گنجور

۱۳- تاریخ وفات میر صفی جرمقی

چون میر صفی به ملک باقی
از دار فنا نمود رحلت
آسود خود از وصول و ما را
فرسود به ابتلای هجرت
بگذشت و گذاشت دوستان را
تا حشر به سینه داغ حسرت
تاریخ وفاتش از صفائی
درخواست هنر ز روی رحمت
گفت آه و فرانگاشت فی الفور
شد میرصفی به سوی جنت
۱۲۷۲ق

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون میر صفی به ملک باقی
از دار فنا نمود رحلت
هوش مصنوعی: زمانی که میرقاضی به دنیای باقی و جاودانی رفت و از این دنیای فانی جدا شد.
آسود خود از وصول و ما را
فرسود به ابتلای هجرت
هوش مصنوعی: آرامش تو از رسیدن به هدف است و ما در زحمت و درد هجرت گرفتار شده‌ایم.
بگذشت و گذاشت دوستان را
تا حشر به سینه داغ حسرت
هوش مصنوعی: دوستان را به حال خود رها کرد و تا روز قیامت در دلشان حسرت و اندوهی عمیق باقی گذاشت.
تاریخ وفاتش از صفائی
درخواست هنر ز روی رحمت
هوش مصنوعی: تاریخ وفات او از صفا درخواست کرد که هنر را به روی رحمت بیاورد.
گفت آه و فرانگاشت فی الفور
شد میرصفی به سوی جنت
هوش مصنوعی: او آهی کشید و در همان لحظه، فرمانده دسته به سوی بهشت رفت.
۱۲۷۲ق
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع می‌پردازد که تجربه‌های تلخ و سختی‌ها، خود به نوعی درسی برای ما به شمار می‌روند و می‌توانند باعث رشد و پیشرفت ما شوند. به این معنی که مواجهه با مشکلات و چالش‌ها می‌تواند به ما کمک کند تا قوی‌تر و با بصیرت‌تر شویم.