سوگ جوانان خویش دوخت
ثوب گلی ز خون گلو بر بدن دریغ
هوش مصنوعی: این بیت به mournfulness و غم عمیق از دست دادن جوانان اشاره دارد. فردی به خاطر از دست دادن عزیزانش، لباسهای مشکی به نشانه سوگواری بر تن کرده و این لباسها به نوعی از رنگ خون آنها رنگین شده است. این تصویر نشاندهنده درد و عذابی است که از فقدان جوانان به دل او نشسته است.
نوشین لبان نورس ناکام نینوا
مشکین خطان گل رخ سیمین ذقن دریغ
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت یک دختر جوان اشاره دارد که دارای لبانی شیرین و چهرهای زیباست. او از ویژگیهای خاصی مثل خطی خوش و رنگ چهرهای سفید و گلگون برخوردار است. این توصیفات در عین حال حس و حال حسرت و ناکامی را نیز به همراه دارد، نشاندهنده این است که او نمیتواند به خوشبختی دست یابد یا عشقش محقق شود.
خفتند خشک لب همه بر خاک و خونشان
تر کرد لاله و خس ربع و دمن دریغ
هوش مصنوعی: همه بر زمین خوابیدهاند و لبهایشان خشک شده است، در حالی که گلها و علفها با خونشان آغشته شدهاند و این بسیار تاسفآور است.
در نینوا به نصرت دین نبی نبود
افواج ناصری سپه صف شکن دریغ
هوش مصنوعی: در نینوا، به دفاع از دین پیامبر، سربازان ناصر وجود نداشتند تا صفوف دشمن را بشکنند و این بسیار تأسفبار است.
بودی اگر به ماریه نگذاشتی به جای
این تیپ یک تن از همه آن تیغ زن دریغ
هوش مصنوعی: اگر تو به ماریه (یک زن خاص) میرسیدی، هرگز نمیگذاشتی این نوع کارها را انجام دهد و به جای این تیپ، هیچکس را از همه کسانی که این کار را انجام میدهند، از تو نبینم.
قمری خموش در قفس از بوم شوم وای
گرم نوا به شاخ امانی زغن دریغ
هوش مصنوعی: قمری ساکت در قفس، که در فضایی تلخ و ناگوار محصور شده است، آرزو میکند صدای دلانگیزش به شاخ و برگ درختان رسد؛ اما از شدت غم و افسوس نمیتواند این آرزو را محقق کند.
در بنگه غمت همه عمرم گذشت و گشت
حرمان و حسره حاصل بیت الحزن دریغ
هوش مصنوعی: در دل غمهای تو تمام عمرم گذشت و به نتیجهای جز ناامیدی و حسرت نرسیدم. افسوس که این درد و اندوه بر دوشم سنگینی میکند.
شرح رزیت تو رقم کردمی تمام
بیرون نبود اگر ز حدود سخن دریغ
هوش مصنوعی: من تمام درد و مصیبت تو را به زبان آوردم، اما اگر حدود بیان را رعایت نمیکردم، این داستان پایان نداشت و بیرون از اندازهها میرفت.
اینک عقیق و لعل تو شد خاک سود و باز
نام از بدخش مانده و یاد از یمن دریغ
هوش مصنوعی: اکنون سنگهای باارزش و زیبا به خاک و نابودی تبدیل شدهاند، اما نام و یاد سرزمینهای خوب همچنان در خاطر باقی مانده است.
کودست ورنه جامه ی جان کردمی قبا
نز سینه حیفم آید و نز پیرهن دریغ
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به وضعیت انسانی دارد که اگر کودک نبود، تمام وجودش را به زیبایی میآراست. او از این که نتوانسته است خود را به درستی نشان دهد و شایستگیهایش را بروز دهد، غمگین و نگران است. احساس میکند که زیباییهای روحش درونش محبوس مانده و نمیتواند به آن شکلی که شایسته است، نمایش داده شود.
اهل حرم اسیر حرامی زبون و زار
رسوای خاص و عام به هر انجمن دریغ
هوش مصنوعی: اهل حرم درگیر و اسیر یک فرد بیاراده و زبون هستند که در بین همه شناختهشده و رسواست، و در هر جمعی از او صحبت میشود.
امت نگر که آل رسول کریم را
بستند جای رسته به بازو رسن دریغ
هوش مصنوعی: به مردم نگاه کنید که چگونه خانواده پیامبر بزرگوار را به بند کشیدهاند، در حالی که آنها از زنجیر رهایی یافته بودند.
با قصد قربت ایل علی را به عمد ساخت
از پور و دخت سخره هر مرد و زن دریغ
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای نزدیک شدن به خدا و جلب رضایت او، ایل (طایفه) علی از فرزندان و دختران نیکوکار و از هر مرد و زنی که به درستی و شرافت معروف است، با دقت و اراده شکل گرفته است و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکردهاند.
مردان بی حمیت و نسوان بی حجاب
این بودشان معامله با آل بوتراب
هوش مصنوعی: مردان بی غیرت و زنانی که حجاب ندارند، این گونه بودند که با آل بوتراب معامله کردند.