بند ۲۸
تنهای یاوران همه در خاک و خون طپان
سرهای همرهان همه بر نیزه خونچکان
خونابهٔ گلوی وی از چوب نی چکید
یا خون گریست با همه آهندلی سنان
دلْشان به داغ انده و تشویش هم رکاب
تنْشان به تاب حسرت و تیمار هم عنان
تنها قتیل تیغگذاران لشکری
سرها دلیل ناقهسواران کاروان
افغان به ماتم شهدا رفته در خروش
ماتم به حالت اسرا گشته نوحهخوان
پهلوی شاه بیکس و همراه اهلبیت
تنها به خاک خفته و سرها به ره دوان
تنها به پاس شه همه بر آستان مقیم
سرها به سرپرستی اهل حرم روان
نالان از این رزیت و آشوب وحش و طیر
گریان از این مصیبت و آسیب انس و جان
تنها گواه حسرت سرهای تشنهلب
سرها نشان پیکر مجروح کشتگان
هم اشک در عزای شهیدان سرشکریز
هم آه در هوای اسیران به سر زنان
تنها کنایتی ز معادات دهر دون
سرها علامتی ز ستمهای آسمان
زین ماجرا عجب نه اگر خون بهجای اشک
جاری بود ز دیدهٔ جبریل جاودان
هم کر شد از شنفتن این سرگذشت گوش
هم لال شد ز گفتن این داستان زبان
سرگشته گشت کلک صفایی در این حدیث
ز آن ره سه چار قافیه آورد شایگان
هر شعله آه دل الفی زین روایت است
هر قطره اشک خون نقطی زین حکایت است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تنهای یاوران همه در خاک و خون طپان
سرهای همرهان همه بر نیزه خونچکان
هوش مصنوعی: جسدهای یاران در زمین و خون غوطهور است و سرهای همراهان بر نیزههای خونی قرار دارد.
خونابهٔ گلوی وی از چوب نی چکید
یا خون گریست با همه آهندلی سنان
هوش مصنوعی: خونابههای گلوی او مانند چکههای ناشی از چوب نی ریخت و یا با وجود دل آهنین سنان، او به شدت گریست.
دلْشان به داغ انده و تشویش هم رکاب
تنْشان به تاب حسرت و تیمار هم عنان
هوش مصنوعی: دلهایشان از درد و نگرانی میسوزد و بدنهایشان نیز گرفتار حسرت و رنج است.
تنها قتیل تیغگذاران لشکری
سرها دلیل ناقهسواران کاروان
هوش مصنوعی: تنها قربانیانی هستند که بر اثر ضربات تیغ سربازان به زمین میافتند، و سرها نشانه و دلیلی برای شترداران کاروانها محسوب میشوند.
افغان به ماتم شهدا رفته در خروش
ماتم به حالت اسرا گشته نوحهخوان
هوش مصنوعی: افغان به یاد شهدا در حال برپایی مراسم سوگواری است و در این حالت، به یاد اسیران، ناله و نوحهخوانی میکند.
پهلوی شاه بیکس و همراه اهلبیت
تنها به خاک خفته و سرها به ره دوان
هوش مصنوعی: پهلوی شاهی که بییار و یاوری بود، اهل بیت او به طور تنها و بدون کمک در خاک خوابیده و سرهایشان به سمت راهی که بروند، به حالت انتظار باز است.
تنها به پاس شه همه بر آستان مقیم
سرها به سرپرستی اهل حرم روان
هوش مصنوعی: تنها به خاطر احترام به شاه، همه در آستان او قرار دارند و سرها به فرماندهی اهل حرم در حال حرکت هستند.
نالان از این رزیت و آشوب وحش و طیر
گریان از این مصیبت و آسیب انس و جان
هوش مصنوعی: شکایتکنان از ناملایمات و بیقراریهای زندگی، و پرندگان گریان از این درد و آسیبهایی که بر انسان و جان او وارد میشود.
تنها گواه حسرت سرهای تشنهلب
سرها نشان پیکر مجروح کشتگان
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حال و روز کسانی میپردازد که با حسرت و تشنگی سر و کار دارند. آنها نماد افرادی هستند که در پی زندگی، امید و خواستههای خود رنج میکشند. حال آسیبدیده و زخمخورده این انسانها نشاندهنده زحمات و قربانیهایی است که برای رسیدن به اهدافشان متحمل شدهاند. در واقع، سرها و بدنهای مجروح آنها نماد زخمهای روحی و جسمی ناشی از تلاش برای دستیابی به آرزوها و آرمانها است.
هم اشک در عزای شهیدان سرشکریز
هم آه در هوای اسیران به سر زنان
هوش مصنوعی: در این بیت، به حال و هوای اندوه و سوگ در مورد شهیدان و اسیران اشاره شده است. شاعر به بیان غم و ناراحتی ناشی از از دست دادن شهیدان میپردازد و همزمان به دل تنگی و حسرت برای اسیرانی که در غم اسارت به سر میبرند، اشاره میکند. این احساسات به صورت اشک و آه به تصویر کشیده شدهاند، که نشاندهنده عمق غم و درد ناشی از فقدان و جدایی است.
تنها کنایتی ز معادات دهر دون
سرها علامتی ز ستمهای آسمان
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به مشکلات و ناملایمات زندگی اشاره دارد. در واقع، شاعر میگوید که شواهدی از سختیها و ستمهای زمانه در زندگی آدمیان وجود دارد و هر فردی ممکن است به نوعی از آن رنج ببرد. به عبارت دیگر، نشانههایی از ظلم و سختیهای روزگار در زندگی انسانها قابل مشاهده است.
زین ماجرا عجب نه اگر خون بهجای اشک
جاری بود ز دیدهٔ جبریل جاودان
هوش مصنوعی: این داستان به قدری عجیب و دلخراش است که اگر بهجای اشک، از چشمان فرشته جاودانی چون جبریل خون سرازیر میشد، تعجبی نداشت.
هم کر شد از شنفتن این سرگذشت گوش
هم لال شد ز گفتن این داستان زبان
هوش مصنوعی: گوشها از شنیدن این داستان به حدی ساکت و بیصدا شدند که مانند یک کر شدهاند و زبانها نیز از بیان این سرگذشت ناامید شده و خاموش گردیدند.
سرگشته گشت کلک صفایی در این حدیث
ز آن ره سه چار قافیه آورد شایگان
هوش مصنوعی: در این گفته، قلمی با صفا و زیبایی به سرگشتگی افتاده و از این مسیر، چندین قافیه دلنشین و مناسب به دست آورده است.
هر شعله آه دل الفی زین روایت است
هر قطره اشک خون نقطی زین حکایت است
هوش مصنوعی: هر شعلهای که از دل آهی برمیخیزد، نشاندهندهی افسانهای است، و هر قطره اشکی که میریزد، حاکی از داستانی عمیق و غمانگیز است.