بند ۱۰
آن نعش نازنین تو بی سر کجا رواست
و آن سر جدا فتاده ز پیکر کجا رواست
یک قلب و تیغ ها همه تا قبضه ای دریغ
یک جسم و تیرها همه تا پر کجا رواست
آن حنجری که بوسه گه خاتم رسل
دندان گزای دشنه و خنجر کجا رواست
گیرم صواب گرچه خطا هرچه برتو رفت
اسبت بکشته تا ختن آخر کجا رواست
نو خط برادران ترا تشنه لب دریغ
کشتن فراز دیده ی خواهر کجا رواست
سرگشته خواهران ترا خسته دل فسوس
بستن به پیش چشم برادر کجا رواست
فرزند اگر فرنگی و مادر اگر مجوس
قتل پسر برابر مادر کجا رواست
یک حلقه خواهران و زنان را اسیر و عور
بازو به بند و نای به چنبر کجا رواست
زن های بی برادر و اطفال بی پدر
خشم آزمای خصم ستمگر کجا رواست
آن گونه تاب تشنگی آن طرفه قحط آب
براهل بیت ساقی کوثر کجا رواست
ذل اسیری و غم قتل و نهیب نهب
در حق خاندان پیمبر کجا رواست
برچهره ی حریم خدا ز آستین و کف
در چشم خلق پرده و معجز کجا رواست
آن کاروان بی سر و سالار را به راه
قید و طپانچه قاید و رهبر کجا رواست
در بزم کربلا شهدا را ز دور چرخ
از خون حلق باده و ساغر کجا رواست
تا کربلا به پاست بلایی چنین که دید
جوری چنان که کرد و جفایی چنین که دید
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن نعش نازنین تو بی سر کجا رواست
و آن سر جدا فتاده ز پیکر کجا رواست
هوش مصنوعی: کجاست جای آن بدن نازنین تو که بیسر است و کجاست مکان آن سر که از پیکر جدا افتاده؟
یک قلب و تیغ ها همه تا قبضه ای دریغ
یک جسم و تیرها همه تا پر کجا رواست
هوش مصنوعی: یک قلب داریم و تیغها همه به یک اندازهٔ محدود، یک جسم داریم و تیرها همه به سمت پرواز، در این وضعیت، آیا چنین چیزی عادلانه است؟
آن حنجری که بوسه گه خاتم رسل
دندان گزای دشنه و خنجر کجا رواست
هوش مصنوعی: این بیت به این موضوع اشاره دارد که چگونه زبانی که از بوسههای معصومیت و محبت پر شده، میتواند با زخمهای نفرت و دشمنی آسیب ببیند. به نوعی در اینجا تضاد بین عشق و نفرت مطرح شده است و بیانگر این است که برخی زبانها و سخنان، شایسته توهین و زخم نیستند.
گیرم صواب گرچه خطا هرچه برتو رفت
اسبت بکشته تا ختن آخر کجا رواست
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است کارهایی که بر تو رفته درست نباشند، اما در نهایت، تا کجا میتوان این ظلم و ستم را تحمل کرد؟
نو خط برادران ترا تشنه لب دریغ
کشتن فراز دیده ی خواهر کجا رواست
هوش مصنوعی: برادران تو به خاطر خطای خود، به شدت احساس گرسنگی میکنند و به خواهرشان که در حال تماشا است، نمیتوانند آسیب برسانند. این رفتار غیرمعمول است و نشاندهنده احساس مسئولیت و نیکی به خواهر است.
سرگشته خواهران ترا خسته دل فسوس
بستن به پیش چشم برادر کجا رواست
هوش مصنوعی: خواهرانت با دل شکسته و خسته در حال سرگردانی هستند، و اینکه تو به خاطر اوضاعی که برایشان پیش آمده، در جلوی چشم برادر خود به افکار ناامیدکننده دچار شدهای، مناسب نیست.
فرزند اگر فرنگی و مادر اگر مجوس
قتل پسر برابر مادر کجا رواست
هوش مصنوعی: اگر فرزند به فرهنگ غربی وابسته باشد و مادر از اعتقادات زرتشتی پیروی کند، کشتن پسر به خاطر مادر چگونه میتواند درست باشد؟
یک حلقه خواهران و زنان را اسیر و عور
بازو به بند و نای به چنبر کجا رواست
هوش مصنوعی: هیچکس حق ندارد که خواهران و زنان را به زنجیر کشد و به سختی وامیدارد. آزادی آنها باید حفظ شود و کسی نمیتواند آنها را در قفس قرار دهد.
زن های بی برادر و اطفال بی پدر
خشم آزمای خصم ستمگر کجا رواست
هوش مصنوعی: زنان بی همسر و کودکان یتیم که تحت ظلم و ستم قرار میگیرند، چطور میتوان پذیرفت که در برابر دشمنان ظالم بیعدالتی و بیپناهی دچار شوند؟
آن گونه تاب تشنگی آن طرفه قحط آب
براهل بیت ساقی کوثر کجا رواست
هوش مصنوعی: چگونه میتوانیم در دنیایی که آب کمیاب است، تشنگی را تحمل کنیم، در حالی که اهل بیت پیامبر در کنار ساقی کوثر زندگی میکنند؟ این وضعیت برای ما توجیهپذیر نیست.
ذل اسیری و غم قتل و نهیب نهب
در حق خاندان پیمبر کجا رواست
هوش مصنوعی: نگرانی و اندوه ناشی از ظلم و قساوت نسبت به خاندان پیامبر کجا میتواند پذیرفته باشد؟
برچهره ی حریم خدا ز آستین و کف
در چشم خلق پرده و معجز کجا رواست
هوش مصنوعی: در چهرهی مقدس خدا، به هیچ وجه مناسب نیست که از آستین و دست، در چشم مردم پردهدری و معجزه نشان داده شود.
آن کاروان بی سر و سالار را به راه
قید و طپانچه قاید و رهبر کجا رواست
هوش مصنوعی: آن کاروانی که نه سر دارد و نه رهبر، چطور میتواند به راه قید و زنجیر و شلاق برود؟
در بزم کربلا شهدا را ز دور چرخ
از خون حلق باده و ساغر کجا رواست
هوش مصنوعی: در محفل کربلا، شهدای بزرگوار از دل آسمان و با خون خود باده و جام شراب نساختهاند؛ آیا این کار در شأن آنان است؟
تا کربلا به پاست بلایی چنین که دید
جوری چنان که کرد و جفایی چنین که دید
هوش مصنوعی: تا کربلا به پا شد، بلایی به وجود آمد که نظیرش بسیار سخت و دردناک بود و رفتاری ناگوار و بیرحمانه صورت گرفت که هیچکس تصورش را نمیکرد.