گنجور

بند ۷۲

نوح غریق یونس عمان کربلا
خضر ذبیح یوسف زندان کربلا
مقهور دیو کفر سلیمان ملک و دین
سلطان یک سواره ی میدان کربلا
میخ خیام تا به زمین استوار کوفت
شد بی قرار چون فلک ارکان کربلا
بفروخت خون و مال و خرید ابتلا و کرب
چبود جز این متاع به دکان کربلا
جان های فدای همت آنان که از نخست
دست ولا زدند به دامان کربلا
یا للعجب که صدر زمان روز رزم دید
هفتاد و یک تن از همه جا سان کربلا
با صوت رود رود برآن طفلکان هنوز
خواند مدام مرغ خوش الحان کربلا
شط با کمال قرب و وفور از چه رو نکرد
سیراب دم یکی لب عطشان کربلا
از داغ لعل لاله رخان سر زند هنوز
گل های آتشین ز گلستان کربلا
تا سر ز ساق برگ و برش آتش است و دود
نخلی که بردمد ز خیابان کربلا
هوشی اگر به گوش تو ره دارد از ازل
خواهی شنید تا ابد افغان کربلا
نازم به درس عشق که جز ترک جان و سر
حرفی نخواهد کس ز دبستان کربلا
در برکشید جان جهان خواستی چو دل
صورت گرفت عاقبت ارمان کربلا
ریزد ز تاب دل به رخم اشک آتشین
هرشب ز رشک شمع شبستان کربلا
دیو زمانه دست به ابن زیاد داد
تا تخت و تاج خاتم جم را به باد داد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نوح غریق یونس عمان کربلا
خضر ذبیح یوسف زندان کربلا
هوش مصنوعی: در این متن به شخصیت‌های مختلف تاریخی و مذهبی اشاره شده است. نوح اشاره به پیامبری دارد که در دل طوفان جان سالم به در برد. یونس به ماجرای او در شکم ماهی برمی‌گردد. عمان اشاره به مکانی است که در آن به یاری حق برخاستند. کربلا به واقعه‌ای تاریخی و دینی در تاریخ اسلام مربوط می‌شود. همچنین، خضر به شخصیتی عرفانی و ذبیح اشاره به داستان قربانی شدن اسماعیل دارد. یوسف نیز به داستانی از زندان و سختی‌ها و در نهایت پیروزی می‌پردازد. مجموعه این نام‌ها حس حماسی و رنج و فداکاری را در خود دارد.
مقهور دیو کفر سلیمان ملک و دین
سلطان یک سواره ی میدان کربلا
هوش مصنوعی: سلطنت و دین سلیمان به وسیله‌ی نیروهای منفی و کافر زیر سلطه قرار گرفته است، در حالی که قدرت و شجاعت یک سرباز در میدان کربلا بر تمام این مسائل فائق آمده است.
میخ خیام تا به زمین استوار کوفت
شد بی قرار چون فلک ارکان کربلا
هوش مصنوعی: میخ خیام به محکم‌ترین شکل به زمین کوبیده شد، در حالی که حالت بی‌قراری داشت، مانند آسمان که پایه‌های کربلا را به هم میریزد.
بفروخت خون و مال و خرید ابتلا و کرب
چبود جز این متاع به دکان کربلا
هوش مصنوعی: او جان و مال خود را فروخت و به جای آن، دشواری‌ها و مصیبت‌ها را خرید. آیا جز این درد و رنج، کالای دیگری در بازار کربلا وجود دارد؟
جان های فدای همت آنان که از نخست
دست ولا زدند به دامان کربلا
هوش مصنوعی: جان ها فدای تلاش و اراده کسانی است که از همان ابتدا به دامان کربلا دست یازیدند و در راه حق و حقیقت قرار گرفتند.
یا للعجب که صدر زمان روز رزم دید
هفتاد و یک تن از همه جا سان کربلا
هوش مصنوعی: عجب است که در زمانه‌ای که جنگی بزرگ در راه بود، تنها هفتاد و یک نفر از هر طرف در کربلا حضور داشتند.
با صوت رود رود برآن طفلکان هنوز
خواند مدام مرغ خوش الحان کربلا
هوش مصنوعی: در کنار رود، مرغی خوش صدا همیشه برای بچه‌ها آواز می‌خواند و داستان کربلا را برایشان نقل می‌کند.
شط با کمال قرب و وفور از چه رو نکرد
سیراب دم یکی لب عطشان کربلا
هوش مصنوعی: نهر با وجود نزدیکی و فراوانی، چرا نتوانست یک لب تشنه از کربلا را سیراب کند؟
از داغ لعل لاله رخان سر زند هنوز
گل های آتشین ز گلستان کربلا
هوش مصنوعی: به دلیل داغ و زیبایی لاله‌های سرخ، هنوز هم گل‌های آتشین از باغ کربلا سر برمی‌آورند.
تا سر ز ساق برگ و برش آتش است و دود
نخلی که بردمد ز خیابان کربلا
هوش مصنوعی: تا زمانی که از ساقه و برش حرارت و دود برمی‌خیزد، نخل‌هایی که از خیابان کربلا رشد می‌کنند، حضور دارند.
هوشی اگر به گوش تو ره دارد از ازل
خواهی شنید تا ابد افغان کربلا
هوش مصنوعی: اگر گوش تو هوشیاری داشته باشد، از آغاز تا همیشه ناله و فریاد کربلا را خواهی شنید.
نازم به درس عشق که جز ترک جان و سر
حرفی نخواهد کس ز دبستان کربلا
هوش مصنوعی: من به درس عشق، که تنها نتیجه‌اش ترک جان و سر است، افتخار می‌کنم و هیچ‌کس در مدرسه کربلا جز این را نخواهد آموخت.
در برکشید جان جهان خواستی چو دل
صورت گرفت عاقبت ارمان کربلا
هوش مصنوعی: وقتی که عشق و اراده‌ات به کمال رسید و در دل شکل گرفت، در نهایت به اهداف بزرگ و آرمان‌های یکتایی مانند کربلا دست پیدا خواهی کرد.
ریزد ز تاب دل به رخم اشک آتشین
هرشب ز رشک شمع شبستان کربلا
هوش مصنوعی: اشک‌های سوزانی از دل عاشق بر روی گونه‌ام می‌ریزد، هر شب به خاطر حسادت به شمع‌های شبستان کربلا.
دیو زمانه دست به ابن زیاد داد
تا تخت و تاج خاتم جم را به باد داد
هوش مصنوعی: زمانه بر آن شد تا ابن زیاد را یاری کند و به این ترتیب، سلطنت و قدرت خاندان جم را نابود کند.