گنجور

بند ۶۱

دردا که بعد واقعه ی کربلا هنوز
از کین پر است سینه ی اهل جفا هنوز
با این خطا که خواست ندانم برای چیست
تأخیر امر محشر و حکم جزا هنوز
خون دو عالم ار همه ریزند در قصاص
این قتل را وفا نکند خون بها هنوز
خود گر نبود جان جهان آن جهان جان
پس چیست کز میان نرود این عزا هنوز
بر قصه های کهنه و نو قرن ها گذشت
هر روز تازه تر بود این ماجرا هنوز
چون مشک بوی خون به مشام آمد ای عجب
از خاک و ریگ ناحیه ی نینوا هنوز
گر گوش هوش سوی حریمش فرا دهی
خواهی شنید صیحه ی وا احمدا هنوز
اعضای وی به تیغ ستم منقطع ز هم
اجزای آسمان و زمین جا به جا هنوز
دشمن به قصد بر تن چاکش ستور تاخت
خاکم به سر نکرده سر از تن جدا هنوز
برکشته اش به عمد فرس راند و نرم ساخت
و این را به کیش خویش نخواندی خطا هنوز
معمار عرش و فرش درآمد ز پا دریغ
وین عرش و فرش سایر و ثابت به جا هنوز
گرم اسیری حرمش خصم و او زدی
چون مرغ سر بریده به خون دست و پا هنوز
تا آسمان کشیده کمان درکمین حق
الا به عمد نامده تیری خطا هنوز
نعش تو پایمال و بنات تو دستگیر
اما بنات نعش فلک خودنما هنوز
کوری نگر که روز به خون خدا بلند
دستی که بود شب به خدا در دعا بلند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دردا که بعد واقعه ی کربلا هنوز
از کین پر است سینه ی اهل جفا هنوز
هوش مصنوعی: افسوس که پس از واقعه‌ی عاشورا، دل‌های اهل ظلم و ستم هنوز از کینه و نفرت پر شده است.
با این خطا که خواست ندانم برای چیست
تأخیر امر محشر و حکم جزا هنوز
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به اشتباهی اشاره می‌کند که نمی‌داند چرا اتفاق افتاده و این باعث تأخیر در وقوع قیامت و اجرای حکم پاداش و جزا شده است. به طور کلی، او درباره عدم روشنایی و تاخیر در مسائلی که مربوط به روز حساب و جزا است، تأمل می‌کند.
خون دو عالم ار همه ریزند در قصاص
این قتل را وفا نکند خون بها هنوز
هوش مصنوعی: اگر خون تمامی مردم جهان هم به خاطر این قتل ریخته شود، باز هم حق قصاص به اندازه‌ای که باید، انجام نخواهد شد و خون‌بهای آن پرداخت نخواهد شد.
خود گر نبود جان جهان آن جهان جان
پس چیست کز میان نرود این عزا هنوز
هوش مصنوعی: اگر وجود جان جهان نباشد، پس آن جهانی که جان دارد چیست که این سوگواری هنوز از میان نمی‌رود؟
بر قصه های کهنه و نو قرن ها گذشت
هر روز تازه تر بود این ماجرا هنوز
هوش مصنوعی: سال‌هاست که داستان‌های قدیمی و جدید در حال مرور و تکرار هستند و هر روز به طرز جدیدی زندگی و تازگی خود را نشان می‌دهند. این ماجرا هنوز هم جذابیت خود را حفظ کرده و ادامه دارد.
چون مشک بوی خون به مشام آمد ای عجب
از خاک و ریگ ناحیه ی نینوا هنوز
هوش مصنوعی: زمانی که بوی خون مانند عطر مشک در فضا پخش می‌شود، جای تعجب است که هنوز عطر آن از خاک و شن‌های ناحیه نینوا به مشام می‌رسد.
گر گوش هوش سوی حریمش فرا دهی
خواهی شنید صیحه ی وا احمدا هنوز
هوش مصنوعی: اگر گوش دقت خود را به سمت او بسپاری، خواهی شنید فریاد وا احمدا که هنوز به گوش می‌رسد.
اعضای وی به تیغ ستم منقطع ز هم
اجزای آسمان و زمین جا به جا هنوز
هوش مصنوعی: اعضای او به دلیل ظلم و ستم از هم جدا شده‌اند، اما هنوز اجزای آسمان و زمین جا به جا نشده‌اند.
دشمن به قصد بر تن چاکش ستور تاخت
خاکم به سر نکرده سر از تن جدا هنوز
هوش مصنوعی: دشمن با هدف آسیب رساندن به من، به من حمله کرده است، اما من هنوز تسلیم نشده‌ام و سرم را از بدنم جدا نکرده‌ام.
برکشته اش به عمد فرس راند و نرم ساخت
و این را به کیش خویش نخواندی خطا هنوز
هوش مصنوعی: او به عمد بر روی کشته‌اش سوار شده و آن را نرم و لطیف کرده است، و هنوز این عمل را بر اساس عقاید خودش اشتباه نمی‌داند.
معمار عرش و فرش درآمد ز پا دریغ
وین عرش و فرش سایر و ثابت به جا هنوز
هوش مصنوعی: معمار آسمان و زمین به عالم وجود قدم گذاشت، و از این بابت جای افسوس دارد که این آسمان و زمین هنوز همان‌طور ثابت و بدون تغییر باقی مانده‌اند.
گرم اسیری حرمش خصم و او زدی
چون مرغ سر بریده به خون دست و پا هنوز
هوش مصنوعی: هرچند او در اسارت دشمنان است و به سختی می‌جنگد، اما همچنان مانند مرغی که سرش بریده شده است، به تلاش و مقاومت ادامه می‌دهد و در خون خود دست و پا می‌زند.
تا آسمان کشیده کمان درکمین حق
الا به عمد نامده تیری خطا هنوز
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان با کمان راست شده است، تنها تیرهای خطا به عمد نمی‌زنند.
نعش تو پایمال و بنات تو دستگیر
اما بنات نعش فلک خودنما هنوز
هوش مصنوعی: پیکر تو زیر پاهاست و دخترانت در دام افتاده‌اند، اما دختران آسمان هنوز به خود می‌بالند.
کوری نگر که روز به خون خدا بلند
دستی که بود شب به خدا در دعا بلند
هوش مصنوعی: به دقت توجه کن که در روز، افرادی که در قدرت و جایگاه بالایی قرار دارند، برای خود راستی و روحیاتی خونی بروز می‌دهند، اما شب هنگام، همان‌ها به دعا و نیایش به خداوند می‌پردازند.