بند ۵
تنها نه خاکیان به تو جیحون گریستند
در ماتم تو جن و ملک خون گریستند
خاکم به سر، برآر سر از خاک و درنگر
تا بر تو آسمان و زمین چون گریستند
چون سیل خون نشست زمین را که عرش و فرش
از حد و نظم و ضابطه بیرون گریستند
تا از عطش کبود شدت لب فرات و نیل
از رود دیده سیل جگرگون گریستند
تا بر سنان سرت سوی گردون بلند شد
بر فرشیان ملائک گردون گریستند
هرچند خود ز اهل زمین سر زد این عمل
افلاکیان بر اهل زمین خون گریستند
یک تن ز صد هزار کست جرعه ای نداد
با آنکه برتو آن فرق دون گریستند
بر تشنگان کشته ی کوی تو کاینات
از زخم کشتگان تو افزون گریستند
شد جیب روزگار به خون رشک لاله زار
خلقی ز بس به پهنه و هامون گریستند
افسردگان بزم عزایت به جای اشک
از آتش درون همه کانون گریستند
عبهر به دشت و لاله به بستان و گل به باغ
از جویبار دیده طبرخون گریستند
شد این عزای خاص چنان عام تا به هم
هشیار و مست و عاقل و مجنون گریستند
آن روز خون خود به رکاب ار کست نریخت
در ماتم تو عالمی اکنون گریستند
بعد از تو زندگان جهان را کم است باز
صد بحر اگر به طالع وارون گریستند
سوزند آفرینش اگر در غمت سزاست
برداغ ابتلای تو این سوختن بجاست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تنها نه خاکیان به تو جیحون گریستند
در ماتم تو جن و ملک خون گریستند
هوش مصنوعی: تنها مردم جهان به خاطر تو گریه نکردند، بلکه فرشتگان و موجودات غیرمادی نیز در سوگ تو اشک ریختند.
خاکم به سر، برآر سر از خاک و درنگر
تا بر تو آسمان و زمین چون گریستند
هوش مصنوعی: من در خاک و غم غرق شدهام، از خاک سر بلند کن و نگاهی به آسمان و زمین بینداز که چگونه بر تو اشک میریزند.
چون سیل خون نشست زمین را که عرش و فرش
از حد و نظم و ضابطه بیرون گریستند
هوش مصنوعی: زمانی که خون مانند سیلی بر روی زمین جاری شد، آسمان و زمین از نظم و قاعده خارج شدند و به گریه و زاری پرداختند.
تا از عطش کبود شدت لب فرات و نیل
از رود دیده سیل جگرگون گریستند
هوش مصنوعی: به خاطر تشنگی شدید، رنگ لبهای فرات و نیل مثل آبی تیره و غمانگیز شده و اشکهای دلها جاری گشته است.
تا بر سنان سرت سوی گردون بلند شد
بر فرشیان ملائک گردون گریستند
هوش مصنوعی: زمانی که سر تو به سمت آسمان بلند شد، فرشتگان بر زمین برای تو اشک ریختند.
هرچند خود ز اهل زمین سر زد این عمل
افلاکیان بر اهل زمین خون گریستند
هوش مصنوعی: با وجود اینکه این عمل از سوی اهل آسمان بوده، مردم زمین به خاطر آن گریه کردند.
یک تن ز صد هزار کست جرعه ای نداد
با آنکه برتو آن فرق دون گریستند
هوش مصنوعی: از میان صد هزار نفر، هیچکس یک جرعه آب به تو نداد، در حالی که بر سر تو آن فرق دون (فرد نادان) گریه کردند.
بر تشنگان کشته ی کوی تو کاینات
از زخم کشتگان تو افزون گریستند
هوش مصنوعی: تشنگان عشق تو، که به خاطر تو جان باختهاند، به قدری زخمهای دلشان سنگین است که جهان به خاطر آنها گریه میکند و به سوگ نشسته است.
شد جیب روزگار به خون رشک لاله زار
خلقی ز بس به پهنه و هامون گریستند
هوش مصنوعی: روزگار به قدری غمگین و خونین شده که مانند لالههای زار در حال اشک ریختن است و خیلیها به خاطر این وضعیت، در دشت و بیابان ناله و گله میکنند.
افسردگان بزم عزایت به جای اشک
از آتش درون همه کانون گریستند
هوش مصنوعی: حضور افسردگان در مراسم عزای تو به جای اشک ریختن، احساسات درونیشان را به شکل آتش میسوزانند و این موضوع باعث میشود که همه در آتش اندوه خود بگریند.
عبهر به دشت و لاله به بستان و گل به باغ
از جویبار دیده طبرخون گریستند
هوش مصنوعی: در دشت گلهای زیبایی شکفتهاند و در باغ، لالهها به وضوح خودنمایی میکنند. در حالی که در کنار جویبار، باری از غم و اندوه به چشم میخورد که همچون اشک میریزد.
شد این عزای خاص چنان عام تا به هم
هشیار و مست و عاقل و مجنون گریستند
هوش مصنوعی: این عزای ویژه به حدی فراگیر شد که همه، چه هشیار و چه مست، چه عاقل و چه دیوانه، به گریه و اندوه پرداختند.
آن روز خون خود به رکاب ار کست نریخت
در ماتم تو عالمی اکنون گریستند
هوش مصنوعی: در آن روز اگر کسی برای تو خون خود را نریخت، امروز جهانی در سوگ تو به گریه نشسته است.
بعد از تو زندگان جهان را کم است باز
صد بحر اگر به طالع وارون گریستند
هوش مصنوعی: پس از تو، زندگی برای جهان کم ارزش شده است، حتی اگر صد دریا هم به خاطر سرنوشت بد به غم بیفتند.
سوزند آفرینش اگر در غمت سزاست
برداغ ابتلای تو این سوختن بجاست
هوش مصنوعی: اگر آفرینش به خاطر غم تو بسوزد، این سوختن برای مبتلا شدن به درد تو مناسب است.