گنجور

بند ۷۱

این کشته سر نهاد به دامان کربلا
کافزود بر حرم شرف و شان کربلا
روح القدس ز قدر وی ار می نبود کی
سودی جبین به مقدم دربان کربلا
بر تربتش ملایکه ساجد نبود اگر
او پا نسوده بود به سامان کربلا
شاهد شهادت شهدا شاید ار به عرش
دعوی برتری کند ایوان کربلا
تفریق کفر و دین به تبرای قوم کرد
دارای دین مبارز میدان کربلا
مقور بندگان جسور از چه ره شدی
خود گر نخواستی دل سلطان کربلا
معمار کائنات نهاد از نخست عهد
بر سبک سوگ و تعزیه بنیان کربلا
روزی که سرنوشت مکان ها نگاشتند
شد داغ و درد قسمت دیوان کربلا
با صد محیط نایبه طوفان نوح نیست
یک نیم قطره در بر طوفان کربلا
یک باره هر بلا که در امکان دهر بود
آورد سر برون ز گریبان کربلا
جاه شرف به چاه تلف نسبیتش نیست
زندان مصر بنگر و زندان کربلا
نگرفت قالبش به بغل تا به جای قلب
مانند روح تازه نشد جان کربلا
شد زلف و خط و خال جوانان چو خاک سود
تعبیر یافت خواب پریشان کربلا
دل های لخت لخت و جگرهای ریش ریش
جوشید جای لاله ز بستان کربلا
زقوم کفر و زندقه و شاداب و شادخوار
طوبای حق ز تشنگیش خشک برگ و بار

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این کشته سر نهاد به دامان کربلا
کافزود بر حرم شرف و شان کربلا
هوش مصنوعی: این فرد جان خود را در کربلا فدای حق و حقیقت کرد و این واقعه به عظمت و اعتبار کربلا افزود.
روح القدس ز قدر وی ار می نبود کی
سودی جبین به مقدم دربان کربلا
هوش مصنوعی: اگر روح القدس به منزلت او نمی‌بود، چه فایده‌ای داشت که جبین دربان کربلا را در پیشگاه او سجده کند؟
بر تربتش ملایکه ساجد نبود اگر
او پا نسوده بود به سامان کربلا
هوش مصنوعی: اگر آن بزرگوار در کربلا پا نمی‌نهاد، فرشتگان هم بر مزار او سجده نمی‌کردند.
شاهد شهادت شهدا شاید ار به عرش
دعوی برتری کند ایوان کربلا
هوش مصنوعی: شاهد برتری شهدا ممکن است که اگر به عرش برود، بر کربلا ادعای برتری کند.
تفریق کفر و دین به تبرای قوم کرد
دارای دین مبارز میدان کربلا
هوش مصنوعی: جدایی بین کفر و ایمان را با برتری دادن به قوم دین‌دار در میدان مبارزه کربلا نشان داد.
مقور بندگان جسور از چه ره شدی
خود گر نخواستی دل سلطان کربلا
هوش مصنوعی: از چه طریقی به اینجا رسیدی و خود را در بندگان با جرات قرار دادی، در حالی که اگر نمی‌خواستی، نمی‌توانستی دل سلطان کربلا را به دست آوری؟
معمار کائنات نهاد از نخست عهد
بر سبک سوگ و تعزیه بنیان کربلا
هوش مصنوعی: خالق جهان از ابتدا، بر اساس سبک سوگواری و تعزیه، اساس و بنیان واقعه کربلا را قرار داده است.
روزی که سرنوشت مکان ها نگاشتند
شد داغ و درد قسمت دیوان کربلا
هوش مصنوعی: در روزی که سرنوشت مکانی خاص نوشته شد، درد و داغی نصیب دیوان کربلا گشت.
با صد محیط نایبه طوفان نوح نیست
یک نیم قطره در بر طوفان کربلا
هوش مصنوعی: در طوفان نوح، به رغم وسعت و شدت آن، هیچ یک از آثار و پیامدهای عمیق و تأثیرگذار طوفان کربلا وجود ندارد و آنچه در کربلا رخ داد، در مقایسه با طوفان نوح بسیار بزرگتر و عمیق‌تر است.
یک باره هر بلا که در امکان دهر بود
آورد سر برون ز گریبان کربلا
هوش مصنوعی: تمام مصیبت‌ها و سختی‌هایی که ممکن بود در طول تاریخ رخ دهد، ناگهان از دل واقعه کربلا نمایان شد و خود را نشان داد.
جاه شرف به چاه تلف نسبیتش نیست
زندان مصر بنگر و زندان کربلا
هوش مصنوعی: مقام و اعتبار واقعی به نسبت و نسب وابسته نیست. به زندان مصر و زندان کربلا نگاه کن تا متوجه شوی که جایگاه افراد بستگی به ریشه‌ و خانواده‌شان ندارد.
نگرفت قالبش به بغل تا به جای قلب
مانند روح تازه نشد جان کربلا
هوش مصنوعی: تا زمانی که قلبش در آغوش نگرفت، روح تازه‌ای پیدا نکرد و جان کربلا همچنان ثابت و بی‌حرکت ماند.
شد زلف و خط و خال جوانان چو خاک سود
تعبیر یافت خواب پریشان کربلا
هوش مصنوعی: زلف و خط و خال جوانان به حالت خاک رفته، تعبیر خواب پریشان کربلا را به دست آورده‌اند.
دل های لخت لخت و جگرهای ریش ریش
جوشید جای لاله ز بستان کربلا
هوش مصنوعی: دل‌ها عریان و زخم‌دار است و در کربلا جای لاله‌ها می‌جوشد.
زقوم کفر و زندقه و شاداب و شادخوار
طوبای حق ز تشنگیش خشک برگ و بار
هوش مصنوعی: این شعر به تضاد میان باورهای نادرست و حقیقی اشاره دارد. در اینجا، بیان می‌شود که افرادی که در گمراهی و بی‌ایمانی زندگی می‌کنند، در دل‌زدگی و یأس به سر می‌برند، در حالی که حقیقت و معنویات زندگی را به نوعی درخت پرثمر و سبز تعبیر می‌کند که به خاطر تشنگی نادانی و کفر، خشک و بی‌بار شده است. به عبارت دیگر، عدم ایمان و دوری از حقایق باعث از بین رفتن رونق و زندگی واقعی است.