گنجور

بند ۴

بست آشمان کمر چو به آزار اهل بیت
بگشود در زمین بلا بار اهل بیت
بر یثرب و حرم دو جهان سوخت تافتاد
با کربلا و کوفه سر و کار اهل بیت
روزی لوای آل علی شد نگون که زد
خرگه به صحن ماریه سردار اهل بیت
ز آن کاروان جز آتش حسرت به جا نماند
چون کوچ کرد قافله سالار اهل بیت
لب تشنه جان سپرد مگر برد دجله را
سیل سرشک دیده ی خون بار اهل بیت
دشمن ندانم آتش کین در خیام زد
یا در گرفت ز آه شرر بار اهل بیت
گردون چرا نگون نشد آن دم که از حرم
شد بر سپهر ناله ی زنهار اهل بیت
از آتش سموم مخالف به کربلا
یک گل نماند در همه گلزار اهل بیت
بعد از برادران و عزیزان و همرهان
حسرت سپاه و آه علمدار اهل بیت
تشویش و خوف و واهمه غم خوار بی کسان
اندوه و رنج و حسرت و غم یار اهل بیت
زنجیر و غل و بند نگهدار پور و دخت
شمشیر و تازیانه پرستار اهل بیت
خاشاک و دشت مرهم اعضای کشتگان
خوناب چشم شربت بیمار اهل بیت
خفتی به خاک و خون تو و در ماتمت ندید
جز خواب مرگ دیده بیدار اهل بیت
نگذاشت خصم سفله حجابی به هیچ وجه
جز گرد ماتم تو به رخسار اهل بیت
این جور از سلاله ی آدم زیاد بود
عشری از آن هم از همه عالم زیاد بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بست آشمان کمر چو به آزار اهل بیت
بگشود در زمین بلا بار اهل بیت
هوش مصنوعی: وقتی آسمان به خاطر آزار اهل بیت دچار مشکلات و بلاهای فراوان شد، زمینه‌ای برای مصیبت‌های بیشتر آن‌ها فراهم آمد.
بر یثرب و حرم دو جهان سوخت تافتاد
با کربلا و کوفه سر و کار اهل بیت
هوش مصنوعی: در یثرب و حرم دو جهان، آتش عشق و نوای دل برپاکرد و با کربلا و کوفه، اهل بیت در ارتباط بودند.
روزی لوای آل علی شد نگون که زد
خرگه به صحن ماریه سردار اهل بیت
هوش مصنوعی: روزی پرچم خانواده علی در هم شکست که خرگاه سردار اهل بیت در صحن ماریه فروریخت.
ز آن کاروان جز آتش حسرت به جا نماند
چون کوچ کرد قافله سالار اهل بیت
هوش مصنوعی: فقط حسرت و اندوه از آن کاروان باقی ماند، زیرا قافله‌سالار خانواده اهل بیت رحلت کرد و سفر کرد.
لب تشنه جان سپرد مگر برد دجله را
سیل سرشک دیده ی خون بار اهل بیت
هوش مصنوعی: با اینکه لب‌ها تشنه بودند و جان دادند، اما سیل اشک‌های خونین اهل بیت، دجله را از شدت غم پر کرد.
دشمن ندانم آتش کین در خیام زد
یا در گرفت ز آه شرر بار اهل بیت
هوش مصنوعی: نمی‌دانم آیا دشمن در خیام آتش کینه را افروخته یا این آتش از آه و اندوه اهل بیت برخاسته است.
گردون چرا نگون نشد آن دم که از حرم
شد بر سپهر ناله ی زنهار اهل بیت
هوش مصنوعی: چرا آسمان در آن لحظه که اهل بیت از حرم فریاد نجات سر دادند، به هم نریخت و ویران نشد؟
از آتش سموم مخالف به کربلا
یک گل نماند در همه گلزار اهل بیت
هوش مصنوعی: در کربلا، به دلیل خشونت و ناملایمات، هیچ نشانی از زیبایی و شکوفایی در میان خانواده اهل بیت باقی نمانده است.
بعد از برادران و عزیزان و همرهان
حسرت سپاه و آه علمدار اهل بیت
هوش مصنوعی: بعد از برادران و عزیزان و دوستان، احساس دلتنگی و افسوس برای سپاهیان و آه و اندوه علمدار اهل بیت به وجود می‌آید.
تشویش و خوف و واهمه غم خوار بی کسان
اندوه و رنج و حسرت و غم یار اهل بیت
هوش مصنوعی: نگرانی و ترس و دلهره، غم‌خوار کسانی است که بی‌کس و کارند. در حالی که اندوه، رنج، حسرت و غم، دوستان نزدیک اهل بیت هستند.
زنجیر و غل و بند نگهدار پور و دخت
شمشیر و تازیانه پرستار اهل بیت
هوش مصنوعی: این بیت به وضوح به مفهوم محدودیت و سختی‌هایی اشاره دارد که بر روی نسل‌های آینده می‌آید. زنجیر و بند به نوعی به مشکلات و محدودیت‌هایی اشاره دارد که بر سر راه پسران و دختران وجود دارد. اما شمشیر و تازیانه نماد محافظت و مراقبت از خانواده و اهل بیت است، که نشان می‌دهد باید از این نسل با جدیت و قاطعیت محافظت شود.
خاشاک و دشت مرهم اعضای کشتگان
خوناب چشم شربت بیمار اهل بیت
هوش مصنوعی: خاشاک و علف‌های خشک بر روی زمین به عنوان تسکینی برای زخم‌ها و آسیب‌های جانباختگان هستند. آن‌ها در عوض اشک و غم اهل بیت، دارویی برای درد و رنج این بیماران می‌شوند.
خفتی به خاک و خون تو و در ماتمت ندید
جز خواب مرگ دیده بیدار اهل بیت
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده است که در حالی که تو به خاک و خون افتاده‌ای، افراد خانواده‌ات تنها در غم تو به خواب مرگ رفته‌اند و چشمان بیدارشان از درد و اندوه به خواب عمیق فرو رفته است.
نگذاشت خصم سفله حجابی به هیچ وجه
جز گرد ماتم تو به رخسار اهل بیت
هوش مصنوعی: دشمن پست، هیچ پوششی بر چهره اهل بیت نگذارده است، جز غم و اندوه تو که بر چهره آن‌ها نمایان است.
این جور از سلاله ی آدم زیاد بود
عشری از آن هم از همه عالم زیاد بود
هوش مصنوعی: از میان نسل آدم، عشق و محبت زیادی وجود دارد و در واقع، این احساسات از همه جا بیشتر است.