۱۱- سگی به سوی سقر شد که پاک ساخت زمین را
سگی به سوی سقر شد که پاک ساخت زمین را
هم از عموم کثائف هم از شمول شئامت
به اسم عبدالله و به رسم بنده ی شیطان
مقیم ... بوبکر در مقام اقامت
منیر برج تجری امیر جیش تهور
عزیز مصر ملاهی ملیک ملک لآمت
اجل ببردن این...گوز کهنه مرائی
ز نو نمود به کیهان هزار گونه کرامت
خری که درهمه ایام هر دقیقه به ظلمی
برای خویش تراشد هزار میخ ندامت
ندانم از چه زبان می دهد جواب خدا را
چو حاضرش کند اندر حسابگاه قیامت
دمیدش از فلک آغاز روزگار تهاون
رسیدش از اجل انجام عهد عز و شهامت
قدر به دوزخش انداخت فرش محنت و خواری
امل فکند به مرگش بساط مجد و سلامت
صفائی از پی تاریخ این قضیه رقم زد
عجب گهی به جهنم کشید بار اقامت
۱۲۸۹ق
۱۰- پیشوای اهل باطل چون دگر اشباه خویش: پیشوای اهل باطل چون دگر اشباه خویش۱۲- سالوس مرز جی به سقر رفت و زین سفر: سالوس مرز جی به سقر رفت و زین سفر
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سگی به سوی سقر شد که پاک ساخت زمین را
هم از عموم کثائف هم از شمول شئامت
هوش مصنوعی: سگی به سمت جایی رفت که زمین را از تمام آلودگیها و معایب پاک کند.
به اسم عبدالله و به رسم بنده ی شیطان
مقیم ... بوبکر در مقام اقامت
هوش مصنوعی: این بیت به نکتهای اشاره دارد که شخصی به نام عبدالله در جایی زندگی میکند که به نوعی به شیطان نسبت داده شده و از جنبهای به مقام بوبکر اشاره دارد. به طور کلی، این جمله به مفهوم تعارض بین روح و مادیات، یا انسانیت و شیطنت میپردازد و حاکی از نوعی وابستگی یا انتخاب در زندگی است.
منیر برج تجری امیر جیش تهور
عزیز مصر ملاهی ملیک ملک لآمت
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی ترکیبی از واژهها و عبارات مختلف است که به نظر نمیرسد معنای خاص یا واضحی داشته باشد. به طور کلی میتوان گفت که واژهها به نوعی به شخصیتها، مکانها یا صفات مرتبط با قدرت و عظمت اشاره دارند، اما در کنار هم معنی خاصی ایجاد نمیکنند.
اجل ببردن این...گوز کهنه مرائی
ز نو نمود به کیهان هزار گونه کرامت
هوش مصنوعی: زمان مرگ این گوسفند پیر، مژدهای تازه از هزاران نوع نعمت و برکت به عالم میآورد.
خری که درهمه ایام هر دقیقه به ظلمی
برای خویش تراشد هزار میخ ندامت
هوش مصنوعی: خر بیچارهای که در تمام روزها و هر لحظه به دلیل کارهای نادرست خود عذاب میکشد و هزار بار حسرت میخورد، نشاندهنده بیخبری و ناشکری اوست.
ندانم از چه زبان می دهد جواب خدا را
چو حاضرش کند اندر حسابگاه قیامت
هوش مصنوعی: نمیدانم با چه زبانی خدا را پاسخ میدهد وقتی که او را در روز قیامت در محل حساب حاضر کند.
دمیدش از فلک آغاز روزگار تهاون
رسیدش از اجل انجام عهد عز و شهامت
هوش مصنوعی: در آغاز روزگار، فرصتی برای انجام کارهای بزرگ و شجاعانه پیش آمد، اما پایان آن با فرا رسیدن اجل و سرآمدن زمان وعدهها، نزدیک بود.
قدر به دوزخش انداخت فرش محنت و خواری
امل فکند به مرگش بساط مجد و سلامت
هوش مصنوعی: قدر به دوزخ، فرش رنج و ضعف را پهن کرده و مرگ، بساط عظمت و نجات را به دور انداخته است.
صفائی از پی تاریخ این قضیه رقم زد
عجب گهی به جهنم کشید بار اقامت
هوش مصنوعی: در پی تاریخ این ماجرا جاذبهای به وجود آمد که گاهی انسان را به دوزخ میکشاند و گاهی هم زندگی راحتی را فراهم میآورد.
۱۲۸۹ق
هوش مصنوعی: بخش غمگین زندگی، همانند روزهای افتادن به یاد میآید، اما با تلاشی که میکنیم، میتوانیم آن را پشت سر بگذاریم و به روزهای روشنتر امیدوار باشیم.