گنجور

شمارهٔ ۷

ای تازه جوان جان جهانم علی اکبر
جانم علی اکبر
ای جان جهان تازه جوانم علی اکبر
جانم علی اکبر
بگذاشتیم درکف اشرار و گذشتی
ای مرغ بهشتی
دردا که خطا بود گمانم علی اکبر
جانم علی اکبر
باز آی و مرا از قفس غم بگسل دام
زان بیش که ناکام
پرواز کند مرغ روانم علی اکبر
جانم علی اکبر
خون بدنت جای کفن در تن صد چاک
ای بر سر من خاک
بعد از تو اگر زنده بمانم علی اکبر
جانم علی اکبر
با آنکه روان کرده ام ای کشته ی عطشان
یک دجله به دامان
لب تر نشدت ز آب روانم علی اکبر
جانم علی اکبر
ای سرو روان خیز و به چشمم قدمی تاز
کت بار دگر باز
در دامن این چشمه نشانم علی اکبر
جانم علی اکبر
یا رب چه شود مهر دل افروز تو روشن
سازد نظر من
بنما رخ و از غم برهانم علی اکبر
جانم علی اکبر
تدبیر علاج دل غم پرور ما کن
این درد دوا کن
تا باز به لب نامده جانم علی اکبر
جانم علی اکبر
باکم ز گنه چیست بدین نوحه سرایی
تا همچو صفایی
در ماتم تو مرثیه رانم علی اکبر
جانم علی اکبر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای تازه جوان جان جهانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: ای جوانی که جان و زندگی منی، ای علی اکبر، ای دلبر من.
ای جان جهان تازه جوانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: ای عزیز و گرامی من، جانم برای توست و به خاطر تو همیشه جوان و سرزنده می‌مانم.
بگذاشتیم درکف اشرار و گذشتی
ای مرغ بهشتی
هوش مصنوعی: ما به دست افراد بد افتادیم و تو ای پرنده بهشت، از کنار ما عبور کردی.
دردا که خطا بود گمانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: ای کاش که گمانم درست نبود، زیرا علی اکبر عزیزم!
باز آی و مرا از قفس غم بگسل دام
زان بیش که ناکام
هوش مصنوعی: برگرد و مرا از گرفتارى اندوه رها کن؛ از آن بیشتر که دیگر ناامید شده‌ام.
پرواز کند مرغ روانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که احساسات درونم را به پرواز درمی‌آورد، علی اکبر، جانم علی اکبر.
خون بدنت جای کفن در تن صد چاک
ای بر سر من خاک
هوش مصنوعی: بدن تو پر از زخم و جراحت است و خونت به‌جای پوشش جانت، مثل کفن برایت عمل می‌کند. خاک بر سر من که شاهد این وضعیت هستم.
بعد از تو اگر زنده بمانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: اگر بعد از تو زنده بمانم، برایم مانند جانم هستی، علی اکبر.
با آنکه روان کرده ام ای کشته ی عطشان
یک دجله به دامان
هوش مصنوعی: با اینکه برای تو عشقم را همچون دجله‌ای روان کرده‌ام، اما تو به خاطر تشنگی‌ات در دل من نشسته‌ای.
لب تر نشدت ز آب روانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: آبی بر لبم نرسید، جانم علی اکبر.
ای سرو روان خیز و به چشمم قدمی تاز
کت بار دگر باز
هوش مصنوعی: ای سرو جان، بشتاب و نگاهی به من بیفکن، تا بار دیگر به دیدارت بیفتم.
در دامن این چشمه نشانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: در آغوش این چشمه، نشانی از علی اکبر دارم که جانم را به او تقدیم کرده‌ام.
یا رب چه شود مهر دل افروز تو روشن
سازد نظر من
هوش مصنوعی: ای خدا، چه اتفاقی خواهد افتاد که عشق و محبت تو روشنی ببخشد به نگاه من؟
بنما رخ و از غم برهانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: مرو جانم، صورتت را نشانم بده و با زیبایی‌ات مرا از اندوهی که دارم، آزاد کن.
تدبیر علاج دل غم پرور ما کن
این درد دوا کن
هوش مصنوعی: دل غمگین و پر از درد ما را درمان کن و به ما کمک کن تا این رنج و بی‌قراری را برطرف کنیم.
تا باز به لب نامده جانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: تا زمانی که جانم به زبانم نیامده، نام علی اکبر در دل من است.
باکم ز گنه چیست بدین نوحه سرایی
تا همچو صفایی
هوش مصنوعی: بدون اینکه نگران کارهای نادرست خود باشیم، می‌توانیم با شور و شوق بیشتری به بیان احساسات بپردازیم تا به نوعی پاکی و صفا دست یابیم.
در ماتم تو مرثیه رانم علی اکبر
جانم علی اکبر
هوش مصنوعی: در غم تو شعرهایی را می‌سرایم، ای علی‌اکبر، جانم علی‌اکبر.