گنجور

بند ۱۸

گشتند کشته چون همه انصار اهل بیت
شد نوبت شهادت سالار اهل بیت
دل پر خروش از غم یاران و لب خموش
آمد به خیمه بر سر بیمار اهل بیت
برداشت سر ز بستر و بگذاشتش به بر
کای بعد من معین و مددکار اهل بیت
دیدی که زین سموم خزان خیز غیر تو
دیگر گلی نماند به گلزار اهل بیت
خفتند اقربا همه در خون خویشتن
زین پس تویی به محنت و غم یار اهل بیت
حکم قضا و امر قدر خوش زدند راه
بر نجم ما و بخت نگون سار اهل بیت
این بود سرنوشت که زین سرزمین مرا
افتد به حشر وعده دیدار اهل بیت
رفتند هم رهان و من اینک روانه ام
ای مونس نهان و پدیدار اهل بیت
حالی که شد صغیر وکبیر سپه هلاک
زیبد به خاک خفته سپهدار اهل بیت
رفتم کنون که بود شهادت نصیب ما
پاس خدا نصیر و نگهدار اهل بیت
عرش آن زمان طپید که میگفت و می گریست
بیمار اهل بیت به سردار اهل بیت
من خود هلاک داغ عزیزانم ای پدر
بعد از توکیست محرم و غمخوار اهل بیت
حرمان و حسرتم همه در باب کشتگان
تشویش و حیرتم همه درکار اهل بیت
نالید و سخت وگفت به پاسخ صبور باش
باشد خدا کفیل و پرستار اهل بیت
ناگه سکینه آمد و باچشم اشکبار
سد بست پیش پای وی از خیمه سیل وار

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گشتند کشته چون همه انصار اهل بیت
شد نوبت شهادت سالار اهل بیت
هوش مصنوعی: پس از آنکه تمام یاران و حامیان اهل بیت به شهادت رسیدند، حالا نوبت امام و رهبر اهل بیت شده است که به شهادت برسد.
دل پر خروش از غم یاران و لب خموش
آمد به خیمه بر سر بیمار اهل بیت
هوش مصنوعی: دل پر از اندوه و ناله به خاطر دوستان و زبان خاموش، به خیمه‌ای آمد که در آن بیماران اهل بیت بودند.
برداشت سر ز بستر و بگذاشتش به بر
کای بعد من معین و مددکار اهل بیت
هوش مصنوعی: سر خود را از بستر برداشت و آن را به آغوش گرفت، ای کسی که بعد از من یار و یاور اهل بیت هستی.
دیدی که زین سموم خزان خیز غیر تو
دیگر گلی نماند به گلزار اهل بیت
هوش مصنوعی: می‌بینی که از حرارت و خشکی پاییز، دیگر هیچ گلی در گلزار اهل بیت جز تو باقی نمانده است.
خفتند اقربا همه در خون خویشتن
زین پس تویی به محنت و غم یار اهل بیت
هوش مصنوعی: دستگاه‌های نزدیکان همه در غم و درد خویش خوابیده‌اند، اکنون تو به عنوان همدم و یاور اهل بیت در این مشکلات باقی می‌مانی.
حکم قضا و امر قدر خوش زدند راه
بر نجم ما و بخت نگون سار اهل بیت
هوش مصنوعی: تقدیر و سرنوشت، به طور ناخواسته، بر زندگی ما اثر گذاشت و موفقیت‌های ما را تحت تأثیر قرار داد، در حالی که مشکلات و بدبختی‌ها به خانواده ما روی آورد.
این بود سرنوشت که زین سرزمین مرا
افتد به حشر وعده دیدار اهل بیت
هوش مصنوعی: این سرنوشت من است که از این سرزمین به جایی برسم که روزی با اهل بیت دیدار کنم.
رفتند هم رهان و من اینک روانه ام
ای مونس نهان و پدیدار اهل بیت
هوش مصنوعی: رفتن دوستان و یارانم را دیدم، و اکنون به سوی تو می‌آیم، ای همراه پنهان و آشکار اهل خانه.
حالی که شد صغیر وکبیر سپه هلاک
زیبد به خاک خفته سپهدار اهل بیت
هوش مصنوعی: زمانی که کوچک و بزرگ در سپاه نابود شدند، سزاوار است که در خاک به خواب رود فرمانده اهل بیت.
رفتم کنون که بود شهادت نصیب ما
پاس خدا نصیر و نگهدار اهل بیت
هوش مصنوعی: من به جایی می‌روم که گواهی بر حقانیتم به من داده می‌شود. خداوند از ما حمایت می‌کند و اهل بیت را نیز محافظت می‌فرماید.
عرش آن زمان طپید که میگفت و می گریست
بیمار اهل بیت به سردار اهل بیت
هوش مصنوعی: در آن لحظه که بیمار اهل بیت به سردار اهل بیت می‌گفت و می‌گریست، آسمان به لرزه درآمد.
من خود هلاک داغ عزیزانم ای پدر
بعد از توکیست محرم و غمخوار اهل بیت
هوش مصنوعی: من خود به شدت داغ عزیزانم را می‌خورم، ای پدر! پس از تو چه کسی به اهل بیت توجه می‌کند و غم آن‌ها را می‌خورد؟
حرمان و حسرتم همه در باب کشتگان
تشویش و حیرتم همه درکار اهل بیت
هوش مصنوعی: همه ی ناامیدی و حسرت من درباره ی کسانی است که کشته شده‌اند و تمام نگرانی و سردرگمی من به امور اهل بیت مربوط می‌شود.
نالید و سخت وگفت به پاسخ صبور باش
باشد خدا کفیل و پرستار اهل بیت
هوش مصنوعی: او شکایت کرد و به سختی گفت که باید صبور باشی، زیرا خداوند حمایت‌گر و نگهدار اهل بیت است.
ناگه سکینه آمد و باچشم اشکبار
سد بست پیش پای وی از خیمه سیل وار
هوش مصنوعی: ناگهان سکینه با چشمان پر از اشک پیش روی او آمد و همچون سیلابی از خیمه بیرون ریخت.