صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>از مهر تو روزگار دل گشت سیاه</p></div>
<div class="m2"><p>وز قهر رقیب کار تن ماند تباه</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>یکسو روی تو یک طرف خوی رقیب</p></div>
<div class="m2"><p>زین جنت و دوزخ است اشک من و آه</p></div></div>

فانوس خیال » تصویر 13467 - صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

شمارهٔ ۳۱

از مهر تو روزگار دل گشت سیاه
وز قهر رقیب کار تن ماند تباه
یکسو روی تو یک طرف خوی رقیب
زین جنت و دوزخ است اشک من و آه

هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از تأثیر مهر معشوق و قهر رقیب بر زندگی‌اش سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که عشق و محبت او باعث سیاه شدن روزگارش شده و از طرفی، قهر رقیب نیز وضعیت جسمی‌اش را خراب کرده است. او بین روی محبوب و رفتار رقیب در نوسان است و احساساتی چون اشک و آه را نتیجۀ این دوگانگی می‌داند.

شمارهٔ ۲۹

شمارهٔ ۳۰

هوش مصنوعی: از محبت تو روزگار من تاریک شده و از خشم رقیب، وضعیت جسمی‌ام خراب گشته است.

از مهر تو روزگار دل گشت سیاه

وز قهر رقیب کار تن ماند تباه

هوش مصنوعی: در یک سو، محبت تو و در سوی دیگر، صفات و ویژگی‌های رقیب قرار دارد. هم اشک من و هم آه من، نتیجه‌ای از این دوگانگی است که میان بهشت و جهنم قرار گرفته است.

یکسو روی تو یک طرف خوی رقیب

زین جنت و دوزخ است اشک من و آه

شمارهٔ ۳۰

اطلاعات

برگردان به زبان ساده