گنجور

بند ۱۲

قاتل به قصد قربت اگر تیغ کین کشید
خاکش به دیده تیغ چرا بی گنه برید
قتل تو ماتمی است جهان را که جاودان
با وی برابری نکند صد هزار عید
پی چون نشد ستور که دشمن برآن سوار
بر نعش چاک چاک تو او راند و آن دوید
تا از عطش گلت شده نیلوفری رواست
سوسن وش ار به چشم چمن خارها خلید
کام جوان و پیر به یک رشحه تلخ ساخت
آن می که کام خشک تو زان جام ها کشید
این غم کجا برم که غمت هیچ کس نخورد
جز خواهران بی کس و اطفال ناامید
دهر از ازل گرفته عزایت که روز و شب
گیسو برید شام و سحر پیرهن درید
اکرام بین که بعد شهادت چه کرد خصم
از نی جنازه بستش و از خون کفن برید
پرداخت محملی که نظیرش ملک نیافت
آراست خلعتی که ندیدش فلک ندید
تا نام روز رفت و نشان شب این ستم
بر نیک و بد نرفته سیه بوده یا سفید
قاتل براین قتیل نه تنها گریست زار
تیغی که سربریدش از آن نیز خون چکید
در بطن مادران همه طفلان خورند خون
ز آبی که طفلش از دم پیکان کین مکید
نامد به خیمه گاه چرا با کمال قرب
چون شط فغان العطش از تشنگان شنید
خود گر نه پای دجله به زنجیر بسته بود
دست قضا چرا نه به سر سوی وی چمید
از کشتن این چراغ که نورش زیاد شد
هرچش عدو نهفت ظهورش زیاد شد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قاتل به قصد قربت اگر تیغ کین کشید
خاکش به دیده تیغ چرا بی گنه برید
هوش مصنوعی: اگر کسی با هدف نزدیک شدن به خدا، شمشیر انتقام را به دست گیرد، چرا باید بی‌گناهی را بکشد و خونش بر زمین بریزد؟
قتل تو ماتمی است جهان را که جاودان
با وی برابری نکند صد هزار عید
هوش مصنوعی: قتل تو باعث شده که جهانی پر از اندوه به وجود بیاید، به طوری که هیچ عید و شادی‌ای نمی‌تواند با این غم بزرگ برابر باشد.
پی چون نشد ستور که دشمن برآن سوار
بر نعش چاک چاک تو او راند و آن دوید
هوش مصنوعی: وقتی که تو پی از او نیافتی، دشمن بر آن سوار شد و بر جسد خونین تو تاخت و فرار کرد.
تا از عطش گلت شده نیلوفری رواست
سوسن وش ار به چشم چمن خارها خلید
هوش مصنوعی: تا زمانی که گل نیلوفر از تشنگی ذوب نشده، اشکالی ندارد که سوسن‌وش در چشم چمن، زشت و نامناسب به نظر برسد.
کام جوان و پیر به یک رشحه تلخ ساخت
آن می که کام خشک تو زان جام ها کشید
هوش مصنوعی: نوشیدنی‌ای که در آن طعمی تلخ دارد، به هر دو نسل، جوان و پیر، لذت می‌بخشد، همانطور که طعم خشک تو از آن جام‌ها چشیده‌ای.
این غم کجا برم که غمت هیچ کس نخورد
جز خواهران بی کس و اطفال ناامید
هوش مصنوعی: این غم را کجا ببرم که تنها خواهران بی‌کسی و کودکان ناامید آن را احساس می‌کنند و کسی دیگر به درد من توجهی ندارد.
دهر از ازل گرفته عزایت که روز و شب
گیسو برید شام و سحر پیرهن درید
هوش مصنوعی: زمان از ابتدا برای تو عزا گرفته است، زیرا روز و شب به طور مداوم موی تو را می‌چیند و در صبح و شب پیراهن تو را پاره می‌کند.
اکرام بین که بعد شهادت چه کرد خصم
از نی جنازه بستش و از خون کفن برید
هوش مصنوعی: به اکرام توجه کن که بعد از شهادت چه بر سر دشمن آوردند؛ او جنازه‌اش را با نی بست و از خونش کفن ساخت.
پرداخت محملی که نظیرش ملک نیافت
آراست خلعتی که ندیدش فلک ندید
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و شکوه چیزی می‌پردازد که نظیر آن در دنیا وجود ندارد. محملی (سخت و باعظمت) که هیچ‌گونه مشابه‌ای ندارد و لباسی (خلعتی) که حتی آسمان نیز نمونه‌ای از آن را ندیده است. به طور کلی، این دو تصویر باعث می‌شود تا احساس خاص و منحصر به فرد بودن آن چیز را منتقل کند.
تا نام روز رفت و نشان شب این ستم
بر نیک و بد نرفته سیه بوده یا سفید
هوش مصنوعی: تا وقتی که روز به شب تبدیل می‌شود، این ظلم و ستم بر همه، چه نیک و چه بد، به آن صورت که پیش می‌آید، به همان اندازه باقی مانده است و نمی‌توان گفت که این وضعیت تنها برای گروه خاصی از انسان‌هاست.
قاتل براین قتیل نه تنها گریست زار
تیغی که سربریدش از آن نیز خون چکید
هوش مصنوعی: قاتل بر روی مرده‌ای که خود به قتل رسانده، به شدت گریه کرد. حتی از تیغی که او را کشت، خون جاری شد.
در بطن مادران همه طفلان خورند خون
ز آبی که طفلش از دم پیکان کین مکید
هوش مصنوعی: همه کودکان در رحم مادران، از آبی که حاصل خون کشته‌شدگان است، تغذیه می‌کنند و این به نوعی به جنگ و کینه‌ای که در اطرافشان وجود دارد، اشاره دارد.
نامد به خیمه گاه چرا با کمال قرب
چون شط فغان العطش از تشنگان شنید
هوش مصنوعی: چرا او به خیمه نیامد در حالی که به دلیل نزدیکی و محبتش، مانند نهر آب، صدای تشنگی و فریاد عطش را از تشنگان شنید؟
خود گر نه پای دجله به زنجیر بسته بود
دست قضا چرا نه به سر سوی وی چمید
هوش مصنوعی: اگر پای دجله به زنجیر نبوده، پس چرا تقدیر دستش را به سمت دجله نمی‌کشاند؟
از کشتن این چراغ که نورش زیاد شد
هرچش عدو نهفت ظهورش زیاد شد
هوش مصنوعی: اگر این چراغ را خاموش کنیم، نورش بیشتر می‌شود و هر دشمنی که در پنهان است به وضوح نمایان می‌شود.