صفایی جندقیبند ۵۳
کز نینوا اسیر و گرفتار می رویم
در خیل کوفیان جفاکار می رویم
جمعی چو ما زنان اسیران داغ دار
بی مونس و معین و مددکار می رویم
چون بندگان زنگ به بازار این سفر
با دست بسته برسر بازار می رویم
بر ناظر است جرم نظر ورنه پور و دخت
ما در میان خلق پری وار می رویم
ما را اگر چه کس نتواند به کس فروخت
لیکن به امتحان خریدار می رویم
در امر ما شکست که فتحی درست بود
هرجا که باشد از پی اظهار می رویم
هان ساربان به پای و میفکن ز دست راه
کاین کاروان بی سر و سالار می رویم
بیداد بیش از آنچه توان، گو کنند قوم
ما رو به حکم حضرت دادار می رویم
بر اضطرار ما مگر آرند رحمتی
سوی مزار احمد مختار می رویم
تا کربلا رفیق طریق اولیای خاص
و اینک به کوفه همره کفار می رویم
در دست این سپاه سیه بخت سخت دل
بی یک تن از مهاجر و انصار می رویم
با عز و اعتبار و شرف آمدیم و جاه
زار و ذلیل و مضطر و افگار می رویم
برخاک مانده کشته یاران نگشته دفن
خاکم به سر که بسته تر از بار می رویم
اقبال ما تویی و قصورت ز همرهی است
زان راه بی تو با همه ادبار می رویم
چون نی نوا فکند به ارکان نینوا
تنها نه نینوا همه ذرات ماسوا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کز نینوا اسیر و گرفتار می رویم
در خیل کوفیان جفاکار می رویم
هوش مصنوعی: ما از نینوا با حالتی اسیر و گرفتار می‌رویم و در میان گروهی از کوفیان ستم‌گر حرکت می‌کنیم.
جمعی چو ما زنان اسیران داغ دار
بی مونس و معین و مددکار می رویم
هوش مصنوعی: گروهی مانند ما زنان گرفتار در غم و اندوه هستیم که بدون همراه و حامی و کمک، در حال گذر هستیم.
چون بندگان زنگ به بازار این سفر
با دست بسته برسر بازار می رویم
هوش مصنوعی: ما مانند بندگان زنجیر به دست، با حالتی غمگین و محصور، در بازار این سفر حاضر می‌شویم.
بر ناظر است جرم نظر ورنه پور و دخت
ما در میان خلق پری وار می رویم
هوش مصنوعی: اگر کسی به ما نگاه کند و ما را ببیند، ممکن است به گناه یا ناپسند بودن ما توجه کند، اما در غیر این صورت، ما مثل پری‌ها در میان مردم در حال حرکت و زندگی هستیم.
ما را اگر چه کس نتواند به کس فروخت
لیکن به امتحان خریدار می رویم
هوش مصنوعی: هرچند هیچ کس نمی‌تواند ما را با دیگران مقایسه کند یا ما را به کسی بفروشد، اما ما خود را در آزمون‌ها و تجربه‌ها به دیگران نشان می‌دهیم.
در امر ما شکست که فتحی درست بود
هرجا که باشد از پی اظهار می رویم
هوش مصنوعی: در کار ما ناکامی وجود دارد، اما پیروزی واقعی است. ما در هر جا که لازم باشد، برای بیان خود پیش می‌رویم.
هان ساربان به پای و میفکن ز دست راه
کاین کاروان بی سر و سالار می رویم
هوش مصنوعی: ای کوای سوار، قدم نگذار و بار را بیفکن، چون این کاروان بی‌رهبر و بی‌هدف در حال حرکت است.
بیداد بیش از آنچه توان، گو کنند قوم
ما رو به حکم حضرت دادار می رویم
هوش مصنوعی: مردم ما به قدری تحمل ظلم و ستم را ندارند، که اگر بیش از این بر آنان بیداد شود، به سوی حکم و عدالت الهی روی می‌آوریم.
بر اضطرار ما مگر آرند رحمتی
سوی مزار احمد مختار می رویم
هوش مصنوعی: در شرایط بحرانی و دشوار ما، آیا کسی خواهد بود که به ما رحم کند؟ بنابراین، به سوی مزار احمد مختار می‌رویم.
تا کربلا رفیق طریق اولیای خاص
و اینک به کوفه همره کفار می رویم
هوش مصنوعی: ما اکنون به کربلا می‌رویم و در کنار دوستان خاص خدا هستیم، اما در کوفه در جمع بی‌دینان و کافران هستیم.
در دست این سپاه سیه بخت سخت دل
بی یک تن از مهاجر و انصار می رویم
هوش مصنوعی: در دست این گروه بدشانس، با دل سخت و بدون هیچ یک از مهاجران و انصار، در حال رفتن هستیم.
با عز و اعتبار و شرف آمدیم و جاه
زار و ذلیل و مضطر و افگار می رویم
هوش مصنوعی: ما با احترام و منزلت و شرافت وارد شده‌ایم، اما در پایان با حالتی پست و ذلیل و در وضعیت اضطراری و پریشان می‌رویم.
برخاک مانده کشته یاران نگشته دفن
خاکم به سر که بسته تر از بار می رویم
هوش مصنوعی: بر روی زمین مانده‌ام و یاد یارانم در دلم باقی است، به گونه‌ای که با بارانی که بر سرم می‌ریزد، بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرم و در این حال به جلو می‌روم.
اقبال ما تویی و قصورت ز همرهی است
زان راه بی تو با همه ادبار می رویم
هوش مصنوعی: شکست‌ها و ناکامی‌های ما به خاطر دوری توست، زیرا بدون همراهی و کمک تو در مسیر دشواری پیش می‌رویم.
چون نی نوا فکند به ارکان نینوا
تنها نه نینوا همه ذرات ماسوا
هوش مصنوعی: زمانی که نی صدایش را به سوی نینوا (شهر معروف در ادبیات) فرستاد، این صدا تنها متعلق به نینوا نبود، بلکه تمام ذرات وجود از آن تاثیر گرفتند.