گنجور

شمارهٔ ۱۵

تا دیده ز دیدار تو دور افتاده است
جان نیز چو سینه ناصبور افتاده است
دل با همه تلخکامی از زهر فراق
از شوق شکر لبت به شور افتاده است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا دیده ز دیدار تو دور افتاده است
جان نیز چو سینه ناصبور افتاده است
هوش مصنوعی: وقتی چشمانم از دیدار تو دور شده، جانم نیز مانند سینه‌ای بی‌صبر و دل‌تنگ، از حالت و آرامش افتاده است.
دل با همه تلخکامی از زهر فراق
از شوق شکر لبت به شور افتاده است
هوش مصنوعی: دل با وجود تمام تلخی‌ها و دردهایی که از جدایی احساس می‌کند، به خاطر شوق و زیبایی لب‌های تو به وجد آمده و پر از شور و هیجان است.