گنجور

بند ۴۵

کای باب ما مگر نه ز آل پیمبریم
نز خاندان حضرت زهرای اطهریم
گویی کم از یهود و مجوسیم اگرچه ما
ذریهٔ محمد و اولاد حیدریم
رخصت نداد خصم ستیزنده از غرور
تا نعش چاک‌چاک تو در خاک بسپریم
قتلای ما به ناصیه ناکرده دفن ماند
ما گوییا به مذهب این قوم کافریم
مسلم نه‌ایم بلکه ز ملحد کفورتر
مؤمن نه‌ایم بلکه ز زندیق ب‍[‍د]تریم
از ما بدین رویه که کردند منع آب
از دام و دد نه کز سگ و خنزیر کمتریم
مردند پیش چشم من از فرط التهاب
اطفال ما و ساقی تسنیم و کوثریم
در دست قوم خواری خود نایدم شگفت
ما پای‌بند عهد خود از عالم ذریم
عرض بلا کنند چو در رستهٔ ولا
ما خواستار دشنه و پیکان و خنجریم
حجت چو غالب است چه باک ار در این دو روز
مغلوب قهر مردم بیدادگستریم
دشمن هرآنچه خواسته بد کرده لیک ما
دلگرم وعده‌های خداوند داوریم
زین قوم دون سگال دغاساز دادسوز
جز پیش کردگار شکایت کجا بریم
بس داغ و دردها که فراپیش جد و مام
سوی مدینه محض ره‌آورد می‌بریم
تا جای باده درد به جام تو ریخت دهر
ما جای آب زیبد اگر خون دل خوریم
پس سجده برد بر سر و رو کرد با سنان
کای از نخست قافله سالار کاروان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کای باب ما مگر نه ز آل پیمبریم
نز خاندان حضرت زهرای اطهریم
هوش مصنوعی: ای پدر ما، مگر ما از نسل پیامبر نیستیم؟ آیا از خاندان حضرت زهرای پاک نیستیم؟
گویی کم از یهود و مجوسیم اگرچه ما
ذریهٔ محمد و اولاد حیدریم
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که ما در مقایسه با یهود و مجوس، کم‌تر نیستیم، هرچند که ما نسل محمد و فرزندان علی هستیم.
رخصت نداد خصم ستیزنده از غرور
تا نعش چاک‌چاک تو در خاک بسپریم
هوش مصنوعی: دشمن با غرور اجازه نمی‌دهد که ما تا وقتی سوگندشکسته‌ایم، بر روی زمین تو را دفن کنیم.
قتلای ما به ناصیه ناکرده دفن ماند
ما گوییا به مذهب این قوم کافریم
هوش مصنوعی: کشته‌های ما بدون اینکه بر سَرشان گواهی داده شود، دفن شده‌اند و به نظر می‌رسد که طبق باور این قوم، ما کافر هستیم.
مسلم نه‌ایم بلکه ز ملحد کفورتر
مؤمن نه‌ایم بلکه ز زندیق ب‍[‍د]تریم
هوش مصنوعی: ما نه مسلمان هستیم و نه به کفر و انکار گرایش داریم، نه مؤمن هستیم و نه از زندیق‌ها کمتر.
از ما بدین رویه که کردند منع آب
از دام و دد نه کز سگ و خنزیر کمتریم
هوش مصنوعی: ما که به این روش با ما رفتار کردند و آب را از دام و حیوانات منع کردند، نشان می‌دهد که ما از سگ و خوک هم بدتر نیستیم.
مردند پیش چشم من از فرط التهاب
اطفال ما و ساقی تسنیم و کوثریم
هوش مصنوعی: در برابر چشمانم، کودکان ما از شدت عطش جان سپردند و در عوض، ساغری از آب زلال و خوشگوار نصیب ما نشد.
در دست قوم خواری خود نایدم شگفت
ما پای‌بند عهد خود از عالم ذریم
هوش مصنوعی: در دست مردم به‌ذلت زندگی می‌کنم، اما برایم جالب است که ما به عهد و پیمان خود پایبندیم و از دنیا غافلیم.
عرض بلا کنند چو در رستهٔ ولا
ما خواستار دشنه و پیکان و خنجریم
هوش مصنوعی: اگر در میدان خطر قرار بگیریم، ما به دنبال سلاح‌هایی چون دشنه، پیکان و خنجر خواهیم بود.
حجت چو غالب است چه باک ار در این دو روز
مغلوب قهر مردم بیدادگستریم
هوش مصنوعی: وقتی حق و حقیقت برتری دارد، چه اهمیتی دارد اگر در این دو روز به خاطر ظلم و ستم مردم شکست بخوریم؟
دشمن هرآنچه خواسته بد کرده لیک ما
دلگرم وعده‌های خداوند داوریم
هوش مصنوعی: دشمن هر چیزی که خواسته انجام داده و کارهای بدی کرده است، اما ما به وعده‌های خداوند و عدالت او اطمینان داریم.
زین قوم دون سگال دغاساز دادسوز
جز پیش کردگار شکایت کجا بریم
هوش مصنوعی: از این گروه پست و بی‌اراده که جز ایجاد دردسر و ناراحتی هیچ نفعی ندارند، تنها نزد خداوند می‌توان شکایت کرد. به کجا می‌توان رفت؟
بس داغ و دردها که فراپیش جد و مام
سوی مدینه محض ره‌آورد می‌بریم
هوش مصنوعی: بسیاری از رنج‌ها و دردهایی که برای جد و مادر بزرگمان به سوی مدینه می‌بریم.
تا جای باده درد به جام تو ریخت دهر
ما جای آب زیبد اگر خون دل خوریم
هوش مصنوعی: وقتی که درد زندگی به خاطر باده و خوشی به دل تو ریخته می‌شود، در این دنیای پرآشوب و غم، اگر هم خون دل هم بخوریم، به جای آب، چاره‌ای نداریم و باید تحمل کنیم.
پس سجده برد بر سر و رو کرد با سنان
کای از نخست قافله سالار کاروان
هوش مصنوعی: سجده‌ای به زمین برد و با آرامش به سمت تیرکمانش رو کرد و گفت: ای کسی که از ابتدا رهبر این کاروان هستی.